برای اینکه بتوانیم موضع ایران را در برابر مساله فلسطین – اسراییل بدانیم، نیاز است نگاهی به وضعیت قدرت در نظام بینالملل داشته باشیم. به نظر برخی از کارشناسان، نظم بینالمللی لیبرال رو به زوال است و جهان به سمت چندقطبی شدن میرود. سرکردهگی ایالات متحده به پایان خودش نزدیک است و بازیگران قدرتمندی چون چین و روسیه قطبهای بعدی نظم پس از لیبرال خواهند بود. به نظر این صاحبنظران، مساله فلسطین و اسراییل در حال حاضر شدیداً متأثر از روند نظم جهانی است. به عبارت دیگر اکنون مساله فلسطین و اسراییل با مساله چگونهگی روند نظم جهانی گره خورده و تا این مساله حل نشود، مشکل فلسطین و اسراییل نیز حل نخواهد شد. همانطور که گفته شد مساله اساسی در سطح جهانی این است که ایالات متحده دیگر قدرت مسلط بینالملل نیست و متأثر از آن نظم لیبرال جهانی نیز از بین رفته است. برآمدن امریکا از افغانستان و آغاز جنگ جدید در اوکراین و اکنون در کنار اسراییل بهصورت تمامقد ایستادن، حکایت از این دارد که دموکراتهای ایالات متحده خلاف جمهوریخواهان در صدد احیای دوباره قدرت مسلط امریکایند.
اگر ترمپ طرح خروج از افغانستان را رقم زد، برعکس بایدن جنگی را در اوکراین دامن زد. در مساله فلسطین و اسراییل هم ایالات متحده با همه فجایع انسانی که در غزه رخ داده است، باز هم از اسراییل حمایت میکند و سه بار توقف جنگ در غزه را وتو کرده است. امانویل مکرون در مصاحبه با بیبیسی فارسی درباره جنگ اوکراین در دقیقه پانزدهم گفت: «اگر ما از اوکراین حمایت نمیکردیم، شکست میخوردیم؛ چون یک هرم قدرت جدید (روسیه) شکل میگرفت.» او افزود که فکر میکند یکی از مشکلات مهم اروپا این است یا بود که فکر میکردند ناتو دچار مرگ مغزی شده و لطف آقای پوتین باعث شد بیدار بشود. پرواضح است که بیداری ناتو به معنای بیداری و بقای نظم لیبرال جهانی به سرکردهگی امریکاست.
با این حال ایران نیز نیک میداند که اگر در کنار روسیه و چین سهم خودش را در منطقه برای فروپاشی نظم بینالمللی لیبرال انجام ندهد، با ادامه تحریمهای سخت و شدید دوام نخواهد آورد. از طرفی، ایران میداند که گسترش نظم بینالمللی لیبرال در خاور میانه نیازمند تغییر جیوپولیتیک این منطقه است؛ بنابراین ایران نگران است. ایران بهشدت از تحرکات بلوچها و کردها نگران است. ایران بهشدت از ادامه تحریمها نگران است. ایران بهشدت از موجودیت پایگاههای امریکا در منطقه نگران است. ایران در پهلوی این نگرانیها، از افول قدرت امریکا نیز آگاه است و بنابراین میخواهد هر چه زودتر نظم جدید به میان بیاید تا هم در از میان بردن نظم کنونی و هم در استقرار نظم بینالملل جدید چندقطبی، سهم فعال و پرسود خودش را داشته باشد.
چرا نظم لیبرال در حال فروپاشی است؟
به نظر پروفیسور جان مر شایمر، نظم بینالمللی لیبرال خاصیت خودویرانی دارد؛ یعنی ذات نظم بینالمللی لیبرال به شکلی است که خودش باعث ویرانی خودش میشود.
