تأسیس مدرسه دینی از سوی طالبان در پنجشیر در نوع خود اقدامی بسیار خطرناک است؛ زیرا در ادامه استراتژی بلندمدت تروریسم بینالمللی برای نفوذ در مناطق استراتژیک این کار صورت میگیرد. خطر آن از این نظر است که به بهانه مدرسه دینی، زمینه ایجاد پایگاههای مستحکم برای القاعده و سایر گروههای تروریستی مساعد میشود تا در بافت مردمی این منطقه نفوذ کنند. در درازمدت پاکسازی این عناصر از منطقه بسیار سخت و مقاومت مردمی در برابر تصفیه را با دشواریهای جدی روبهرو خواهد کرد.
اهمیت پنجشیر برای قدرتهای متخاصم داخلی و خارجی در افغانستان از دهه ۸۰ میلادی در قرن گذشته زمانی برجسته شد که حملات پیهم ارتش سرخ را به ناکامی کشاند. در دهه ۹۰، القاعده برای تسلط بر پنجشیر تلاشهای گستردهای کرد و در این راه علاوه بر نیروهای طالبان، جنگجویان چچنی، اوزبیکستانی، عرب و دیگر خارجیها را هم به کار گرفت. پیشبینی کارشناسان القاعده این بود که با انجام عملیات مورد نظر در ۱۱ سپتامبر در امریکا، حملات آن کشور بر این گروه شروع خواهد شد، ولی با داشتن پایگاههای مستحکم در پنجشیر، تورهبوره، پنجشیر، خوست و چند نقطه استراتژیک دیگر، امریکا با تجربه ناکام شوروی روبهرو خواهد شد. برنامه القاعده این بود که مسعود، مدتی پیش از ۱۱ سپتامبر ترور شود تا وقت کافی برای جابهجایی نیروها پیش از حملات امریکا وجود داشته باشد؛ اما تعلل مسعود در ملاقات با تروریستهای القاعده، سبب تأخیر و تقارن زمانی این دو حادثه شد.
فعالیتهای اسامه بن لادن برای ایجاد پایگاههای تسخیرناپذیر در کوهستانهای داخل افغانستان و مناطق مرزی با پاکستان، بخشی از استراتژی القاعده و همپیمانانش برای پیاده کردن برنامههای کلانتر این گروه در منطقه و جهان بود. آنان از نیمههای دهه ۸۰ میلادی مناطقی در افغانستان را در نظر گرفتند تا برای اهداف بلندمدت و عملیات بینالمللیشان، کارآیی داشته باشد. تونلهایی که اخیراً از سوی گروه حقانی به رسانهها نشان داده شد، بخشی از همان استراتژی است که بهصورت مشترک با بن لادن ساخته شده بود و کارآیی آن هم در جنگ با روسها ثابت شد و هم در وقت حملات امریکا. غارهای تورهبوره نیز بخش دیگر از همین برنامه استراتژیک بود که در سختترین شرایط جان بن لادن و بخشی از نیروهای القاعده را از مرگ نجات داد. تنها ضلع این استراتژی که تا اکنون زمینه تحقق پیدا نکرده بود تسخیر پنجشیر بود؛ و اینک با تسلط طالبان راه آن نیز هموار شده است.
تأسیس مدرسه هزار نفری در پنجشیر، با وجود مدارس محلی کافی برای تربیت امامان مساجد، هدفی کاملاً تروریستی دارد، اما با پوششی انجام میشود که در جامعهای سنتی مانند افغانستان حساسیت فراوانی برنمیانگیزد. در ۲۰ سال گذشته برنامهای خزنده در تمام افغانستان در جریان بود تا در کنار مدارس سنتی سابقه، مدارسی با افکار تندروانه سلفی و دیوبندی ایجاد شود. این مدارس زمینه سربازگیری برای طالبان و سایر گروههای تروریستی را مساعد میکرد و شاگردان شماری از این مدارس در بغلان، فراه، هرات، ننگرهار و دیگر ولایات عملاً در جنگها اشتراک میکردند.
هرگاه مدرسه مورد نظر طالبان در پنجشیر تأسیس و فعال شود، این منطقه استراتژیک تبدیل به یکی از مستحکمترین مراکز تروریسم در سطح دنیا خواهد شد و پیامدهای مصیبتبارش دامن مردم افغانستان و سپس مردم منطقه را خواهد گرفت.