در دو ـ سه روز گذشته، سه اتفاق قومی مرتبط با حاکمیت طالبان در افغانستان افتاده است. اولین اتفاق در بدخشان افتاد. جنگجویان طالبان در ولسوالی درایم این ولایت، به بهانه تخریب مزارع خشخاش، کشتزارهای مشروع مردم را تخریب کردند و سپس به خانهها هجوم بردند و به مردم، از جمله زنان، دستدرازی کردند. مردم درایم در واکنش به این دستدرازی و بیحرمتی، علیه طالبان اعتراض کردند و طالبان در پاسخ مردم را به گلوله بستند. گلولهها هر چند کشته و زخمی برجا گذاشت، اما اعتراض را متوقف نکرد، بلکه گستردهتر هم ساخت. طالبان برای اینکه بتوانند آن را سرکوب کنند، نیروهای تازهنفس فرستادند. این اعتراضها در روز دوم به دو ولسوالی دیگر بدخشان (جرم و ارگو) نیز سرایت کرد و و گستره آن بیشتر شد. هنوز این اعتراضها فروکش نکرده و به قوت خود باقی است. طالبان از مرکز کشور هیاتی را برای آنچه آنها بررسی نزاع میگویند، به بدخشان فرستادند، اما معترضان راه را به روی آنها بستند. وجه قومی این نزاع، این است که جنگجویان مهاجم و متعرض بر خانههای مردم و زنان آنها، از لحاظ قومی پشتون هستند و ساکنان محل بیشتر تاجیک و اوزبیک. بنابراین، معترضان یکی از خواستهای خود را اخراج جنگجویان پشتونتبار طالبان از این ولسوالیها عنوان کردهاند.
نزاع دومی در ولسوالی بهسود ولایت میدانوردک اتفاق افتاد. در این ولسوالی، کوچیهای مسلح مثل سالهای گذشته بر قریهها و مزارع مردم هجوم برده، آنها را لتوکوب کرده و هشدار دادهاند که باید دیگر از زمینهای زراعتی خود استفاده نکنند و در ضمن آن گفتهاند که آنها باید بهای استفاده بیستساله از این زمینها را هم به کوچیها بپردازند. نزاع کوچیها و دهنشینان، عمدتا در مناطق هزارهنشین، یک نزاع درازدامن است. این نزاع به سیاست زمین برمیگردد که با فرامین عبدالرحمان خان شروع شد و سپس با فرامین امانالله خان ادامه یافت. امانالله خان سیاست زمین را برای اولینبار در کشور قانونی ساخت و «نظامنامه ناقلین به سمت قطغن» را تصویب کرد و اجرایی ساخت. براساس فرامین آن شاهان، کوچیها باید رمههای خود را در مناطق مرکزی هزارهنشین و برخی مناطق شمال کشور برای چرا ببرند و در آنجا چراگاهها در مالکیت اینها درآمده است. حالا اما کوچیها که در زمان جمهویت بهعنوان بازوی طالبان عمل کردند، دست باز دارند و بهشکل مسلح بر مردم تعرض میکنند، خانههای آنها را به آتش میکشند و مزارعشان را نابود میکنند. حالا کوچیها فقط چراگاهها را از خود نمیدانند، بلکه خانههای مردم و مزارع آنها را نیز ملکیت خود میدانند. آنها حمایت همهجانبه طالبان را با خود دارند و از این سبب میتوانند با خود اسلحه حمل کنند و بر مردم زور بگویند. هر چند در زمان جمهوریت نیز وضعیت تقریبا همینگونه بود، اما حالا به دلیل اینکه دست غیرپشتونها، بهخصوص هزارهها از خوان قدرت کوتاه است، کوچیها وضعیت بهمراتب بدتری را بر مردم تحمیل کردهاند. بنابراین، مردم محل که از لحاظ تباری و قومی با کوچیها نسبتی ندارند، مورد هجوم آنها قرار گرفتهاند. بناءً، این نزاع عملا شکل قومی به خود گرفته است.
نزاع سومی در بغلان اتفاق افتاد که در آنجا پس از تعرض جنگجویان پشتونتبار طالبان بر زنان محل، مردم اعتراض کردند و طالبان غیرپشتون به حمایت از مردم ایستادند. فرمانده امنیه طالبان در آن ولسوالی که از لحاظ قومی پشتون است، نیروهای خود را فرستاد و جنگجویان غیرپشتون این گروه را بهشدت تحقیر کرد، آنها را به رنجر بست و به شهر گرداند. سپس آنها را زندانی کرد. این عملکرد فرمانده امنیه طالبان، یک عملکرد بهشدت قومی معنا شد و اعتراض فرمانده غیرپشتون این گروه را برانگیخت.
گروه طالبان با اکثریت پشتونی، یک گروه قومی ـ مذهبی است. این گروه ضمن آنکه پیروان مذاهب دیگر را سرکوب میکند، مردم را از لحاظ قومی نیز به خودی و غیرخودی تقسیم کردهاند که اقوام غیرخودی را بهشدت تحقیر میکند. تعرض بر زنان که از سوی جنگجویان و فرماندهان این گروه ارتکاب مییابد، اکثرا بر زنان غیرپشتون اتفاق میافتد، حداقل آنچه تا کنون رسانهای شده است همین را نشان میدهد. بنابراین، طالبان از ابزار تهاجم و تعرض بر زنان نیز به هدف سرکوب و تحقیر غیرخودیها استفاده میکنند و در حقیقت آنها را با این اعمال شنیع خود تنبیه مینمایند. بنابراین، به نظر میرسد فرستادن هیاتها برای حل این نزاعها نتیجه دایمی نمیدهد. طالبان از سیاست قومی و مذهبی خود دست نمیکشند و ادامه این سیاست، به نزاعهای دیگر در آینده دامن خواهد زد.
از جانب دیگر، حمله بر هزارهها و شیعهها در نقاط مختلف کشور نیز بیارتباط با طالبان نیست، همانگونه که پس از حمله اخیر بر نمازگزاران شیعه در هرات، رحمتالله نبیل یک فرمانده ارشد طالبان را به دست داشتن در این حملات متهم کرد. پیش از این نیز تحلیلگرانی گفتهاند که طالبان از داعش بهعنوان یک اهرم فشار بر مردم افغانستان استفاده میکنند و در برخی موارد حملات خود را به داعش نسبت میدهند. اینکه گروه داعش مسوولیت آن حملات را میپذیرد، ممکن به این دلیل باشد که آنها نیز از چنین حملاتی سود میبرند.