هفته گذشته قلمرو زبان فارسی، بهخصوص تاجیکستان، در سوگ اسطوره موسیقی فلک و ششمقام نشست. بدون تردید دولتمند خال، از بزرگترین آوازخوانان شرق و بهخصوص زبان فارسی بود. او در شرق، بهویژه کشورهای فارسیزبان، از جایگاه ویژه برخوردار بود. این مهم در واکنشها به مرگ او در فضای مجازی بسیار هویداست. سرتاسر صفحات مجازی پر شده از تصاویر، آهنگها و خاطرههایی درباره این سرتاج موسیقی فلک و اسوه بزرگ موسیقی سنتی تاجیکستان. سیلی از پیامها درباره مرگ او نشان میدهد که استاد دولتمند خال در حافظه و خاطره جمعی چندین نسل جا خوش کرده و از یادها رفتنی نیست.
درآسیای مرکزی، تاجیکستان کشوری نسبتاً کوچک است و دیری نمیگذرد که استقلال خود را گرفته و از جنگهای داخلی عبور کرده است؛ اما توسعه و رشد این کشور در حوزههای مختلف در سه دهه اخیر چشمگیر است. تاجیکستان بهعنوان یک کشور فارسیزبان، در ارایه فرهنگ تاجیکی، بازخوانی و بازگشت به سنت اجدادی خوب عمل کرده است. بیجا نیست که حکومت تاجیکستان ادعا میکند: تنها کشور فارسیزبان است که توجه و تمرکزش بر سنت و فرهنگ اصیل و گذشته تاجیکان و فارسیزبانان خاص است و تلاش و گام گذاشتن در مسیر فرهنگ تاجیکی یا به عبارت بهتر راه اسماعیل سامانی و ساسانیان جزو واجبات و اولویتها بوده و همیشه در دستور کار این حکومت است.
واکنشها به مرگ دولتمند خال نشان میدهد که این کشور در بیرون از مرزهای خودش بر فارسیزبانان و حتا غیرفارسیزبانان تاثیر بهسزایی گذاشته است. این همبستهگی با مردم تاجیکستان، معنادار و در عین حال پرسشبرانگیز است. در این یادداشت بهصورت کوتاه به بسترها و زمینههای این همبستهگی و روند رشد موسیقی تاجیکستان اشاره میشود.
استقلال تاجیکستان و برگشت به سنت
تاجیکستان در سال 1991م از شوروی استقلال گرفت. در آن سالها سرزمین تاجیکان در آن سوی آمو، هنوز نفوذ چشمگیری نداشت. با وجود این، دچار درگیریهای داخلی شد و برای پنج سال جنگ و برادرکشی ادامه یافت. ماحصل آن صدها کشته و هزاران آواره به منطقه و جهان بود. در اواخر دهه نود با تلاشهای داخلی خلق تاجیک و نهادهای بینالمللی، تاجیکستان به ثبات نسبی دست یافت و فرصتی به وجود آمد تا رشد و توسعه این کشور روی دست گرفته شود. یکی از مهمترین شاخصهای ثبات و توسعه در تاجیکستان، بازگشت به سنت اجدادی آنها را میتوان نام برد. این کشور در کنار توجه به فناوری، روند مدرن شدن و مناسبات جهانی، بازگشت معنادار به گذشته داشته و همواره به احیای فرهنگ تاجیکی کوشیده است.
آهسته و پیوسته از شعارهای ایدیولوژیک، به شعر و ادبیات کلاسیک فارسی برگشت و در نهایت جای مجسمه رهبران شوروی را رودکی سمرقندی، اسماعیل سامانی، فردوسی و… گرفت. شعر تاجیکستان نیز به حمایت و پشتیبانی از فرهنگ و زبان تاجیکستان و ارزشهای بومی آن پرداخت. بازار صابر، از شاعران معروف تاجیکستان که گذشته و عقاید چپ کمونیستی داشت، خود و خلق تاجیک را با خون سیاووش پیوند زد و از همخونی با او گفت. او سعی تمام کرد تا سنت و فرهنگ اصیل تاجیکی را در رگ و گوشت مردم تاجیکستان تزریق کند. در شعر بازار صابر «جغرافیای تبر تقسیم» از میان میرود و همگرایی فارسیزبانان از لاهور تا طوس و از بخارا تا کابل را به یک ریشه میرساند: «همسان اوستاییم، هم آتش زردشتیم/ ما آتش زردشتی ناکشته نمیکشتیم».
این پردازش به فرهنگ و گذشته فارسیزبانان در ادبیات و شعر تاجیکستان بعد از استقلال، توسط شاعران دیگر مثل لایق شیرعلی، مومن قناعت و دیگران دیده میشود. دولتمند خال با آن صدای جادویی که داشت، در بازتولید این روحیه نقشآفرینی خاصی کرد. همچنان خنیاگران و سرایندهگان دیگر تاجیکستان در محور تاجیکان، فرهنگ و میراث آنها اثرهای ماندگار خلق کردند.
برگزاری جشن نوروز با آن شکوه تاجیکانه و منحصر به فرد در تاجیکستان، نقطه عطف و قابل توجه است که چشم جهان و بهخصوص فارسیزبانان را به سمت آنها دور داده است. بدون تردید، نوروز بزرگترین جشن نیاکانی و مهمترین میراث مشترک بین فارسیزبانان است. تلاش برای درونی کردن در جامعه و رشد این جشن توسط تاجیکها، بدون تردید خاص بوده است. همچنان، برگزاری جشن سده، مهرگان و دهها مراسم نیاکانی در تاجیکستان، باعث شده که تاجیکها در بیرون از مرزهای این کشور با آنان همذاتپنداری و تعلق خاطر کنند و با شعار و نظم آنها همراه و همدل باشند.
