روزنامه ماریف که در زمره روزنامههای معتبر اسراییلی قرار میگیرد، روز سهشنبه، ۳ اکتوبر سال روان، گزارشی را از گفتوگو با احمد مسعود، رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان، به نشر رساند که غوغای زیاد برانگیخت. علت این بود که مسعود اظهار داشته در جنگ علیه طالبان از دریافت کمک هیچ کشوری حتا اسراییل اجتناب نمیورزد. این گفتوگو ظاهراً در پاریس که این روزها مسعود در آن بهسر میبرد، انجام شده است. گیدون کاتز، خبرنگار کهنهکار و شناختهشده روزنامه ماریف، این گفتوگو را در پایان یک کنفرانس خبری انجام داده است. بازتاب وسیع اظهارات مسعود در رسانهها، جبهه مقاومت ملی را وادار به واکنش کرد: «جبهه مقاومت ملی افغانستان با هیچ رسانه اسراییلی صحبت اختصاصی نداشته و هیچ مطالبه کمک از آن کشور صورت هم نگرفته است. شایعات در این باره کاملاً بیاساس و مغرضانه است.»
در این زمینه، دو پرسش مطرح میشود: ۱- چرا احمد مسعود در جنگ علیه طالبان از کمک اسراییل استقبال میکند؟ ۲- چرا جبهه مقاومت ملی، محتوای گفتوگوی مسعود با روزنامه اسراییلی را انکار میکند؟ البته این پرسشها زمانی میتواند مطرح شود و پاسخ پیدا کند که گفتوگوی رهبر جبهه مقاومت ملی با روزنامه اسراییلی انجام شده باشد. ازاینرو، این نوشته درستی مساله را مفروض میگیرد.
چرا احمد مسعود در جنگ علیه طالبان از کمک اسراییل استقبال میکند؟
۱- کسب حمایت ایالات متحده امریکا
برای جبهه مقاومت ملی، کسب حمایت امریکا در امر مبارزه با طالبان حایز اهمیت است. ازاینرو، شاید به ریسمان اسراییل چنگ زده باشد؛ چون راه کسب حمایت امریکا عمدتاً از کوچه دوستی با تلآویو میگذرد. جبهه مقاومت در دو سال گذشته تلاشش معطوف به جذب حمایت قدرتهای بزرگ دنیا بهویژه امریکا بوده، ولی موفقیت چشمگیر نداشته است. اهمیت مصونیت و بقای اسراییل در خاور میانه برای امریکا، روشنتر از آفتاب است. سازمانها و کشورهایی که در مصاف اسراییل قرار گیرند، نمیتوانند در صف دوستان امریکا جا داشته باشند. چرا که لابیگران قدرتمند یهودی در جامعه امریکا، بر دمودستگاه دولت این کشور نفوذ غیرقابل انکار دارند. نمونههای فراوانی در تاریخ وجود دارد که سازمانها و دولتها برای جذب حمایت امریکا دست به دامن اسراییل شدهاند. برای نمونه، دولت پهلوی دوم در ایران برای جذب حمایت امریکا، با اسراییل دوست شد و آن را بهگونه دوفاکتو بهرسمیت شناخت. همچنان، مصر زمانی به متحد امریکا تبدیل شد که با اسراییل از در گفتوگو وارد شد. همینطور، عربستان در مسیر عادیسازی رابطه با اسراییل، شرایط سخت و به ظاهر نابرآوردهشدنی پیش پای امریکا میگذارد؛ چرا که میداند بقای تلآویو برای واشنگتن اهمیت راهبردی دارد. حتا در اکتوبر ۲۰۲۱، خبری در رسانهها دستبهدست شد که حکایت از تلاش طالبان برای تامین رابطه با اسراییل داشت که این نیز میتواند برای کسب حمایت امریکا باشد.
۲- واکنش نرم به کشورهای منطقه
جبهه مقاومت ملی چنانی که نتوانسته دستگاه سیاست خارجی دولتهای غربی را در مسیر مخالفت با طالبان هدایت کند، در جلب حمایت دولتهای منطقه نیز موفقیت قابل دید نداشته است. روسیه، هند، ایران و برخی جمهوریهای آسیای میانه که در گذشته از حامیان جبهه ضدطالبان بودند، این بار دارند در راه کسب رضایت طالبان هزینه میکنند نه جنگ با این گروه. در این میان، انتظار جبهه مقاومت ملی از کشورهای منطقه بهویژه اسلامی بیشتر است؛ چون این کشورها نباید قرائت طالبانی از اسلام را مجال رشد دهند و مهمتر از آن بهرسمیت بشناسند. در این صورت، استمداد جبهه مقاومت از اسراییل را میتوان نوعی واکنش نرم در برابر این کشورها دانست؛ به این معنا که اگر کشورهای منطقه بهویژه آنانی که با دولتهای غربی میانه خوب ندارند، به مطالبات جبهه مقاومت لبیک نگویند، ممکن است دست به دامن اسراییل شود. البته به نظر نمیرسد که کشورهای اسلامی جز ایران، این چرخش را جدی بگیرند؛ چون تلاششان معطوف به عادیسازی رابطه با اسراییل است، نه دوریجستن از آن.
