خليل روشنگر
در جریان دستکم یکونیم دهه اخیر دهها ملا امام مسجد و عالم دین در سراسر کشور مورد سوء قصد قرار گرفته و ترور شدهاند. بیشتر این عالمان دین، وفادار به حکومت و مخالف جنگ جاری در کشور بودهاند. شمار زیادی از این عالمان دین نیز سمتهای رسمی داشتهاند و به عنوان رییس شورای علما و یا به حیث عضو شورای علما در ولایتهای مربوط شان فعالیت کردهاند. در پی ترور مولوی عبدالبصیر حقانی، رییس شورای علمای کابل، این سوال برجسته شده است که آیا ملاهای میانهرو و وفادار به حکومت در معرض حذف سیستماتیک قرار دارند؟ برای دریافت پاسخ روشن به این پرسش بهتر است کمی به سابقه ترور ملاها و عالمان دین به سالهای گذشته برگردیم.
اولین عالم دین که در سایه حکومت جدید و پس از سقوط اداره گروه طالبان در کشور کشته شده است، معلوم نیست چه کسی بوده است و چه میانهای با حکومت و گروه طالبان داشته است. اما در سال ۱۳۸۴ که گروه طالبان در حال بازگشت به جبهات جنگ بود، واقعات ترور ملاهای میانهرو و نزدیک به حکومت نیز خبرساز شد. در این سال، ملا عبدالله فیاض از عالمان برجسته ولایت قندهار و همچنان مولوی صالحمحمد، رییس سابق شورای علمای هلمند، از سوی افراد مسلح ناشناس ترور شدند. مسوولیت ترور این دو عالم برجسته دینی را گروه طالبان به عهده نگرفته است و تا هنوز نیز حکومت موفق به شناسایی و گرفتاری و مجازات عاملان ترور آقای فیاض و آقای صالحمحمد نشده است. اما آنچه مسلم است این است که این دو عالم دین، خط میانهروی در دینداری را دنبال میکردهاند و وفادار به حکومت بودهاند. ملا عبدالله فیاض از عالمان برجسته ولایت قندهاری باری گفته بود که «حکم ملا محمد عمر دیگر قابل پذیرش نیست؛ زیرا رهبری حکومت اکنون به دست حامد کرزی است.» براساس گزارشها، این عالم دین چندی بعد از این اظهارات، از سوی افراد مسلح ناشناس ترور و کشته شد.
در سال ۱۳۸۶ مولوی محمداسلم، رییس سابق شورای علمای بلخ، از سوی افراد ناشناس ترور و کشته شد. از او به عنوان یک عالم برجسته دینی در بلخ یاد شده است. شاهدالله شاهد، رییس سابق شورای علمای ولسوالی نرخ ولایت میدان وردک، در سال ۱۳۸۸ از سوی افراد مسلح ناشناس به قتل رسید. به دنبال وی، در سال ۱۳۹۰ مولوی حکمتالله، سابق رییس شورای علمای قندهار، در انفجاری در مراسم فاتحه احمدولی کرزی، برادر حامد کرزی رییس جمهور پیشین کشور، جان باخت. به همین شکل سلسله قتل ملاهای وفادار به حکومت ادامه یافت تا این که در سال ۱۳۹۶ دوباره اوج گرفت. در این سال، گلمحمد حنیفیار رییس شورای علمای کاپیسا، مولوی عبدالحکیم حکمت رییس شورای علمای زابل و مولوی عبدالرحیم حنفی رییس شورای علمای پروان ترور و کشته شدند. البته آقای حنفی در اثر انفجار ماینی که در زیر دوشک او در مسجد جاسازی شده بود، به قتل رسید و آقای حکمت و آقای حنیفیار مثل سایران از سوی افراد مسلح ناشناس ترور شدند.
