همسایهگان افغانستان از دو جهت نسبت به سلطه طالبان نمیتوانند بیتفاوت بمانند: یکی اینکه تهدیدات امنیتی علیه منافعشان افزایش یافته و طالبان در این زمینه گامی برنداشتهاند که رضایت آنها فراهم شود. دیگر اینکه مثلث چین، روسیه و ایران شاید از تمایل طالبان به سمت جهان غرب هراس داشته باشند. تا این دم هر دو انتظار همسایهگان نابرآورده مانده است؛ به این معنا که امنیت برخی کشورها بهویژه پاکستان از خاک افغانستان هنوز تهدید میشوند و رابطه طالبان با دولتهای غربی اگرچند بهبود نیافته، ولی تیره هم نشده است. شاید ارسال بستههای دالر به کابل زیر نام کمک بشردوستانه مثال روشن در زمینه باشد.
طبق آنچه در رسانهها اعلام شده، قرار است طالبان در آینده نزدیک از نمایندهگان کشورهای همسایه و منطقه در کابل میزبانی کنند. این موضوع را سیدرسول موسوی، مدیر کل آسیای جنوبی وزارت امور خارجه ایران، روز پنجشنبه، 5 دلو، با نشر مطلبی در برگه اجتماعی ایکس همهگانی کرده است. در این نشست نمایندهگان ایران، چین، روسیه و پاکستان حضور خواهند داشت. البته مساله میزبانی طالبان از نمایندهگان کشورهای فوق در دیداری که حسن کاظمی قمی، سفیر ایران برای افغانستان، با مولوی امیرخان متقی، وزیر خارجه طالبان داشت، مطرح شده بود. سفارت ایران در کابل روز سهشنبه، 19 جدی، با نشر مطلبی در برگه ایکس خبر داده بود که امیرخان متقی آمادهگی خود را برای میزبانی از نمایندهگان ویژه کشورهای منطقه در کابل اعلام کرده است.
پیش از این خبرگزاری تاس روز دوشنبه، 2 دلو، به نقل از ضمیر کابلوف، نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان، خبر داده بود که بهزودی نشست مشترک کشورهای منطقه (ایران، چین، روسیه و پاکستان) درباره افغانستان برگزار میشود؛ اما از زمان و مکان نشست چیزی نگفته بود. تاس به نقل از کابلوف نوشته بود که ایجاد دولت فراگیر، تروریسم و مواد مخدر محور گفتوگوهای نشست را تشکیل میدهد. به نظر میرسد نشست مورد نظر کابلوف همان چیزی است که مقام وزارت امور خارجه ایران بهتازهگی اعلام کرده است.
اگرچه اجندای نشستی که طالبان قرار است میزبانی کنند، همهگانی نشده، ولی به احتمال زیاد روی مسایل ذیل بیشتر صحبت شود:
حضور و فعالیت تحریک طالبان پاکستانی (تیتیپی) در خاک افغانستان مسالهای است که روی آن شاید بحث شود. معضل تیتیپی نهتنها فروکش نکرده که حادتر هم شده است. اظهارات تازه جنرال عاصم منیر، رییس ستاد ارتش پاکستان، حکایت از این میکند که تحرکات گسترده تیتیپی کاسه صبر اسلامآباد را لبریز کرده است: «جان یک پاکستانی مهمتر از تمام افغانستان است.» اگر اینگونه نباشد، دشوار است که مقام عالیرتبه یک کشور بهسادهگی اظهاراتی را بر زبان آورد که همسایه خود را برنجاند. گفته این مقام پاکستانی به این دلیل زیاد خبرساز شد که خطابش با افغانستان و مردم آن بود، نه لزوماً طالبان. اگر مخاطب سخنش گروه طالبان میبود، شاید با استقبال مواجه میشد. از نگرانی اسلامآباد پیداست که نماینده آن فقط به قصد حل معضل تیتیپی در نشست کابل اشتراک میکند. شاید سایر اعضای نشست نیز طالبان را به مهار تیتیپی ترغیب کنند. البته به نظر نمیرسد که درخواستها در این زمینه به این زودیها نتیجهبخش تمام شود.