به گفته شایمر، لیبرال دموکراسی برای خیلی از مردم جذابیتی ندارد و مدلهای جایگزین هم هستند. مثلاً روسها و چینیها مثل غربیها فکر نمیکنند و نمیخواهند در این نظم لیبرال ذوب شوند. آنها در برابر این نظم میایستند و میخواهند در امور ملی، خودشان تصمیمگیرنده باشند. به نظر شایمر، گسترش لیبرال دموکراسی و یکرنگ کردن جهان علاوه بر اینکه هزینههای سنگین اقتصادی را بر دوش گسترشدهندهاش میگذارد، باعث جنگهای بیپایان نیز میشود. از نظر واقعگرایی، در عصر دولتهای ملی یکرنگ کردن جهان ناممکن است. بهطور مثال، امریکا از زمان پایان جنگ سرد دو سال از هر سه سال را درگیر جنگ بوده است. امریکا در هفت جنگ مختلف بوده است.
جنگ با عراق، جنگ امریکا در افغانستان، مداخلات غربیها در جنگ سوریه و اکنون در اوکراین و خاور میانه هزینههای سنگینی است که توان امریکا و متحدان لیبرالش را تقریباً در هم شکسته است. شکست امریکا در افغانستان، عراق، سوریه و اکنون واماندهگی امریکا و متحدانش در برابر فلسطین، با هزینههای بسیار زیاد مالی و قربانیان بسیار زیاد غیرنظامی و همینطور در مساله اوکراین حکایت از خودویرانی نظم بینالمللی لیبرال دموکراسی دارد.
ایران از مساله اسراییل – فلسطین چه میخواهد؟
در پاسخ به سوال مزبور و با توجه به آنچه در مقدمه گفته شد، ایران میخواهد هر چه زودتر نظم تکقطبی کنونی از بین برود و جهانی چندقطبی به میان بیاید. ایران بهعنوان کشوری که بیشترین زیان را از نظم بینالمللی لیبرال دموکراسی دیده، خواهان تمام چیزهایی است که بتواند این نظم را برهم بزند. به بیان دیگر، ایران برآمدن از تحریمها و انزوای سیاسی را در فروپاشی نظم کنونی جهان میداند.
ایران ماهی صدها میلیون دالر کمک نظامی و اقتصادی به رژیم بشار اسد میکند و تامین مخارج جنگجویان حزبالله لبنان در سوریه را هم برعهده دارد. ایران در سوریه، عراق و لبنان حضور نظامی دارد. هزینههای سنگین ایران در سوریه باعث شد که حکومت بشار اسد تا هنوز دوام بیاورد. علاوه بر آنچه گفته شد، حمایت همهجانبه ایران از حوثیها در یمن نشان میدهد که ایران با تمام قوا در برابر نظم لیبرال غربی ایستاده است و میخواهد آن را در باتلاق – به گفته شایمر- «جنگهای بیپایانش» زمینگیر کند.
یوال نوح هراری، نویسنده یهودیتبار معروف، در مصاحبه با بیبیسی فارسی درباره مساله اسراییل و فلسطین از نقش ایران چنین گفت: نمیدانم که ایران چه هدف و چه نیتی را دنبال میکند… اگر چه حماس مستقل است، اما ایران نفوذ زیادی روی حماس در غزه و حزبالله در لبنان دارد. بسیاری از کارشناسان یکی از دلایل [حملات 7 اکتبر] را نزدیک شدن اسراییل و عربستان به یک توافق صلح میدانند… احتمالاً ازسرگیری روند عادیسازی روابط میان عربستان و اسراییل حماس و ایران را نگران کرده بود. ایران از احتمال توافق صلح بین اسراییل و عربستان ترسیده بود، برای همین است که بسیاری از کارشناسان معتقدند که این یکی از اصلیترین دلایل حملات 7 اکتبر میتواند باشد.