در جریان امسال نیز دو عالم برجسته دینی در کشور ترور و کشته شدهاند. شیخ محمدجعفر توکلی از عالمان برجسته دینی در هرات در جریان امسال از سوی افراد مسلح ناشناس به قتل رسید. در همین ولایت، مولوی خداداد، رییس شورای علمای هرات، در جریان چند سال گذشته بارها مورد حمله افراد مسلح ناشناس گرفته است، ولی او از این حملات جان سالم بدر برده است. در تازهترین مورد، مولوی عبدالبصیر حقانی، رییس شورای علمای کابل، به تاریخ سوم قوس امسال در ناحیه هفتم این شهر از سوی افراد مسلح ناشناس هدف حمله قرار گرفت و کشته شد. وزارت امور داخله گفته است در پیوند به قتل آقای حقانی یک فرد مظنون را بازداشت کرده است.
مولوی عبدالبصیر حقانی نیز از جمله عالمان برجسته دینی و نزدیک به حکومت بود. او در سال ۱۳۹۶ و در پی حمله گروهی طالبان به قول اردوی ۲۰۹ شاهین در بلخ، در مصاحبهای با رسانهها این حمله را محکوم کرده بود. در این حمله دهها نیروی اردوی ملی کشته شدند. آقای حقانی گفته بود که حمله گروه طالبان به سربازان مسلمان افغان، آن هم در داخل مسجد، غیراسلامی است. او از ریاست جمهوری خواسته بود تا فرمانده قول اردوی ۲۰۹ شاهین را به دلیل غفلت در انجام وظیفه و نفوذ جنگجویان طالبان در داخل این قول اردو، شدیداً مجازات کند.
تا این جای بحث دیده میشود که اکثریت عالمان دینی و ملاهایی که از سال ۱۳۸۴ بدینسو ترور شدهاند، نزدیک به حکومت بودهاند. آنها در مقاطع مختلف با جنگ گروه طالبان در کشور مخالفت کردهاند. ما در این جا برای جلوگیری از اطاله کلام، صرفاً اظهارات دو تن از آنها را بیان کردهایم. اما این واضح است که بیشتر این عالمان دین ریاست شورای علما را در ولایات مربوط خود به عهده داشتهاند و بر حسب همین وظیفه، مقرب حکومت نیز بودهاند.
با این حال، اکثریت این عالمان دین از سوی افراد مسلح ناشناس ترور شدهاند. گروه طالبان مسوولیت ترور آنها را به عهده نگرفته است؛ به جز در مواردی که در حملات انتحاری در تجمّعات مردمی و یا مساجد از بین برده شدهاند. حتا این گروه مسوولیت حمله به هوتل اورانوس را که چندی پیش در شهر کابل انجام شد، به عهده نگرفته است. در این هوتل دهها عالم دین کشته و زخمی شدند. با وجود این، هیچ جای تردیدی نیست که بیشتر این ترورها و حملات از جانب گروه طالبان انجام شده است. این که گروه طالبان مسوولیت این حملات را به عهده نگرفته است، به معنای آن نیست که برجستهترین عالمان دینی افغانستان از سوی کدام گروه دیگر و یا در پی خصومتهای شخصی هدف حمله قرار گرفته باشند. انکار گروه طالبان از انجام چنین حملاتی تا اندازهای خیلی زیاد قابل پیشبینی است؛ زیرا این گروه قصد ندارد با به عهده گرفتن مسوولیت کشتار و قتل عالمان دین، جامعه دینی افغانستان را در برابر خود قرار دهد.
اما آنچه از مرور سلسله قتلها و ترورهای عالمان دینی در کشور برجسته میشود این است که عالمان دینی وفادار به حکومت و مخالف جنگ گروه طالبان، در برابر تهدیدات بسیار جدی قرار دارند. این دسته از عالمان دین که عالمان میانهرو دینی لقب گرفتهاند، سالهاست که در برابر طرح حذف سیستماتیک قرار دارند و بیم آن که این طرح تا سالهای بعد نیز اجرایی شود، کماکان وجود دارد. بنا بر این، حفظ جان عالمان دینی در کشور یک امر بسیار مهم است و دولت برای حفظ خط میانهروی در میان عالمان دینی، باید چارهای برای مصونیت آنها بسنجد.