حملهای که اخیراً از سوی تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) بر یکی از پاسگاههای امنیتی در وزیرستان شمالی انجام شد، جان شماری از نظامیان پاکستانی را گرفت. شهباز شریف، نخستوزیر جدید پاکستان، و عاصم منیر، رییس ستاد ارتش این کشور، در مراسم خاکسپاری جانباختهگان حضور یافته و تابوت آنها را بر دوش خود حمل کرده و دم از انتقام زدند. ارتش پاکستان در واکنش به آن حمله مناطقی را در ولایتهای پکتیکا و خوست آماج حملههای هوایی قرار داد که براساس گزارش رسانهها منجر به مرگ شماری از غیرنظامیان شده است. طالبان نیز پاسگاههای مرزی پاکستان را آماج حملات توپخانهای قرار دادند که جان یک نظامی این کشور را گرفته است. دولت پاکستان حمله بر خاک افغانستان را رسماً بر عهده گرفت و مدعی شد که جنگجویان وابسته به حافظ گل بهادر، فرمانده مهم تیتیپی، را هدف قرار داده است. در حالی که عبدالله شاه، از جنگجویان وفادار به گل بهادر، با نشر ویدیویی ادعا کرد که فعلاً نه در افغانستان که در وزیرستان جنوبی حضور دارد.
مقامهای پاکستانی به تایید حملههای هوایی بر خاک افغانستان بسنده نکرده و به نشانی طالبان هشدارهای تند نیز صادر کردند. شهباز شریف گفت که کشورش هیچ نوع تروریسم فرامرزی را تحمل نخواهد کرد. در حالی که طالبان آرزو داشتند با برگشت او به قدرت از جدیت معضل تیتیپی قدری کاسته شود. خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، نیز هشدار داد که اگر تیتیپی در افغانستان همچنان فعال بماند، بار دیگر خاک این کشور را هدف قرار خواهند داد. جان اچکزی، مقام پیشین ایالت بلوچستان چند قدم فراتر گذاشت و گفت که اگر تیتیپی همچنان خاک پاکستان را هدف قرار دهد، نظامیان کشورش وارد افغانستان شده و کریدور واخان را تصرف کرده و به چین وصل خواهند شد. در میان همه واکنشها، موضع وزارت خارجه پاکستان تازهگی داشت و درخور تامل نیز است: «برخی عناصر در میان صاحبان قدرت در افغانستان به طور فعال از تحریک طالبان پاکستانی حمایت میکنند و از آنها بهعنوان نیروهای نیابتی علیه پاکستان استفاده میکنند.» مقامهای اسلامآباد درباره تیتیپی فراوان سخن گفتهاند، ولی این که این گروه را لشکر نیابتی طالبان به قصد ضربهزدن به منافع پاکستان خوانده باشند، حداقل تا این دم تازهگی دارد.
اگر روی واکنش وزارت خارجه پاکستان دقت شود، چند پرسش مطرح میشود که در ذیل تلاش میشود پاسخ داده شود:
1- چرا طالبان از تیتیپی بهحیث نیروی نیابتی علیه منافع اسلامآباد استفاده میکنند؟
1-1 طالبان که خیلی آرام و بدون درد سر به قدرت برگشتند، انتظار داشتند که برخلاف گذشته سریعتر بهرسمیت شناخته شوند؛ چون ادعا میکنند که بر کل جغرافیا سیطره دارند و نیروی رقیب وجود ندارد. البته این انتظار بیشتر معطوف به پاکستان بود؛ چرا که حامی دیروز و امروز طالبان خوانده میشود. مهمتر از آن، اسلامآباد در گذشته جسارت به خرج داد و طالبان را بهرسمیت شناخت و سپس عربستان و امارات متحده عرب را نیز رفیق راه خود کرد. اما این بار اعلام کرد که چون گذشته عمل نمیکند و منتظر تصمیم جهان بهویژه کشورهای منطقه میماند. طالبان شاید گمان کنند که اگر اسلامآباد این بار نیز گام اول را برمیداشت، تنها نمیماند و کشورهای زیادی آن را همراهی میکردند.
