طالبان پس از ورود به کابل، بخشی از نیروی خود را صرف وضع محدودیت بر زنان کردهاند. این محدودیتها از همان آغاز ورود طالبان به کابل و ساقط کردن دولت، عملی شد. پس از سقوط، این گروه زنان را بهصورت کامل از قدرت و سیاست کشور حذف کرد و حتا کارمندان پایینرتبه زن را از ورود به دفاتر کار منع نمود. پس از آن، به بخشی از کارمندان زن دستور دادند که به جای خود یک عضو مرد خانوادهشان را بفرستند تا در همان اداره و همان بخش کار کنند، سوای اینکه آن عضو مرد خانواده چه تواناییهایی دارد و یا علاقهای به آن کار دارد یا نه. پیش از آن اما مکاتب را به روی دختران بالاتر از صنف ششم بسته بودند. آن زمان طالبان گفته بودند که این مکاتب بهصورت موقت بسته شده و تا اطلاع ثانی دختران نمیتوانند آموزش ببینند؛ اما این اطلاع ثانی هنوز نیامده است. وضع محدودیت بر آموزش زنان با محدود کردن رشتههای تحصیلی دنبال شد و پس از آن دانشگاهها کاملا به روی زنان بسته شد. زنان از رفتن به پارکها و حمامها منع شده و مجبور شدهاند در سفر و یا هنگام رفتن به رستورانت محرم شرعی خود را با خود ببرند. اخیرا موجی از گرفتاری زنان و دختران به اتهام رعایت نکردن حجاب مورد نظر طالبان در نقاط مشخص کشور آغاز شده که گشتوگذار را برای زنان کاملا دشوار ساخته است. محدودیتهای طالبانی، آموزش، کار و حق گشتوگذار زنان را بهشدت تحت تاثیر قرار داده است. این محدودیتها، حتا زنانی را که تا همین اواخر فقط حق آموزش مهارت خیاطی یا زبان انگلیسی را داشتند، نیز از ادامه آموزش بازداشته است. آنها اکنون شرایط بسیار دشواری را تحمل میکنند و نسبت به آینده خود ناامید شدهاند.
از دست دادن فرصتهای آموزشی
شاید نتوان کسی را در افغانستان یافت که خودش یا عضوی از خانوادهاش به دلیل محدودیتهای طالبانی فرصت آموزش را از دست داده باشد. کسانی که با 8صبح در این مورد مصاحبه کردهاند، همه در مورد از دست دادن فرصتهای آموزشی و ناامیدی نسبت به آینده سخن گفتهاند.
قدریه، باشنده کابل، وقتی دانشجوی رشته گرافیک دانشکده هنرها در دانشگاه کابل بود، طالبان وارد این شهر شدند. این گروه به تاریخ 29 قوس 1401 دانشگاهها را به روی دختران بست، در حالی که قدریه فقط یک سال از سفر تحصیلیاش را پشت سر گذاشته بود. او با ابراز تاسف میگوید: «من در سال 1400 وارد دانشگاه کابل شدم در رشته گرافیک که متاسفانه دانشگاه را به روی دختران بستند.» این دانشجوی دختر پس از بسته شدن دانشگاهها، وارد بازار کار میشود تا حداقل بتواند به اقتصاد خانوادهاش کمکی کند. سفر تحصیلیاش در همان اوایل به پایان میرسد و وارد یک مرحله جدید از زندهگی میشود: کار. قدریه میگوید که محدودیتهای آموزشی طالبان سخت بر زندهگی او تاثیر منفی گذاشته و فرصتهای بزرگی را هم در عرصه آموزش و هم در عرصه کار از او گرفته است. او میافزاید که در همین اواخر کورس انگلیسی میرفت، اما آغاز موج گرفتاری دختران توسط طالبان باعث شد که او این فرصت را نیز از دست بدهد. به گفته این دانشجو، اگر طالبان بر آموزش زنان محدودیت وضع نمیکردند، دختران بهراحتی دانشگاه و مکتب میرفتند و محصول سالها زحمت خود را برمیداشتند، ضمن آنکه از یک حق انسانی خود مستفید میشدند.