افزایش تحرکات داعش خراسان در خاک افغانستان نیز میتواند در اجندای نشست قرار داشته باشد. البته حمله مرگبار تروریستی در شهر کرمان ایران ضرورت طرح این مساله را بیشتر برجسته میسازد. با آنکه داعش مسوولیت حمله را برعهده گرفته، مقامهای جمهوری اسلامی با آن هم تردید داشتند و نوک پیکان را به سمت دیگر نشانه میگرفتند. چیزی که حالا پرده تردید را دریده، اطلاعاتی است که روز پنجشنبه، 5 دلو، رسانه والاستریت ژورنال به نقل از مقامهای امریکایی گزارش داده است: هشدار به ایران یک هفته پیش از وقوع حمله از سوی داعش. نکته مهم این است که مثلث روسیه، چین و ایران بیش از سایر کشورها خود را قربانی حضور داعش در افغانستان میدانند؛ چون ادعا میکنند که داعش ساخته دست امریکا و متحدانش در خاور میانه است. اشتراککنندهگان نشست کابل شاید طالبان را در جنگ علیه داعش بیشتر تحریک کنند و در زمینه اعلام همکاری نیز بکنند.
ایجاد گروه تماس منطقهای که ایران پیگیر آن است، نیز ممکن است روی آن بحث صورت گیرد. تهران با مقامهای طالبان قبلاً در این زمینه دیدار و گفتوگو داشته است. ظاهرا گروه تماس منطقهای به این هدف ایجاد میشود که نقش کشورهای همسایه و منطقه در قضیه افغانستان لحاظ شود و دولتهای غربی چون گذشته بازیگران اصلی نباشند. مسکو، تهران و بیجینگ دوست ندارند که امریکا بار دیگر به افغانستان برگردد و فضا را برای آنان نامساعد سازد. لذا سعی میورزند با خلق چنین ابتکاراتی از یک سو رضایت طالبان را حاصل کنند و از سوی دیگر به زعم خودشان دست دولتهای غربی را از یخن افغانستان کوتاه سازند. نکته مهم در این خصوص، غیبت هند است. این در حالی است که کاظمی قمی روز یکشنبه، 5 قوس، از دیدار خود با جیبی سنگ، مدیر کل منطقهای وزارت امور خارجه هند، خبر داده بود که در آن روی ایجاد گروه تماس منطقهای صحبت کرده بودند. جدا از این، نفس غیبت دهلی نو شایسته دقت است؛ کشوری که نمیشود نقش آن را در مساله افغانستان نادیده انگاشت.
تعیین فرستاده ویژه از سوی سازمان ملل برای افغانستان نیز شاید گزینه مورد بحث باشد. چین و روسیه به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر تعیین فرستاده ویژه رای مثبت ندادهاند. البته رای مخالف هم نداده و راه میانه را برگزیدهاند که امتناع از رای است. اما طوری که از واکنش آن دو کشور برمیآید، مخالف تعیین فرستاده ویژه هستند. ایران که چون سایر کشورها عضو عادی مجمع عمومی سازمان ملل است، حتا بیش از طالبان تعیین فرستاده ویژه را بهگونه پیهم و آشکار رد میکند. در اعلامیه چهارمادهای که از سوی وزارت خارجه ایران در خصوص چگونهگی پایان دادن به وضعیت جاری در افغانستان صادر شده، ضرورت تعیین فرستاده ویژه بهگونه مطلق انکار شده است.
