طالبان در کمتر از سه سال گذشته زنان و دختران را بهگونه کامل از سپهر حوزه جمعی حذف کردهاند. این گروه افزون بر منع آموزش بالاتر از صنف ششم برای دختران، محرومیت از حق تحصیل و کار، به ربودن دختران و نکاح اجباری آنان به جنگجویان و فرماندهانشان نیز رو آوردهاند. بسیاری از خانوادهها به دلیل هراس از طالبان، مجبور شدهاند دخترانشان را بهگونه اجباری و زیر سن به ازدواجهای ناخواسته بدهند. آنان استدلال میکنند که در نبود مکتب، دانشگاه و زمینههای کاری، چارهای جز ازدواج دخترانشان ندارند. برخی از خانوادهها ادعا میکنند در صورتی که دختر جوان در خانه داشته باشند میترسند که جنگجویان طالبان آنان را به نکاح خویش درآورند. افزون بر این، منابع ادعا میکنند که یک جنگجوی طالب دو خواهر ناتنی را همزمان با فشار به ازدواج خود درآورده است.
شماری از دختران که از آموزش و تحصیل به دلیل ممنوعیت طالبان بازماندهاند میگویند که با وجودی که رویای بلندپروازانه برای پیشرفت زندهگی در سردارند، اما مجبورند تن به ازدواجهای ناخواسته بدهند. این دختران تاکید میورزند که بهدلیل اصرار خانوادههایشان باید ازدواج کنند و جز این راهی ندارند.
حسنیه که تا صنف یازدهم در یکی از مکاتب کندز درس خوانده است، میگوید که در سنی قرار دارد که ذهنش آماده نیست تا زندهگی مشترک را آغاز کند. او میافزاید: «فامیلم میگوید که باید عروسی کنیم، درس و مکتب نیست. در کنج خانه افسرده شدم، من از ازدواج میترسم اما فامیلم میگوید که مجبورند یکی از خواستگارها را قبول کنم که پولدار هم باشد. وقتی به این فکر میکنم، غیر از خودکشی چیزی به ذهنم نمیرسد.»
با این حال، فریده مادر سه دختر دانشآموز در کندز نیز میگوید که غم دخترانش او را پیر ساخته است. به گفته فریده، یکی از دخترانش مکتب را تمام کرده و دو دختر دیگرش که قرار بود صنف یازدهم و دوازدهم شوند، مکاتب بسته شد و حالا مجبور است آنان را به شوهر بدهد. او مدعی است که دخترانش را به دلیل افسردهگی به شوهر میدهد تا از این مرض رهایی یابند.
فریده استدلال میکند که در نبود درس و تحصیل، دیگر راهی برای دخترانش نمانده و مجبور است آنان را به شوهر بدهد. او که اشک در چشمانش جاری است، میافزاید که آینده دخترانش سیاه شده است.
پریسا دختر دیگر بازمانده از تحصیل میگوید که دو سال از دانشگاهش مانده بود و فکر میکرد که روزی دروازه دانشگاه به رویش باز خواهد شد و او به درسهایش ادامه خواهد داد. از همین رو، خواستگارهای خود را جدی نگرفته است.
پریسا میگوید: «خواستگارها را جدی نگرفته بودم، اما یک روز ناگهان فامیلم گفتند که ما تصمیم گرفتیم که تو را با یکی که مناسب دیدیم نامزد کنیم. به این مرد هیچ علاقهای نداشتم، حتا نتوانستم بگویم که قبول ندارم، مجبورم قبول کنم، راهی ندارم.»
در همین حال، منابع متعدد به روزنامه ۸صبح در کندز تایید کردهاند که بسیاری از جنگجویان طالبان خواستگار دختران دانشآموز در این ولایت هستند. به گفته آنان، در مواردی که خانوادهها و دختران موافقت به ازدواج با طالبان نکردهاند جنگجویان این گروه به زور و تهدید متوسل شدهاند.
هرچند تا کنون هیچ سازمان حقوق بشری و مدافع حقوق زنان بهگونه رسمی اجازه فعالیت ندارد تا بتواند ازدواجهای اجباری و زیر سن را ثبت کند، اما شواهد نشان میدهد که افراد طالبان از مقامهای بلند تا جنگجویان این گروه دختران و زنان را به زور به نکاح خویش درآوردهاند. براساس ادعای منابع، حتا ازدواجهای متعدد به یکی از عرصههای رقابت میان سران طالبان تبدیل شده است.