ثنا رسا که همزمان درگیر دانشگاه و آرایشگاه بود، نیز فرصت تحصیلیاش را از دست داده است. ثنا میگوید: «من دانشجوی رشته BBA در دانشگاه خصوصی کاتب بودم و تازه یک سمیستر خوانده بودم که طالبان دانشگاهها را بستند.» خانم رسا که چند روزی میشود افغانستان را ترک کرده، میگوید که محدودیتهای طالبان فرصتهای تحصیلی و کاری را از او گرفت و او مجبور شد با خانوادهاش کشور را ترک کند.
محبوبه (مستعار) یک معلم در کابل بود که بهتازهگی مجبور شده است از کار کنارهگیری کند. او میگوید که فرصتهای آموزشی در افغانستان برای همه زنان و دختران توسط طالبان «مختل» شده است. او از نبود و کمبود امکانات آموزشی برای زنان نیز سخن میگوید. محبوبه میگوید: «مثل گذشته در بخش آموزش امکاناتی که داشتیم، فعلا نداریم.» با این حال او میگوید که درسهای آنلاین هست اما آن هم خالی از مشکلات نیست: «افغانستان برق درست ندارد و ما مردم پول کافی برای خرید انترنت نداریم تا از فرصتهای کلان آموزش آنلاین مستفید شویم. آموزش آنلاین کیفیت آموزش حضوری را هم ندارد.» این معلم پیشین تاکید میکند که محدودیتهای طالبان به کل روند آموزش در کشور آسیب زده است.
سارا (مستعار) نیز نسبت به آینده آموزش زنان نگران است. او میگوید که چندین دختر در خانواده او از فرصتهای آموزشی محروم شدهاند. سارا به 8صبح میگوید: «خواهرانم بعد از آنکه طالبان آمده، از درس و تحصیل محروم شدهاند. فعلا بدون کدام آینده و سرنوشت روشن در کنج خانه هستند و منتظرند دروازههای مکاتب و دانشگاهها به روی دختران باز شود.» به گفته خانم سارا، آموزش تنها گزینه زنان در جامعه خشونتزده افغانستان بود که امید داشتند از آن طریق زندهگی بهتری برای خود رقم بزنند، اما همین گزینه نیز از آنها گرفته شده است.
زنان، کار، محدودیتهای طالبانی
ورود طالبان به کابل زنان کارمند و کارگر را بیش از دیگران نگران ساخت. آنها که نان خانوادههای خود را تامین میکردند، با توجه به تجربهای که از دور اول حاکمیت این گروه داشتند، بهشدت نگران شدند. طالبان به محض سلطه بر دستگاه دولت، ورود زنان به نهادهای دولتی را منع کردند. مدتی به زنان کارمند دولت، ماهی یک بار اجازه میدادند تا به دفاتر حاضر شوند و حاضریشان را امضا کنند، اما بعدا همین اجازه را هم ندادند. این گروه به زنان فقط در دو بخش اجازه فعالیت دادهاند: صحت و آموزش. این فرصتهای کاری نیز با محدودیتهای زیادی همراه است. معلمان زن فقط میتوانند به دانشآموزان دختر تدریس کنند که الزاما پایینتر از صنف ششم هستند. این امر، فرصتهای تدریس را نیز برای زنان محدود کرده است. از جانبی، وضع محدودیت بر گشتوگذار زنان نیز باعث شده که بسیاری از آنها با شغلشان خداحافظی کنند.
