معمولاً ساعت 4:00 صبح از خانه برای تکسیرانی در سطح شهر بیرون میشود. روزانه دستکم شش تا هشت بار مسیر پل باغ عمومی و چهارراهی خواجه بغرای شهر کابل را طی میکند. جعفر میگوید با وجودی که از صبح صادق تا شام تاریک در روی جادههای شهر تکسیرانی میکند، روزانه بیش از 200 افغانی برایش نمیماند. جعفر میگوید: «امروز 730 افغانی را تیل انداختهام و تا هنوز که چاشت شده، حتا قیمت تیل پُره نشده است. تا شام چند بار دیگر رفته میتوانم که قیمت تیل را پُره کنم!» قیمت یک لیتر تیل پترول در حال حاضر در شهر کابل، 73 افغانی است. بیشتر شهروندان و تکسیرانان از گران بودن مواد نفتی شکایت دارند.
اتاق تجارت و سرمایهگذاری در رابطه به افزایش قیمت مواد نفتی میگوید که پیش از این مواد نفتی را با قیمت ارزانتر از نرخ جهانی وارد میکردند، اما اکنون واردات مواد نفتی کاهش یافته و این سبب بلند رفتن قیمت مواد نفتی شده است. این اتاق با نشر اعلامیهای دیروز (چهارشنبه، بیستویکم میزان)، بلند رفتن نرخ دالر در برابر پول افغانی را یکی دیگر از عوامل افزایش بهای مواد نفتی در کشور دانسته است.
در همین حال نورالدین عزیزی، سرپرست وزارت صنعت و تجارت حکومت طالبان، گفته است که در قسمت کاهش قیمتها گامهای اساسی برداشته خواهد شد. به گفته وی، اولویت طالبان جلوگیری از رقابت ناسالم و حل مشکلات تاجران است.
جعفر میگوید که در کنار گران بودن تیل، مسیری که او تکسیرانی میکند، شلوغ است. از سه روز گذشته به این سو، به خاطر تهدیدات امنیتی جادههای اطراف هتل کابل سرینا نیز مسدود است و این سبب شده که شلوغی جادههای اطراف سرینا بیشتر شود. امریکا هشدار داده است که تهدیدهای امنیتی در هتل سرینا در کابل وجود دارد. این کشور به شهروندانش توصیه کرده است که از گشتوگذار در هتل سرینا و اطراف آن خودداری کنند. از شهروندان امریکا که در هتل سرینا و یا اطراف آن هستند، خواسته شده است که باید «فوراً» آنجا را ترک کنند. جزییات بیشتر درباره تهدیدات احتمالی از سوی امریکا داده نشده است.
جعفر حدود هفت سال میشود که در شهر کابل تکسیرانی میکند. وی نانآور خانواده ششنفریاش است. او از گران بودن مواد اولیه نگران است و میگوید با وجود تلاش زیاد، نیازمندی اولیه خانواده خود را برآورده نمیتواند.
جعفر به عرض جاده روبهروی گلبهار سنتر نگاه میکند و میگوید: «یک پیپ روغن را دو هزار و 350 افغانی گرفتهام، نمیشود روغن را نیم کیلو یا یک کیلو بخریم. دکاندار آشنا است، برایش گفتهام که هفتهوار 500 افغانی میدهم. تا سه یا چهار هفته قیمتش پُره میشود.»
جعفر میگوید، دولتی حاکم شود که برای مردم «یک لقمه» نان پیدا شود. وی میگوید: «مرا چه به کرزی، غنی یا روغنی؛ کسی باشه که آرامی و نان داشته باشه. برای مردم غریب و کارگر که یک لقمه نان پیدا شد، خوبه.»
چهار مسافر نیز صحبتهای جعفر را تایید میکنند و میگویند که مردم بیش از هرچیزی به امنیت و کار نیاز دارند.
موسا، کنار موتروان نشسته است. وی آدرس عزیزی بانک را از جعفر میپرسد. جعفر آدرس مشخص بانک را میدهد و میگوید: «بانکها هم بسته خاد شد، در هفته بیست هزار میدهند، ای کفایت نمیکنه. برای گرفتنش هم ساعت سه شب پشت دروازه بانک باید بروی و نوبت بگیری. روز اول اگر نوبتت نرسید، فردا میرسد.»
موسا میگوید که شعبه مرکزی این بانک خصوصی شلوغ نیست و موتروان هم تایید میکند و میگوید که نسبت به گذشته فعلاً شلوغی کمتر شده است.
طالبان دو ماه پیش بر کابل مسلط شدند. از آن زمان تا کنون معاملات پولی و بانکی با مشکل مواجه است. بانکها در مرکز کشور سه هفته پیش دوباره به فعالیت شروع کردند، اما توزیع پول برای مشترکان محدود است. بانک مرکزی در هماهنگی با اتحادیه بانکها، گفته است که برای دارندهگان حسابهای انفرادی بانکی، هفتهای ۲۰۰ دالر امریکایی یا ۲۰ هزار افغانی بیشتر پرداخت نمیشود.
موسا روبهروی شفاخانه ایمرجنسی شهر کابل پایین میشود و به سمت شعبه مرکزی عزیزی بانک راه میافتد.
درد دل جعفر از گران بودن مواد اولیه و بیکاری زیاد است. وی ادامه میدهد: «سواری پیدا نمیشه، مردم کرایه موتر را هم ندارن. نصف روز ما ایستاد میمانیم.»
مردی بزرگسال که در چوکی پشت سر موتروان نشسته، بلند میگوید: «سابق موسسات بود، کار بود. مردم چه کنند بیکار در شهر بیرون شوند.»
این تنها درد دل و مشکل جعفر نیست؛ هزاران تن در کشور این روزها با همچون مشکلات دست و پنجه نرم میکنند.