در گزارشها آمده است که مردم افغانستان، در چهار سال گذشته، چهار میلیارد دالر رشوه پرداختهاند. این مبلغ رشوه در جامعهای که شصت درصد مردمش زیر خط فقر زندگی میکنند، دور از تصور است. اینکه این رشوه چگونه و در چه مواردی و از سوی کدام بخش از مردم به کدام مراجع پرداخت میشود، چیزی است که بایستی بهصورت واقعبینانه مورد توجه قرار گیرد و بهصورت منطقی نیز با آن برخورد شود.
با اینکه تصور بر این است که حکومت افغانستان نشر چنین گزارشی را رد کند، اما آنچه واقعیت است این است که وقتی چنین گزارشهایی به نشر میرسد، عوارض روانی بسیار جدی بهوجود میآورد. مردم وقتی میشنوند که در کشورشان چند برابر بودجه ملیشان رشوه داده میشود، باعث میشود که نسبت به شرایط موجود در کشور، بیاعتماد شده و به آینده نیز با دیده تردید بنگرند. دولت به این عادت کرده است که به گزارشهایی که کمبودیهای موجود در دولت را نشان میدهد واکنش منفی نشان داده و اینگونه گزارشها را مغرضانه و غیرحقیقی بخواند. اما رد این گزارشها باعث نمیشود تا اطمینان نسبت به وضعیتی که در کشور وجود دارد، بهمیان بیاید و باعث رضایت مردم از اوضاع شود.
اوضاع کلی یک جامعه توسط دولت ترسیم میشود. وقتی دولت گرفتار عارضهای چون رشوه و فساد اداری باشد، نمیتواند آینده روشنی را برای مردم ترسیم کند. زیرا در چنین وضعیتی دولتمردان بر سر بهدست آوردن بیشترین میزان رشوه، تلاش میکنند و میزان ارایه خدمات عمومی به مردم کاهش مییابد. در واقع میتوان گفت که با عارض شدن روحیه رشوهگیری در ادارههای مربوط به دولت، دولت نمیتواند خدمات عمومی را به مردم اجرا کند. از سوی دیگر مردم نیز نسبت به دولت بیاعتماد میشوند و این وضعیت باعث میشود تا ثبات سیاسی جامعه از بین برود.
موجودیت رشوه در یک جامعه نشاندهنده این است که در آن قواعد و مقررات حاکم نیست بلکه آنچه در چنین جامعهای تعیینکننده است، رد و بدل شدن پول و امتیاز میباشد. از اینرو اعتماد نسبت به ساختار سیاسی که در چنین جامعهای وجود دارد به آسانی نمیتواند شکل بگیرد.
آنچه بیشتر از همه برای مردم سوالبرانگیز است، این است که رشوه چند میلیاردی در افغانستان در حالی رد و بدل میشود که دولت از مبارزه با فساد سخن میگوید و ادارههای متعددی نیز برای این امر ایجاد کرده است. ادارههایی چون کمیسیون مستقل اصلاحات اداری و خدمات ملکی، اداره مستقل ارگانهای محل و اداره مستقل نظارت بر مبارزه با فساد اداری در افغانستان، از ادارههایی است که با هزینه میلیونها دالر باید در راستای بهتر شدن وضعیت اجرایی کار کنند. بهبود وضعیت اجرایی و اداری در کشور یکی از عناصری است که میتواند میزان و سطح رشوه را در کشور کاهش بدهد.
اما وقتی در گزارشهای بینالمللی گفته میشود که در کشور ما میلیاردها دالر رشوه داده میشود، به این معنا است که ادارههایی که برای بهبود وضعیت اداری و اجرایی کشور ایجاد شده و پالیسی میسازند نتوانستهاند و یا نخواستهاند که کاری را در راستای بهترسازی وضعیت اداری در کشور ما صورت دهند. اینکه این ادارهها نتوانستهاند وضعیت اداری و اجرایی کشور را بهتر سازند و یا اینکه نخواستهاند چنین کاری را صورت دهند، خود میتواند یکی از موضوعات جدی برای بحث باشد.
وقتی بحث بر سر این باشد که این ادارهها نتوانستهاند با بهترسازی وضعیت اداری و اجرایی کشور میزان و سطح رشوه در کشور را پایین بیاورند این سوال را بهمیان میآورد که چه چیزی مانع از اجراات این ادارهها شده است. اما وقتی بحث بر سر این باشد که این ادارهها نخواستهاند این هدف محقق شود، سوال جدیتری بهمیان میآید که چرا چنین ارادهای در این ادارهها ایجاد نشده است. این در حالی است که هدف از ایجاد چنین ادارهها و اختصاص بودجه و هزینهسازی برای این ادارهها دسترسی به این مقصد بوده است که وضعیت اداری و اجرایی در کشور بهتر شود و مردم مجبور نباشند برای برخورداری از خدمات مورد توقع از دولت، رشوه پرداخت کنند.
رشوه یک بخش از فساد اداری است که در افغانستان ریشه دوانیده است. اخیرا در یک گزارش بینالمللی اعلام شد که افغانستان از نظر سطح فساد اداری در رده اول جهانی قرار دارد. براساس این ردهبندی افغانستان در بالاترین درجه فساد اداری در سطح جهان قرار دارد. با اینکه گزارش منتشر شده مبنی بر قرار داشتن افغانستان در رده اول فساد اداری در سطح جهان، از سوی دولت مورد قبول قرار نگرفت و مغرضانه خوانده شد، اما واکنش دولت نتوانست اذهان عامه را قانع کند.