محبوبه سالها بهعنوان معلم آموزشگاه در افغانستان کار کرده است. او حالا بیش از یک ماه میشود که دیگر معلم نیست. محبوبه به 8صبح میگوید: «من جایی تدریس میکردم. از وقتی که روند بازداشت دختران در بازار شروع شد، روند آموزشی مختل شد. شاگردان ما اکثرشان دختران جوان بودند. چیزی که رخ داد (شروع شدن بازداشت دختران از طرف طالبان) خیلی از آنها را فامیلهایشان اجازه نمیدادند و آنها برای درس خواندن نمیآمدند. این روند آموزش ما را مختل کرد.» اختلال در روند آموزش نهادی که محبوبه در آن کار میکرد، روی تامین هزینههای آن نهاد آموزشی تاثیر گذاشت که بدون شک بخشی از استادان و معلمان آن قهرا بیکار میشدند. محبوبه اما از سوی خانوادهاش دیگر اجازه نیافت که از خانه بیرون شود، حالا چه بازار باشد و چه آموزشگاه. او میافزاید: «دیگر فامیل خودم به من اجازه ندادند که بروم تدریس کنم؛ چون گفتند که از یک طرف معاش کم است و از طرف دیگر این یک خطر کلان است که به هر بهانهای ممکن است هر روزی برای شما اتفاقی در بیرون بیفتد و شما را ببرند و این به خطرش نمیارزد.»
ثنا رسا اما بهسادهگی تسلیم دستورهای طالبان نشد. وقتی سال گذشته میلادی در دستوری طالبان همه آرایشگاههای زنانه را بستند، خانم رسا امیدوار بود که در روزهای نهچندان دور اجازه بازگشایی را به دست بیاورند. برای همین، میگوید که ساختمان آرایشگاه را به صاحب آن تحویل نداد و فقط دروازه آن را بست؛ اما طالبان متوجه شدند که آرایشگاه تخلیه نشده است. دکان/آرایشگاه او را لاکومهر میکنند و به او میگویند که اگر در زودترین فرصت وسایل دکان را خالی نکند، همه امکانات و ابزارآلات او مصادره میشود. خانم رسا وقتی مجبور به تخلیه دکان میشود، باز هم به کار ادامه میدهد؛ این بار آرایشگاه زیرزمینی راه میاندازد. خانم رسا که با نخستین دستور طالبان وسایل آرایشگاه را جمع نمیکند، طالبان فشارهای بیشتری بر او میآورند. او به 8صبح میگوید: «دکان را مهرولاک کردند و به من زنگ زدند که اگر وسایل دکان را جمع نکنی، کل وسایلت مصادره میشود. یک روز مجبور شدیم اموال دکان را به خانه آوردیم و در خانه کار را شروع کردیم. باز هم خوب بود، مشتریان ما میآمدند. بعد حوزه 13 شهر کابل به ما خط روان کردند که ما تعقیب کردهایم، اینجا آرایشگاه است و نباید چنین اتفاقی بیفتد، ما دستور بستن دادهایم.» خانم رسا این بار هم تسلیم نمیشود. او که فرصت تحصیلیاش را از دست داده، به کارش محکم چسبیده است. میگوید که پس از نامه حوزه 13 امنیتی کابل باز هم به کارش در خانه ادامه داد، ولی این بار محتسبان امر به معروف و نهی از منکر به سراغش آمدند: «ما چند وقت باز هم ادامه دادیم. این بار امر به معروف آمد و این یک اخطاریه کلان بود. گفتند که باید همین خانه هم بسته شود، در غیر آن اموال را با خودتان یکجا میبریم. مجبور شدیم آن را هم بسته کنیم.»
قدریه اما در نزدیکی نوروز 1402 به دلیل فشارهای طالبان برکنار و بیکار میشود. میگوید در بخشی که تجربه و توانایی کار دارد، هیچ سازمانی حاضر نشد او را استخدام کند. پاسخ همه مشابه بوده است: طالبان اجازه استخدام زنان را نمیدهند. او میگوید که پدرش شغل پردرآمدی ندارد و معاش او به اقتصاد خانواده بسیار کمک میکرد، اما حالا وضعیت اقتصادی آنها بسیار وخیم شده است.