هراری در ادامه گفت: اگر بخواهیم با یک نگاه فلسفی به این موضوع نگاه کنیم و اینکه چه چیزی را میتوان در پشت این حملات دید، این نکته حایز اهمیت است که وقتی به تصویر بزرگتر نگاه میکنیم، میبینیم که در همه نقاط جهان شاهد جنگهای روزافزون هستیم، مثل حمله به اوکراین و حالا این جنگ. 10 سال پیش صلح در جهان خیلی بیشتر بود. یک نظم جهانی لیبرال بر پایه ارزشهای جهانی حقوق بشر و منافع مشترک انسانها وجود داشت، اما بعد از به میان آمدن پوتین در روسیه و ترمپ در امریکا به نظم جهانی لیبرال حمله شد و آن را از بین بردند. وقتی نظم لیبرال از بین رفت، به جایش هرجومرج و خشونت به میان آمد. اگر نظم جهانی را براساس ارزشهای جهانشمول بازسازی نکنیم، تصاویری که امروز در اسراییل و فلسطین شاهدش هستیم… به مناطق بیشتر سرایت خواهد کرد. (هراری، Oct 20, 2023)
شاید هراری نداند که ایران چه هدف و نیتی را در جنگ اسراییل و فلسطین دنبال میکند، ولی از دیدگاه او درباره از بین رفتن نظم لیبرال میتوان نیت و هدف ایران را فهمید.
بله، نظم لیبرال از بین رفته است و ایران نیز میخواهد در این زمان گذار برای خودش نقشی و منافعی برای نظم پسالیبرال تعریف کند. به گفته ابوالفضل ظهرهوند، سفیر سابق ایران در افغانستان و ایتالیا، ایران محور مقاومت در منطقه برای سیانت از جیوپلتیک منطقه است. ایران باید چین و روسیه را متقاعد کند که ثبات منطقه در حفظ جیوپلیتیک کنونی منطقه است.
ظهرهوند تحرکات جداییطلبانه کردها و بلوچها را در راستای تحرکات غربیها برای گسترش لیبرال دموکراسی میداند و میگوید که اگر جلو چنین حرکتهایی گرفته نشود، در آینده نهچندان دور این حرکتها دامنگیر ایران نیز خواهد شد. به نظر ظهرهوند، چهره خاورمیانه در گرو نتایج جنگ اسراییل و فلسطین است.
حمایت تسلیحاتی ایران از روسها در جنگ اوکراین و همچنین اعلام حمایت علی خامنهای پس از حملات 7 اکتبر از فلسطین و تمامی محورهای مقاومت، نشان میدهد که ایران عملاً میخواهد با فرسایشی کردن جنگ، اسراییل و متحدانش را زمینگیر کند. تضعیف اسراییل در خاور میانه، به معنای از میان بردن پایگاههای نظامی امریکا در منطقه و جلوگیری از گسترش لیبرال دموکراسی است. ایران در این جنگ میخواهد در کنار دو قطب چین و روسیه جایگاه خودش را نیز در تعاملات منطقه و جهان تثبیت کند.
در نتیجه ایران بهشدت تلاش میکند که با کاستن از نفوذ امریکا در منطقه و تضعیف متحدش (اسراییل)، بهعنوان بازیگری قدرتمند در منطقه ظاهر شود. ایران میداند که اسراییل یکی از ستونهای نظم لیبرال در خاورمیانه است و تا زمانی که این ستون استوار باشد، تلاش برای نظم لیبرال و جنگهای بیپایانش نیز ادامه خواهد یافت. عادیسازی روابط عربستان و اسراییل یکی از برنامههای سقوط خاور میانه به نظم لیبرال بود. با فروپاشی نظم بینالملل لیبرال اثرات تحریمها بهشدت کاهش مییابد، از قدرت اسراییل بهشدت کاسته میشود و ایران نیز از انزوای سیاسی بیرون میآید. در پایان متحدان ایران نیز در کنار آن برای بازی کردن نقشهای موثرتر باقی خواهند ماند.