تبلیغات

بخش دوم – پیرمرد و حکیم عمر خیام

از پیرمرد پرسیدم: «آیا عمر خیام از مرگ می‌ترسید؟» پیرمرد با خنده گفت: «این پرسشت، من را به یاد همان سخن دیگرت انداخت که چون گفتم: این روزها وقتی جایی می‌روم، حس می‌کنم که سایه‌های تاریک و دهان‌گشوده‌ای مرا دنبال می‌کنند؛ تو بر من خندیدی...

بخش نخست – پیرمرد و حکیم عمر خیام

آن روز نزدیکی‌های شام بود که پیرمرد به خانه آمد. کتاب رباعیات حکیم عمر خیام در دستش بود. بی آن‌که چیزی بگویم، گفت: «هر بار به خانه‌ات دست خالی آمده‌ام؛ اما امروز که می‌خواستم بیایم، نمی‌دانم چه حسی برایم گفت که بس است این‌همه دست...

بخش چهارم و پایانی – مهستی گنجوی؛ بزرگ‌بانوی شعر پارسی دری

عاشقانه‌سرایی‌های مهستی عاشقانه‌های مهستی همه با حس زنانه، عاطفه زنانه، نیازهای درونی زن و نگاه زن به زنده‌گی و هستی سروده شده است. تغزل عاشقانه او تغزل مردانه نیست، بلکه هربار با چهره جوان یا نوجوانی رو‌به‌رو می‌شویم و زیبایی مرد را در آیینه چهارگانی‌های...

بخش سوم – مهستی گنجوی‌؛ بزرگ‌بانوی شعر پارسی دری

مهستی و شهرآشوب مهستی در بخشی از چهارگانی‌های خود به توصیف صمیمانه و عاشقانه پیشه‌وران و کسبه‌کاران پرداخته است. در پارسی‌ دری، این‌گونه شعر را به نام «شهرآشوب» یاد می‌کنند که در وزن چهارگانی سروده می‌شود. شهر‌آشوب در بُعد دیگر خویش، زبان طعنه‌آمیز و هجو‌گونه...

پیرمرد سبزپوش

پیرمرد، روزی روایت می‌کرد که باری، پیرمرد سبزپوش و ناشناسی را دیدم که از کوچه‌‌ای می‌گذشت. یک لحظه حس کردم خودم هستم که از این کوچه داغ می‌گذرم؛ اما دیدم که نه، او پیرمرد دیگری است، بیچاره‌تر از من. مانند یک سایه لرزان، خانه‌به‌خانه می‌رفت...

ساخت‌وساز در ساحات یونسکو؛ «بامیان در خطر حذف از فهرست میراث‌های فرهنگی جهان قرار دارد»

مسوولان پیشین ریاست اطلاعات و فرهنگ و شماری از فرهنگیان بامیان، از ساخت‌وسازهای غیرقانونی در ساحات مربوط به میراث جهانی یونسکو در مرکز این ولایت، ابراز نگرانی می‌کنند. اسحاق موحد، رییس پیشین اطلاعات و فرهنگ بامیان به روزنامه ۸صبح گفت که در روزهای اخیر، ساخت‌وساز...

«رستاخیز بازمانده‌گان»؛ روایت رنج‌های ستم‌کشان

«رستاخیز بازمانده‌گان» روایت رنج قوم هزاره است که در قالب داستان تاریخی با قلم یونس صالح نوشته شده و نشر زریاب آن را منتشر کرده است. قصه‌ها و روایت‌های این داستان از سال ۱۷۴۷ تا ۱۹۰۰ میلادی را دربرمی‌گیرد و در پس‌گفتار داستان به طور...

برای حمیرا که مادر است به مناسبت رونمایی کتاب «رقص در مسجد» در کابل

آن دیر‌وقت شب را این‌جا در کابل که صبحی زود در آن سوی دنیا بود و پیام کوتاهی که: «صحرا حالم خوب نیست...» را حتماً به یاد می‌آوری و آن روزهای سخت گسست و جدایی را. ما آن سال حال‌مان خوب نبود. آن سال ۲۰۱۵...

رهنورد زریاب، مدرنیسم ادبی و جبر تبعید

در سال‌های نوجوانی در کابل - آن‌گاه که شیفته ادبیات بودم و هر دفتر شعر و داستان که به دستم می‌رسید، با عطش فراوان می‌خواندم، از میان نویسنده‌گان معاصر کارهای رهنورد زریاب را همواره متفاوت می‌یافتم. در آن روزگار، در راستای تطور و تحول ادبیات...

بر درگاه تاریخ به نظاره شما ایستاده‌ایم

به یاد دوست قدیمی‌ام رهنورد زریاب کتابت و نوشتن، در سرزمین‌های ما، همیشه ودیعه‌‌ای گران‌سنگ بوده است. دیار ما، دیار کاتبان است و هرچه به آن می‌نگریم اسفار کاتبان در پیش روی ما است. اکنون که در سوگ یكی از این كاتبان گران‌سنگ این حوزه...

Welcome Back!

Login to your account below

Retrieve your password

Please enter your username or email address to reset your password.

Add New Playlist