کنترل اسلام سیاسی و تقویت نظم سکولار
در کنار توجه و تمرکز بر فرهنگ، تاجیکستان هراسش از اسلام سیاسی را جدی گرفت و با اینکه از ملا، مسجد و عقاید مردم حمایت کرد، به گروههای تندرو و بنیادگرا اجازه فعالیت نداد. در سالهای بعد از استقلال تاجیکستان، بحث اسلام سیاسی و بنیادگرایی گفتمان مسلط و داغ منطقه بود و بازتولید این نیروهای رو به رشد، با شتاب ادامه مییافت. نمونه روشن آن افغانستان، همسایه تاجیکستان است. افغانستان هنوز در گرداب و سیاهچال بنیادگرایی میچرخد و میپیچد. رشد بنیادگرایی اسلامی، بنیاد فرهنگ، بهخصوص هنر را برکند. نهاد سینما و موسیقی از این میهن که در روزگاری کشورهای همسایه تحت تاثیر موسیقی آن بودند، رخت بربست. ناامنیهایی که در سایه اسلام سیاسی به وجود آمد، هنر و بهخصوص موسیقی این کشور را در سطح ابتذال تقلیل داد و اکنون فاتحه آن را در درون مزرهای این کشور خواندهاند. اما در تاجیکستان، با وجود اینکه مذهبیها بخش قابل ملاحظه جامعه را شکل میدادند، حکومت تاجیکستان با آگاهی از روند و سیر تاریخی بنیادگرایی اسلامی، تلاش کرد بر سر یک نظم سکولار تفاهم شود تا از خطر اسلام سیاسی و پیامدهای آن در امان بماند.
تمرکز بر صنعت موسیقی
نمایش فرهنگی توسط کشورها و زبانها یکی از مباحث جدی در جهان جدید است. در جامعهشناسی، فرهنگ کوریایی را که پشتوانه اصلی آن موسیقی و سینمای این کشور است، جزو مهمترین پدیدههای نوظهور در جهان میدانند. نسل بعد از سال 2000 این کشور را با گروههای موسیقیاش در سرتاسر جهان میشناسد. از این جهت سرمایهگذاری تاجیکستان در قسمت صنعت موسیقی سنتی، از اهمیت زیادی برخوردار است. در این سالها گروههای موسیقی سنتی تاجیکستان در جشنوارههای جهانی روی صحنه رفته و با پوشش و فرهنگ خاص تاجیکی هنرنمایی کردهاند. این نشان میدهد که در این کشور، برای غنامندی موسیقی و رقص تاجیکی از هیچ تلاشی دریغ نشده است. پرداختن و توجه به موسیقی از سطح مدرسه و مکاتب تا دانشگاه و دورههای دکترا جزو برنامههای آموزشی این کشور است. سبک فلک و ششمقام که دولتمند خال یکی از نمایندهگان آن دانسته میشود، دیپارتمنتهای مستقل دارد و هر روز به پختهگی و عظمت این صنعت بزرگ تاجیکی افزوده میشود.
در شب موسیقی سنتی تاجیکستان در تهران که به میزبانی موسسه اکو و حمایت سفارت تاجیکستان برگزار شده بود، یادبودی از دولتمند خال، این خنیاگر بزرگ نیز به عمل آمد. در آن برنامه آهنگهایی از او اجرا شد و سخنرانان به شمول نظامالدین زاهدی، سفیر جمهوری تاجیکستان، ضمن عرض تسلیت، از جایگاه او در موسیقی تاجیکستان و کل شرق سخن گفت. شهرام ناظری، از اسطورههای موسیقی سنتی ایران و از همکاران دولتمند خال، او را هنرمند بینظیر شرق خواند و قدرت او را در هنر آوازخوانی بسیار ستود. او گفت: دولتمند خال تاثیر خاصی در جهان بر روی زبان فارسی داشت. همچنان دیگر هنرمندان ایرانی او را و موسیقی تاجیکستان را ستودند و به عبارتی، به دولتمند خال، سر تعظیم و احترام فرود آوردند. همینطور علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا، او را «فخر موسیقی تاجیکستان» خوانده بود. القاب و صفتهای زیادی در این چند روز به این فلکسرای بزرگ خلق تاجیک در سرتاسر جهان داده شد. این نشان میدهد که موسیقی تاجیکستان در این سالها پل محکمی بین فارسیزبانان ایجاد کرده و خاطرات مشترکی برای آنها ساخته است. اینهمه بیانگر این نقطه مهم است که تاجیکستان با زبان هنر و موسیقی با مردم جهان در ارتباط است.
برای منی که در این سوی آمو بزرگ شدهام، دولتمند خال و موسیقی تاجیکی یادگار تیپهای قدیمی و خاکگرفته روی کلکین خانه پدری است؛ یادگار «کاسیتی» که با نام دولتمند خال، گلچهره و آدینه هاشم برچسب خورده بود. برای نسل ما او یادگار تیپها و رادیوهای کلاسیک و قدیمی است؛ فیتههایی که بر روی چپشان نام هنرمند ذکر میشد. نام دولتمند خال در هر خانهای که تیپ داشت، روی کاسیتی نقش بسته بود. تعلق خاطر به کشور تاجیکستان و فرهنگ و موسیقی این کشور در میان فارسیزبانان جهان، گواهی از نقشآفرینی این کشور و تولیدات بلند و باکیفیت است.