محدودیت بر گشتوگذار
همان اوایل که طالبان به کابل رسیدند، در جادههای این شهر برای زنان مزاحمت ایجاد میکردند. تاکسیها را توقف میدادند و به مسافران زن و حتا راننده در مورد نداشتن محرم شرعی هشدار میدادند. در ماه حوت 1400 وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان دستور داد که پس از این زنان نمیتوانند بیش از 78 کیلومتر بدون داشتن محرم شرعی سفر کنند. پس از آن ورود زنان به پارک و حمام منع شد. خروج از کشور بدون محرم شرعی نیز از مواردی است که با محدودیت طالبانی مواجه شده است. در موارد بسیاری حتا دانشجویانی که بورسیه تحصیلی گرفتهاند، به دلیل اینکه محرم شرعی را خود نمیتوانستند به خارج از کشور ببرند، اجازه پرواز به دست آورده نتوانستند. ایندست محدودیتها ادامه یافت تا اینکه موج گرفتاری دختران و زنان به اتهام عدم رعایت حجاب طالبانی به راه افتاد. این وضعیت، ترس و وحشت غیرقابل توصیفی را در جامعه تزریق کرده که حتا زنان میگویند از ترس به دکان سر کوچه رفته نمیتوانند و خانوادهها نیز بر گشتوگذار آنان از ترس گرفتاری به دست جنگجویان طالب محدودیت وضع کردهاند.
قدریه میگوید: «من ترس دارم. وقتی از خانه بیرون میشوم، با لباس کاملا سیاه سراپا پوشیده و حتا ماسک، باز اگر گاهی از خانه دورتر میروم، حتما پدر یا کاکایم را با خود میبرم… من همان آزادی گشتوگذار، حق پوشش و انتخاب و درس خود را مثل دوران جمهوریت ندارم.» به گفته قدریه، بخشی از این محدودیتها را فرمانهای طالبان وضع کرده و بخشی دیگر را ترس جاری بر جامعه بر آنها تحمیل کرده است. او میگوید که وقتی طالبان را میبیند، راه خود را کج میکند تا با آنها مواجه نشود: «با وجودی که من خودم کاملا حجاب اسلامی را رعایت میکنم، حتا ماسک میزنم، باز هم وقتی در مسیر راه با نیروهای امارتی، بهخصوص امر به معروف روبهرو میشوم، همیشه مسیر خود را کج میکنم.» او میافزاید که به دلیل ترس از طالبان همیشه با موتر در سطح شهر میگردد.
ثنا رسا نیز میگوید که پیش از آغاز موج گفتاری دختران در دشت برچی کابل، او میتوانست در منطقهای که زندهگی میکرد، به دکان و خانه دوستانش برود، اما پس از آن حتا به خانه خواهرش که 10 دقیقه پیادهروی فاصله داشت، بدون پدر یا شوهرش نمیتوانست برود.
محبوبه اما میگوید که از در و دیوار و آدمهای شهر میترسد و اگر مجبور نباشد، از خانه بیرون نمیشود. او میافزاید که وقتی مجبور میشود، یکی از اعضای مرد خانواده را با خود به بیرون از خانه میبرد تا بهانهای به دست طالبان ندهد.
سارا میگوید که وقتی از خانه بیرون میرود، نگاههای طالبان به او دوخته میشود و او بهشدت میترسد. به گفته سارا، در حالی که همه زنان افغانستان حجاب را رعایت میکنند، باز هم طالبان نوعی دیگر از حجاب را بر آنها تحمیل میکنند و حتا با همان حجاب طالبانی نیز زنان نمیتوانند آزادانه بگردند.
این در حالی است که براساس گزارش ریچارد بنت، گزارشگر ویژه شورای حقوق بشر سازمان ملل، از آغاز حاکمیت مجدد طالبان بر افغانستان تا ماه جون 2023 حداقل 50 فرمان محدودکننده علیه زنان صادر شده است. این فرمانها زندهگی زنان را تحت تاثیر قرار داده و آنها را از جامعه و فضای عمومی حذف کرده است. پس از جون 2023 نیز سلسله وضع محدودیت بر زنان نشکسته است. در آخرین مورد روز شنبه، 24 فبروری، عبدالرشید عمری، فرمانده امنیه طالبان در خوست مکتوبی صادر کرده و در آن برقراری تماس تلفنی زنان و دختران با رسانهها را منع کرده است. این نامه سه روز پیش (25 فبروری) از سوی مرکز خبرنگاران افغانستان همهگانی شد.