۳- نمایش تصویر مداراجویانه
یکی از ایرادهایی که بر جبهه مقاومت ملی وارد میشود، تاثیرپذیریاش از آموزههای جنبش اخوانالمسلمین است. این بحث زمانی بیشتر داغ شد که یکی از اعضای رهبری این جبهه در صفحه فیسبوکش نوشت که فقط مسلمانان میتوانند اعضای جبهه باشند، نه نامسلمانها. به باور وی، نامسلمانها فقط میتوانند هوادار باشند و از جبهه حمایت کنند. همچنان، در گفتوگو با یکی از رسانهها مدعی شد که دلیل اخراج یکی از کسانی که میتوانست عضو رهبری جبهه مقاومت ملی باشد، حمایتش از ایدههای مارکسیستی بوده است. این اظهارات بازتاب منفی در رسانهها داشت و این شایبه را در ذهنها خلق کرد که گویا میان طالبان و جبهه مقاومت ملی در فهم از متون اسلامی تفاوت چندانی وجود ندارد؛ به این معنا که جبهه مقاومت چون طالبان با مدارا میانه خوبی ندارد و اندیشه مخالف را برنمیتابد. حالا، شاید مسعود در گفتوگو با رسانه اسراییلی خواسته عملگرا بودنش را نشان دهد تا بتواند تصویر عرفی، مداراجویانه و غیراخوانی از جبهه مقاومت ملی به نمایش بگذارد.
۴- هشدار به طالبان
جبهه مقاومت ملی در دو سال و چند ماه گذشته با طالبان در جنگ روبهرو یا هم چریکی درگیر بوده است؛ بهگونهای که قربانی داده و از طالبان نیز قربانی گرفته است. همچنان، جنگ را نسبت به گفتوگو، گزینه کارآمدتر علیه طالبان ارزیابی میکند. حالا، مسعود برای آن که جدیتش در جنگ با طالبان را نشان داده باشد، حتا از قبول خطر طلب کمک از اسراییل پرهیز نکرده است. طوری که در سفرش به پاریس و در گفتوگو با رسانهها، مدعی شد که طالبان به صلح باور ندارند و برنامه جبهه مقاومت ملی معطوف به افزایش جنگ چریکی است تا بر طالبان فشار بیشتر وارد شود و حاضر به گفتوگو شوند.
چرا جبهه مقاومت ملی، محتوای گفتوگوی مسعود با روزنامه اسراییلی را انکار میکند؟
۱- واکنش افکار عامه
افکار عامه در جهان اسلام بهویژه افغانستان، اسراییل را بهمثابه دشمنی میبیند که سرزمین فلسطینیهای مسلمان را غصب کرده و آنان را در معرض ستم قرار میدهد. ازاینرو، گشودن باب رابطه دوستانه با اسراییل میتواند خطرخیز باشد. دولتهای گذشته در افغانستان، اسراییل را بهرسمیت نشناختهاند و طالبان نیز به ظاهر خود را حامی فلسطین و مخالف اسراییل قلمداد میکنند. جبهه مقاومت ملی از این که مبادا با واکنش افکار عامه در افغانستان مواجه شود، رضایت به افشای درخواست کمک از اسراییل را نمیدهد. همچنان، طالبان از این مسأله میتوانند بهمثابه حربه تبلیغاتی بهسود خود و زیان جبهه مقاومت استفاده کنند.
۲- واکنش ایران
درست است که جبهه مقاومت ملی از رابطه گرم کشورهای منطقه بهویژه جمهوری اسلامی ایران با طالبان ناخرسند است، ولی نمیخواهد افشای درخواست کمک از اسراییل به این زودی رابطه نیمبندش با جمهوری اسلامی را در معرض مقاطعه کامل قرار دهد. جمهوری اسلامی با طالبان، میانه خوب دارد، اما گاهی نیمنگاهی به سوی جبهه مقاومت نیز میاندازد که نمونه روشن آن، باز بودن نمایندهگی این جبهه در شهر مشهد و مجاز بودن آن برای انجام فعالیتهای فرهنگی و گاهی سیاسی میباشد. جمهوری اسلامی از آنجایی که موجودیت اسراییل را انکار میکند و با دوستان آن دشمن و با دشمنان آن دوست است، در صورتی که محتوای گفتوگوی مسعود آنگونه که در رسانهها بازتاب یافته، حقیقت داشته باشد، بدون شک رابطه نیمبندش با جبهه مقاومت متزلزل خواهد شد که این زیانش بیشتر خواهد بود.