امیرخان متقی روز چهارشنبه، 4 دلو، در نشستی که با دیپلماتهای ده کشور (روسیه، چین، ایران، پاکستان، اوزبیکستان، ترکمنستان، قزاقستان، هند، ترکیه و اندونیزیا) در کابل داشت، تعیین فرستاده ویژه سازمان ملل را محکوم کرد و خواستار همکاری از سوی دولتهای منطقه در این خصوص شد. طالبان در نشستی که میزبانی میکنند، شاید از کشورهای مهمان بهویژه روسیه و چین درخواست کنند تا آنجا که امکان دارد با تعیین فرستاده ویژه بازهم مخالفت کنند. تعیین فرستاده ویژه آن هم با صدور مجوز از سوی شورای امنیت برای طالبان، حیثیت کابوس را دارد. گماشتن فرستاده ویژه به این معناست که افغانستان در وضع لرزانی قرار دارد و برای نیل به وضعیت باثبات نیاز است میان جناحهای سیاسی مختلف وحدت نظر ایجاد شود.
نشست دوحه در باره افغانستان که قرار است در اواخر ماه دلو سال روان برگزار گردد، نیز برای برخی کشورهای منطقه تا جایی نگرانکننده است. برای نمونه، مثلث چین، روسیه و ایران با توافقنامه دوحه که قبلاً میان امریکا و طالبان امضا شده است، زیاد راحت نیستند. حالا نیز تلاش میکنند در نشستهای بینالمللی که درباره افغانستان برگزار میشود، هنگام اصدار فیصلهها نقششان لحاظ شود. در نشست کابل پیرامون نشست دوحه و اجندای آن شاید بحث شود. مثلث فوق، جمع پاکستان، ممکن است با پیام واحد در نشست دوحه اشتراک کنند؛ پیامی که زیاد به زیان طالبان نباشد.
توجه به اظهارات اخیر سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، سراسیمهگی این کشور و سایر کشورهای منطقه را در مواجهه با طالبان و نحوه حکمرانی این گروه نشان میدهد. لاوروف روز پنجشنبه، 5 دلو، در مقر سازمان ملل متحد در پاسخ به پرسشهای خبرنگاران گفت که لازم است تا جبهههای ضد طالبان رویکردهای «صلحآمیز» را تقویت کنند. لاوروف میخواهد بگوید که نیروهای مخالف طالبان از توسل به گزینه نظامی علیه این گروه بایستی بپرهیزند و به گفتوگو روی آورند. به گفته وی، کشورهایی که بر جریانهای مخالف طالبان نفوذ دارند، آنان را باید تشویق به گفتوگو با این گروه کنند. لاوروف در اینجا صراحتاً میخواهد بگوید که گروه طالبان خواهان گفتوگو است، ولی جریانهای مخالف این گروه نه. این در حالی است که در دوونیم سال گذشته اکثریت مطلق نیروهای مخالف طالبان به کرات طالب گفتوگو با طالبان شدهاند، ولی این گروه ناشنیده گرفته است. جبهه مقاومت ملی و جبهه آزادی که دو جریان مسلح مخالف طالبان به حساب میروند، ضرورت گفتوگو با طالبان را بهگونه مطلق رد نکردهاند، ولی از آنجایی که طالبان به گفتوگو بهویژه با طرف ضعیف زیاد بها نمیدهند، شاید ناگزیر به انتخاب گزینه نظامی شده باشند.
طرف اینکه روسیه و ایران میخواهند با راهاندازی نشستهایی که برای طالبان امتیاز میآفریند، این گروه را ترغیب به ایجاد دولت فراگیر کنند. طالبان با میزبانی از نشست منطقهای در کابل احساس غرور کرده و نسبت به مطالبات جهان بیپرواتر میشوند. طالبان شاید زمانی به مطالبات جهان تن دهند که فشار واقعی را تجربه کنند، ورنه اعطای اینگونه امتیازهای دیپلماتیک به این گروه چیزی را در ذهن ناظران القا نمیکند، جز اظهارات اخیر مولوی عبدالکبیر، معاون سیاسی رییسالوزرای طالبان: «جهان بهطور علنی به رسمیت شناختن حکومت طالبان را ابراز نمیکند، اما در عمل به رسمیت شناخته است.»