تروریست خوب و تروریست بد؛ پرسشی از سیاست‌مداران پاکستانی

وزیر خارجه پاکستان در کنفرانس امنیتی مونیخ از تهدیدات تروریسم برای این کشور و منطقه سخن راند و از جهان خواست که با حکومت، به تعبیر او موقت افغانستان، در این زمینه گفت‌وگو کند. اشاره زرداری به حملاتی بود که از سوی تحریک طالبان پاکستان در خاک این کشور انجام می‌شود. نگرانی از رشد تروریسم در هر شکل و زیر هر نامی که باشد نگرانی بجایی است؛ به‌ویژه برای مردمان این منطقه که رنج فراوانی از آن برده‌اند. درواقع، بدون همگرایی منطقه‌ای و همکاری صادقانه کشورهای منطقه و جهان، هیچ راهی برای برچیدن بساط تروریسم وجود ندارد و جز این، راهی برای بازگرداندن امنیت و ثباتی که به آسایش و رفاه ملت‌ها بینجامد، امکان‌پذیر نیست.

آن‌چه موجب می‌شود که کسی سخنان زرداری را جدی نگیرد، تناقض آشکاری است که از گذشته تا امروز در موضع سیاستمداران این کشور در برابر تروریسم وجود داشته و در تازه‌ترین سخنان زرداری نیز به صورت آشکاری مشهود بود. او از یک‌سو تحریک طالبان پاکستان را گروهی تروریستی می‌داند که امنیت و ثبات پاکستان را تهدید می‌کند و این درست است، اما از دیگر سو برای گروه تروریستی طالبان دادخواهی می‌کند که باید جهان به کمک آن بشتابد و این نادرست است. این تناقض آشکار سبب می‌شود که اصل ادعا زیر پرسش و نیت گوینده‌گان آن زیر تردید برود.

پرسشی که باید آقای زرداری و همفکران وی پاسخ بدهند این است که آیا می‌توان تروریست‌ها را به خوب و بد تقسیم کرد؟ آیا درست است که برای تروریست‌های همسو با سیاست‌های منطقه‌ای خود دادخواهی و از تروریست‌های مخالف خود انتقاد کرد؟ آیا درست است که مدارس تولیدکننده افکار تروریستی و مراکز ترویج‌کننده آن‌ها را پیوسته تقویت کرد و با احزاب حامی آن‌ها همکاری استراتژیک داشت، اما همزمان بر محصولات این مدارس خرده گرفت و از آن‌ها به مجامع بین المللی شکایت برد؟ آیا درست است که ریشه‌های تروریسم را آبیاری، ولی شاخه‌های آن را قطع کرد؟ پرسش اساسی این است: چه فرق مهمی میان طالبان افغانستان و طالبان پاکستان وجود دارد؟ آیا افکار و ایدیولوژی‌های‌شان یکی نیست؟ آیا برنامه‌ای که برای مردمان منطقه چیده‌اند، همانندی ندارد؟ آیا با گروه‌های تروریستی بین‌المللی از نزدیک همکار نیستند؟ گمان نمی‌رود که پاسخ این پرسش‌های ساده و روان را سیاست‌مداران آن کشور ندانند.

اگر مقابله با تروریسم با صداقت همراه نباشد و استفاده ابزاری از آن به پایان نرسد، بحران‌های این منطقه گسترده‌تر از این خواهد شد و بهای آن را مردمان بی‌گناهی خواهند پرداخت که نه از بازی سیاست‌مداران آگاه‌اند و نه نقشی در پیدایش این بحران داشته‌اند. بازی با برگه تروریسم ممکن است در کوتاه‌مدت کارگر افتد، اما در بلندمدت به زیان همه طرف‌ها خواهد بود؛ زیرا فاصله این کشورها را از سیر تحولات و انکشافات جهان چند برابر خواهد کرد و این جوامع را به سوی اضطراب بی‌پایان، عقب‌مانده‌گی بی‌حد و محرومیت بی‌اندازه خواهد راند.

اگر در پاکستان نیت صادقانه‌ای برای خشکاندن ریشه‌های تروریسم پدید بیاید، نیروهای فراوانی در منطقه و جهان در این مسیر با آن همراه خواهند شد و مردم افغانستان یکی از شرکای استراتژیک چنین مبارزه‌ای خواهند بود؛ به شرط این‌که تروریسم به خوب و بد تقسیم نشود و اراده‌ای برای شکل دادن به فردایی بدون افراطیت، خشونت و ترور پدیدار شود.

دکمه بازگشت به بالا