1-2 طالبان بهرغم آن که از نزدیک به سه سال به اینسو قدرت حاکم بر افغانستان شناخته میشوند، ولی هنوز انگ وابستهگی به پاکستان از جبینشان پاک نشده است. فرض طالبان این است که درگیری کنترلشده با پاکستان بر سر مساله تیتیپی یا هم مسایل دیگر به این گروه کمک میکند تا چون گذشته اسیر دست اسلامآباد خوانده نشود. مزید بر آن، درگیریهای مرزی برای طالبان سودآور است و آن این که خود را حافظ تمامیت ارضی افغانستان جا میزنند. گروههایی چون طالبان برای اغوا و اغفال افکار عامه دوست دارند که ادای وطندوستی درآورند؛ چون دیگر چیزی برای عرضه ندارند. برای نمونه، ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، پس از شروع درگیریها تصویری از ملا یعقوب، وزیر دفاع طالبان، را منتشر کرد که در دفتر کارش با لباس نظامی دیده میشد. در حالی که باید در نقاط مرزی حضور مییافت. همچنان مالی خان صدیق، معاون رییس ستاد ارتش طالبان، نیز لباس نظامی بر تن کرد و به پاکستان هشدار داد که در صورت تکرار حمله نمیتوانند مانع واکنش جنگجویانشان شوند. پوشیدن لباس نظامی از سوی طالبانی که با پتو و لنگی خو گرفتهاند، درخور دقت است و میتواند نوعی ارسال پیام به نشانی مردم باشد که گویا در دفاع از تمامیت ارضی جدی هستند.
۳-۱ غیبت عمران خان، نخستوزیر پیشین پاکستان، نیز معضل تیتیپی را جدیتر ساخته و رابطه اسلامآباد و طالبان را پر تنش کرده است. عمران خان که در قدرت بود، اگرچه طالبان را بهرسمیت نشناخت، ولی گرمی رابطه میان طرفین به خوبی حس میشد. در زمان او بحران تیتیپی زیاد داغ هم نبود. شاه محمود قریشی، وزیر خارجه حکومت عمران خان، به برخی کشورهای منطقه رفت و ادعا میشد که برای بهرسمیتشناسی رژیم طالبان تلاش به خرج میدهد. در زمان حکومت عمران خان بود که توافق آتشبس یک ماهه میان پاکستان و تیتیپی با میانجیگری شاخهای از طالبان به امضا رسید. خلع عمران خان از قدرت به رابطه اسلامآباد و طالبان آسیب زد؛ چون حکومت بعدی بهویژه نظامیان در برابر تیتیپی جدیتر شده و گزینه مذاکره را ظاهراً کنار گذاشتند.
عمران خان در واکنش به درگیریهای اخیر نیز طالب تعامل دولت پاکستان با طالبان شده است. او مدعی شده که اسلامآباد با کابل فارغ از نوعیت حکومت حاکم بر آن، باید رابطه خوب داشته باشد. خان همچنان مدعی شده که حکومتش زمینه مذاکرات میان طالبان و امریکا را تسهیل کرده و به دو دهه جنگ در افغانستان پایان داده است. موصوف افزوده که طالبان به وی قول داده بودند تا معضل تیتیپی را حلوفصل کنند. لذا، طالبان وقتی متحدی چون عمران خان را در زندان میبینند، شاید ناخرسند نباشند از این که حکومت فعلی پاکستان از سوی تیتیپی در مخمصه قرار گیرد.