یافتههای ۸صبح نشان میدهد که ازدواجهای دومی، سومی و چهارمی در میان مقامهای طالبان و جنگجویان این گروه در ولایت کندز، همه اجباری بوده که اکثریت آنها از چشم رسانهها پنهان مانده است.
منابع ادعا میکنند که امانالله حسن، رییس زراعت طالبان در کندز، سومین ازدواج خود را با دختری کرده که او نامزد مرد دیگری بوده است. به گفته منابع، ماجرای این ازدواج را همه باشندهگان کندز میدانند و شرح ماجرای آن به گوش همه رسیده است.
براساس ادعای منابع، امانالله حسن، رییس زراعت طالبان در کندز، یکی از افراد قدرتمند و سرمایهدار در میان طالبان در این ولایت است. این مقام محلی طالبان، در سومین ازدواجش دختری را به نکاح خویش درآورده که او نامزد فردی از میان افراد طالبان بوده است. به گفته منابع، خانواده دختر و نامزدش باشندهگان اصلی قندهار و ساکن در قندز هستند، اما نفوذ و قدرت این مقام محلی طالبان سبب شده تا در سومین فیصله محکمه این گروه او پیروز شود و نامزد طالبی دیگری را به کام آورد.
همچنان منابع ادعا میکنند که ازدواج رییس زراعت طالبان بالاتر از ۹ میلیون افغانی هزینه برده است. به گفته منابع، این مقام محلی طالبان برای رضایت خانواده دختر ۵ میلیون افغانی پرداخته و ۴ میلیون دیگر مصارف ازدواج و طی مراحل دوسیه در محکمه این گروه شده است. او سال گذشته هر سه زن خود را همزمان به حج نیز برده است.
اسماعیل ابواحمد، رییس معارف طالبان در کندز، دومین مقام محلی این گروه است که یک دانشآموز صنف یازدهم را بهگونه اجباری به نکاح خویش درآورده است. به گفته منابع، این دانشآموز کوچک تحت فشار و زور تن به این ازدواج داده است. طبق اظهارات منابع، خانواده او تحت فشار مقامهای طالبان و بزرگان محل مجبور شده که دخترشان را به رییس معارف طالبان در کندز بدهند.
افزون بر مقامهای محلی طالبان، جنگجویان این گروه نیز به شدت به دنبال دختران دانشآموز برآمدهاند و آنان را مجبور به ازدواجهای اجباری با خود کردهاند. حدود چند ماه قبل، یک عضو طالبان در کندز دو خواهر را به ازدواج یک برادرش در یک شب مجبور کرده بود.
براساس گزارش روزنامه ۸صبح، این عضو طالبان قاری بصیر نام دارد و در منطقه «باغ شرکت» از مربوطات شهر کندز دست به این اقدام زده است. طبق این گزارش، برادر قاری بصیر در شب عروسی خود همسرش را به اتهام نداشتن «پرده بکارت» طلاق داده و همزمان افراد برادرش وارد خانه خسر او شده و دختر دومیاش را به برادرش به زور نکاح کرده است. نکاح این دو خواهر را به یک فرد، مولوی فیضالدین، یکی از اعضای طالبان، در یک شب بسته است.
همچنان در یکی از موارد نادر دیگر، یک جنگجوی طالب در منطقه رستاقآباد کندز، همزمان با دو خواهر ناتنی ازدواج کرده است. هرچند منابع به دلیل هراس از طالبان، هویت این جنگجو را فاش نمیکنند، اما میگویند که یک فرد طالبان دو خواهر را که از یک پدر و مادر جدا هستند به نکاح خویش درآورده است.
یک منبع معتبر میگوید که مردم محل و ملایی که نکاح این دو خواهر را با یک جنگجوی طالب بستهاند باور داشتند که این دو خواهر هستند و نکاح آنان به لحاظ شرعی مشکل دارد، اما جنگجوی طالبان پافشاری داشت که دو دختر با هم خواهر نیستند و نکاح همزمان آنان «جواز شرعی» دارد. به گفته منابع، این طالب خانواده دختر را تهدید به مرگ کرده بود تا با خواهر ناتنی زنش ازدواج کند.
این در حالی است که تا کنون گزارشهای متعددی از تجاوز جنسی، ازدواجهای اجباری و مکرر مقامها و اعضای برجسته طالبان پس از به قدرت رسیدن آنها منتشر شده است.
گفتنی است که بسیاری از دختران حاضر به ازدواج با افراد طالبان نمیشوند، اما طالبان دست به تهدید میزنند و آنان را مجبور به ازدواج میکنند.