شی جین پینگ، رییس جمهور چین، اوایل هفته جاری وارد فرانسه شد. البته پاریس ایستگاه پایانی شی نیست و به کشورهای صربستان و مجارستان نیز سر میزند. پس از گذشت پنج سال این اولین سفر شی به اروپاست. او با امانویل مکرون، رییس جمهور فرانسه و اورسولا فون درلاین، رییس کمیسیون اتحادیه اروپا، دیدار مشترک داشت. حضور شی در اروپا بهمثابه حاکم یکی از قدرتهای بزرگ جهان که کمتر به کشورها میرود، شایسته بررسی است. همچنان بحران جاری در شرق اروپا و شرق میانه نگاه جدی به سفر شی را الزامی میکند.
مهمترین سوالی که در زمینه مطرح میشود، این است: چین از اروپا و اروپا از چین چه میخواهد؟
1- خواست چین از اروپا
چین ظاهراً در پی تحکیم رابطه دوستانه با اتحادیه اروپاست. مهمتر از آن، میخواهد این اتحادیه را از ایالات متحده دور نگه دارد. دنبالهروی اروپاییها از امریکا در مسایل مهم منطقهای و جهانی، به ذوق و سلیقه چین خوش نمینشیند. لذا در پی معرفی خود بهحیث شریک قابل اعتماد برای اروپاییهاست. چین با نزدیکی به اروپا، دو هدف را دنبال میکند: اول اینکه میخواهد در مناقشه تایوان با یک رقیب مواجه باشد نه دو رقیب. البته نگرانی چین در این زمینه قدری مرفوع است؛ چون که حساسیت اروپا در مقایسه با امریکا خیلی اندک است. برای نمونه، مکرون در اپریل سال پار در مصاحبه با نشریه امریکایی پولیتیکو گفته بود که «اروپا باید در منازعه تایوان نه دنبالهرو امریکا باشد و نه هم چین.» وی تصریح کرده بود که به مناقشاتی که مربوط اروپا نیست، نباید وارد شد. آن اظهارات با موجی از انتقادات گسترده در امریکا و بعضاً در اروپا مواجه شد. مکرون از کسانی در اروپاست که پیهم اصطلاح «استقلال استراتژیک» را به کار برده است؛ اصطلاحی که معمولاً در برابر امریکا به کار میرود. از این رو، پاریس بهحیث مقصد اول سفر شی بیجهت انتخاب نشده است.
دوم، چین با ارزشهای غربی دمساز نیست که این البته شامل امریکا و اروپا میشود. بیجینگ از سوی هر دو طرف متهم به نقض حقوق بشر است، ولی از جانب امریکا بیشتر. اتحادیه اروپا بهویژه فرانسه در خصوص نحوه مواجهه دولت چین با اویغورهای مسلمان نگرانی دارد، نه لزوماً در همه زمینهها. به همین خاطر، هنگام ورود شی به پاریس جمعی از فعالان اویغور با حمل شعارهایی اعتراض کردند. اما یک تفاوت است: چین با امریکا بیشتر رقابت دارد تا اروپا. این امر سبب شده تا اتحادیه اروپا از اتحاد با چین نترسد. این اتحاد باعث میشود تا بیجینگ در رقابت با امریکا قویتر عمل کند. اظهارات شی در پاریس نیز دلالت بر ضرورت اتحاد میان طرفین فارغ از دخالت امریکا میکند: «رابطه چین و اروپا علیه هیچ طرف سومی به پیش نمیرود. هیچ طرف سومی هم نباید در آن نفوذ کرده یا خواست خود را بر آن تحمیل کند.» هدف از طرف سوم امریکاست که نمیخواهد چین و اروپا را نزدیک ببیند.
2- خواست اتحادیه اروپا از چین
در برهه حاضر خواست اروپا را میتوان به دو مورد خلاصه کرد:
1-2 استفاده از بیجینگ برای میانجیگری در بزنگاههای مهم
جنگ اوکراین دولتهای اروپایی را کلافه کرده است؛ چون در خط مقدم خطر قرار دارند. به فرض که روسیه پیروز شود، متضرر اول اروپاست. اگر قرار بر کاربرد جنگافزار هستهای توسط مسکو باشد، بازهم متضرر اصلی اروپا خواهد بود. به همین دلیل بیش از امریکا به پایان بحران میاندیشد. انتظار اروپا از چین در این زمینه به دو گزینه خلاصه میشود: یکم، از روسیه حمایت تسلیحاتی نکند که نکرده است. تا ایندم شواهد قوی مبنی بر حمایت بیجینگ از مسکو ارایه نشده است. با آن هم جهان غرب به آن مشکوک است؛ یعنی به شیوههای دیگر ممکن است حمایت کند. برپایه ادعای دولتهای غربی، فناوریها و ابزارهای ریز الکترونیکی از سوی چین به مسکو فروخته میشود که در ساخت موشک، پهپاد، تانک و هواپیما به کار گرفته میشود. برای نمونه، دو مقام امریکایی چندی قبل ادعا کردند که مسکو در سال پار میلادی 90 درصد از آن فناوریها را از چین فراهم کرده است. انتظار اروپا توقف روند فوق است. چین به تحریم جهان غرب علیه روسیه پابند نمانده و تجارت با آن را همچنان گسترش داده است؛ چیزی که به باور اروپاییها به سود مسکو تمام شده است. مهمتر از آن، بیجینگ حمله بر اوکراین را محکوم نکرده که در نظر اروپا نوعی حمایت سیاسی از روسیه است.