2- آیا طالبان توان استفاده از تیتیپی بهحیث نیروی نیابتی علیه منافع پاکستان را دارند؟
ظاهر مساله طالبان را عاجزتر از آن نشان میدهد که ظرفیت استفاده از تیتیپی را بهحیث نیروی نیابتی علیه منافع پاکستان داشته باشند؛ زیرا از یکسو به اسلامآباد وابسته هستند و از سوی دیگر این کشور از توان نظامی قابل ملاحظهای برخوردار است، با آن که با چالشهایی در دیگر زمینهها دستوپنجه نرم میکند. همچنان برای طالبان ضرورت کسب مشروعیت بینالمللی در درجه اول اهمیت قرار دارد و نمیخواهند اعتماد کشوری چون پاکستان را که حامیشان است، از دست بدهند. اما چیزی که به سوال فوق پاسخ مثبت میدهد، محتوای بیانیه وزارت خارجه پاکستان است که مدعی شده شماری از مقامهای طالبان از تیتیپی بهحیث نیروی نیابتی استفاده میکنند. از کلیتی بهنام طالبان نام برده نشده و این نکته مهم است. وقتی داستان مداخله هند مطرح میشود، محتوای آن بیانیه میتواند قدری مقرون به صحت باشد. آصف درانی، نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان، در گفتوگویی مدعی شده که هند از طریق نیروهای نیابتی خود در افغانستان تیتیپی را حمایت مالی کند. آن شمار از مقامهای طالبان که از تیتیپی علیه منافع اسلامآباد استفاده میکنند، شاید به اشاره دهلی نو چنین کنند، ورنه بدون حمایت خارجی محتمل به نظر نمیخورد. تلاش طالبان برای نزدیکی با هند نیز درخور دقت است، به این دلیل که در گذشته چنین نکردهاند. اشاره درانی نیز به طالبانی است که در بیانیه وزارت خارجه کشورش به آنها اشاره رفته است. در صورت صحت این ادعا، شایعه موجودیت شکاف داخلی میان طالبان را نیز نمیتوان انکار کرد.
3- پاکستان و تیتیپی؛ گروه طالبان کدام یک را برخواهد گزید؟
در این شکی نیست که پاکستان برای طالبان گزینه مطلوبتر نسبت به تیتیپی است، ولی وضعیت طوری شده که این گروه را نیز نمیتوانند از نظر دور اندازند، به این دلیل که نسبت به گذشته قویتر شده است. تیتیپی برای فعلاً به راحتی میتواند با راهاندازی حملههای پیچیده در روز یا هفته از نظامیان پاکستانی قربانی بگیرد؛ چیزی که ادعاهای مکرر مقامهای اسلامآباد را تایید میکند: مسلحشدن جنگجویان تیتیپی با تسلیحات جدید و پیشرفته. پس به این حساب امارت طالبان شاید قادر به مهار طالبان پاکستانی نباشد. اگر هم باشد، شاید حذر کند از این که مبادا به داعش بپیوندند که آن وقت کار پیچیدهتر خواهد شد. به یک معنا میشود گفت که طالبان نیز چون اسلامآباد در برابر عمل انجامشده قرار گرفتهاند و قادر به اتخاذ تصمیم روشن، واحد و بیهزینه در زمینه نیستند. البته طالبان تا زمانی که تبدیل به دولت مشروع نشوند، به جدایی از دوستان ایدیولوژیک خود چون القاعده، تیتیپی و … رضایت نمیدهند. چشمانداز بهرسمیتشناسی طالبان نیز تاریک است و اگر هم میسر شود، روشن نیست که رابطه این گروه با سایر گروههای تروریستی دچار انقطاع میشود یا خیر.
درست است که رابطه طالبان و پاکستان شکرآب شده است، ولی نمیتوان مدعی شد که طرفین به یکدیگر پشت کرده باشند، بهویژه اسلامآباد که همیشه خواستار اطاعتپذیری کابل بوده است. راه کمهزینهتر از گزینه نظامی برای پاکستان عطف توجه ضمنی به جبهههای مخالف طالبان است که چنین نمیکند؛ چرا که امارت طالبانی هنوز هم مطلوب آن است.