دوم، به باور اروپا چین بر روسیه نفوذ دارد و برای ختم بحران بایستی تلاش جدی به خرج دهد. اهمیت بیجینگ از این حیث بیشتر برجسته میشود. به گمان اروپاییها اگر گزینه نظامی راهی به دهی نبرد، چین طرفین را دور میز مذاکره بنشاند. از این رو، خواست اروپا از بیجینگ پرهیز از انفعال و ایفای نقش فعال صلحجویانه است. در حالی که امریکا به میانجیگری آن زیاد بها نمیدهد. چین برای پایان جنگ تلاش کرده، ولی نتیجه نداده است. برای نمونه، در یکسالهگی جنگ طرح صلح 12 مادهای را ارایه داد که مقبول نظر دولتهای غربی قرار نگرفت. در سفری که مکرون در اپریل سال پار به بیجینگ داشت، خطاب به شی گفت: «من روی تو حساب میکنم؛ چون میتوانید پوتین را بر سر عقل بیاورید و دور میز مذاکره بنشانید.»
مساله مواجهه با جمهوری اسلامی ایران نیز مهم است. گمان غالب در اروپا مبتنی بر نفوذ چین بر ایران است. اروپاییها نیز از چندی به این سو جمهوری اسلامی را تهدید علیه منافع خود به حساب میآورند که بیشتر متاثر از رویکرد امریکا و اسراییل است. پردهبرداری از نقش چین در عادیسازی رابطه ایران با عربستان، گمان نفوذ آن کشور بر تهران را در ذهن اروپاییها تقویت کرده است. البته جمهوری اسلامی در جاهایی از چین اطاعتپذیری دارد، ولی شاید نه به میزانی که اروپا انتظار دارد. چین بزرگترین خریدار نفت خام ایران است، آن هم در شرایطی که کفگیر تحریمها علیه آن به ته دیگ رسیده است. برای نمونه، فایننشال تایمز چندی پیش گزارش داد که فروش نفت ایران در سه ماه اول سال میلادی در بالاترین میزان در مقایسه با شش سال گذشته قرار داشته که خریدار عمده آن چین بوده است.
نهتنها اروپاییها که امریکا نیز معتقد به نفوذ چین بر ایران است. پس از آنکه حوثیهای یمن در مسیر کشتیرانی در دریای سرخ اختلال ایجاد کردند، واشنگتن از بیجینگ خواستار صحبت با طرف ایرانی شد. بعدتر رویترز گزارش داد که چین به درخواست امریکا عمل کرده است. این حکایت از اثرپذیری تهران از بیجینگ دارد. اروپا هم در دریای سرخ منافع دارد و بریتانیا در حمله بر حوثیها به همین خاطر اشتراک کرد. انتظار اتحادیه اروپا از چین مهار برنامه هستهای، موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی است. برای نمونه، فون درلاین این درخواست را با شی در میان نهاد: «ما بر این باوریم که چین میتواند نقش مهم در محدود کردن گسترش غیرمسوولانه تولید و پخش موشکهای بالستیک و پهپادهای ایرانی ایفا کند.» روشن نیست که بیجینگ پاسخ مثبت میدهد یا خیر. ماحصل کلام اینکه سعی اتحادیه اروپا معطوف به حفظ چین بهمثابه نیروی میانجی قابل اعتماد در بزنگاههای مهم است.
2-2 گسترش دامنه تجارت مشروط به رفع چالشهای موجود
اروپا شریک مهم تجاری چین محسوب میشود. حجم تجارت روزانه میان طرفین بالغ بر 2 میلیارد و 300 میلیون یورو برآورد شده است. از چندی به این سو عاملی که تجارت طرفین را در معرض خطر افکنده، اشباع بازار اروپا با موترهای برقی چینی است. وقتی بحران کرونا در چین سر برآورد، صنعت ساخت موتر برقی نیز گرفتار بحران شد. دولت شی برای رفع بحران به شرکتهای تولیدی یارانههای هنگفت اختصاص داد؛ چیزی که نهتنها موجب رونق دوباره آن شد، بلکه با بهای ارزان به بازار اروپا راه یافت، تا جایی که جا را بر تولیدکنندهگان اروپایی تنگ کرد. تداوم این روند انتقادهای زیادی را در اروپا برانگیخت و تا جایی که سخن از «تجارت ناعادلانه» بالا گرفت. اتحادیه اروپا به چین هشدار داد که اگر اختصاص یارانه متوقف نشود، بر واردات محصولات آن تعرفه سنگین وضع خواهد کرد؛ چیزی که تا ایندم عملی نشده است. فون درلاین در زمینه فوق، بهصراحت با شی صحبت کرد و حتا از جنگ تجاری با چین سخن زد. به باور اروپاییها، تداوم روند فوق، منجر به «صنعتزدایی» در اروپا میشود.
امریکا نیز از صنعت موتر برقی چینی به تنگ آمده است. دولت دونالد ترمپ تا جایی جلو رفت که 25 درصد تعرفه بر واردات آن وضع کرد. در آن زمان بود که اصطلاح «جنگ تعرفهها» میان دو کشور باب شد. جو بایدن نیز حساس است. او در فبروری سال روان طی اظهاراتی موترهای برقی چینی را مخل امنیت کشورش خواند. همچنان شراود براون، رییس کمیته بانکی سنای امریکا، آن محصول چینی را تهدیدی جدی برای صنعت موترسازی امریکا خواند. برخی صاحبان شرکتها نیز از دولت بایدن خواستند که به وضع تعرفه سنگین بسنده نکرده و از واردات آن جلوگیری کند.
اتحادیه اروپا در عین هشدارها وضع تعرفه بر واردات واسطه نقلیه برقی چینی را افزایش نداده و همچنان بر حفظ رابطه تجاری عاری از چالش با آن متعهد است. روشن نیست که چین در زمینه فوق نگرانی طرف اروپایی را مرفوع میکند یا خیر.