فقر و گرسنهگی معضل کشندهای است که دامنگیر شهروندان افغانستان شده است. صندوق حمایت از کودکان در تازهترین گزارش خود افغانستان را در بین هشت کشوری قرار داده که بیشترین میزان افراد گرسنه را در خود جای دادهاند. این گزارش نشان میدهد که میزان گرسنهگی در افغانستان در سه سال پسین سیر صعودی پیموده است. طبق این گزارش، در سال 2019 میلادی حدود 2.5 میلیون تن در افغانستان با گرسنهگی حاد مواجه بودند. این آمار اما در سال روان میلادی به 6.6 میلیون تن افزایش یافته است. افزایش فقر و گرسنهگی در جامعه روی محرومیت کودکان از آسایش تأثیر منفی گذاشته است. صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل تأیید میکند که در حال حاضر دستکم چهار ميليون کودک در افغانستان از آموزش محروماند. سیر صعودی گرسنهگی در کشور سبب شده که کودکان زیادی به جای کسب آموزش، به دنبال کارهای درآمدزا بروند.
این روزها با وجود هوای سرد، کودکان زیادی در پارکهای تفریحی، کوچههای شهر و زبالهدانیها مصروف گردآوری زبالهاند. این کودکان حق دارند به جای جستوجوی پلاستیک و قطیهای آهنی در میان زبالهها، به مکتب بروند و آینده روشن خود را در کتابهای آموزشی جستوجو کنند.
احسانالله، کودک سیزدهساله، در یکی از پارکهای تفریحی هرات مصروف گردآوری زباله است. او چهار سال پیش با خانوادهاش از ولسوالی کشک رباط به این شهر آواره شده است. احسانالله که بازوی مادر و نانآور خانواده هفتنفری است، با برادر کوچکش صبح زود خانه را ترک میکند و پس از گردآوری پلاستیک و آهنپارهها از زبالهدانیهای سطح شهر، شام به خانه برمیگردد. این کودک که در دهه دوم عمرش قرار دارد، میگوید: «چهار سال پیش به خاطر جنگ از منطقه به شهر آمدیم. اینجا هم دیگر کاری کرده نمیتوانیم، به داخل شهر و پارکها میگردیم، پلاستیک، بوتل نوشابه و قطیهای انرژی که داخل شهر پرتو است را جمع کرده میفروشیم. همین زندهگی ما را چهار سال است که میچرخاند.»
احسانالله افزون بر اینکه برای خانهاش نان پیدا میکند، برای خواهر و برادرانش پدری و مادری نیز میکند. پدر احسانالله سه سال پیش هنگامی که برای کار به ایران رفته بود، به استفاده مواد مخدر روی آورده و معتاد شده است. او مدتی پیش از ایران اخراج شده و اکنون در کنج خانه تنها در انتظار دود مواد است و از زندهگی چیز دیگری نمیخواهد. احسانالله میگوید: «پدرم سه سال پیش به ایران رفت و در همانجا معتاد شد. پس از چند وقتی پولیسهای ایران او را ردمرز کردند. حالا در خانه است. چند روپه گیر او بیاید، میرود برای خود مواد میگیرد و در خانه افتاده است.» احسانالله چهار ماه پیش مادرش را نیز از دست داده است. او میگوید که مادرش بیماری نفستنگی داشت و به دلیل نداشتن پول و هزینه درمان، جان باخته است.
این کودک سیزدهساله مشکلات زندهگی را بیشتر توضیح میدهد: «پس از اینکه مادرم فوت کرد، زندهگی برای ما بسیار سخت شد. از مهر پدر که محروم بودیم، چون او معتاد شده بود، مادرم را که از دست دادیم. مشکلات به زندهگی ما افزوده شد؛ چرا که تنها سرپرست خود را از دست دادیم.»
احسانالله با خانوادهاش در محله قندهاریهای شهر هرات زندهگی میکند. او مجبور است بیشتر کار کند تا گرسنهگی خواهر و برادران کوچکش را به چشم نبیند. میگوید ماهانه دو هزار افغانی کرایه خانه میدهد، پول برق هم در دو ماه ۵۰۰ یا ۷۰۰ افغانی میآید و برای خانه هم باید نان پیدا کند. این کودک که هر صبح وقت با برادر کوچکش خانه را به مقصد گردآوری زباله ترک میکند، موقعیت مشخصی برای کار ندارد. کوچهها و اطراف شهر و پارکهای تفریحی محلههاییاند که او باید بگردد تا مخارج زندهگی خانوادهاش را تأمین کند.
با احسانالله در «باغ ملت» روبهرو شدم. او راوی رنج و مشقت کودکان کار در کشور است که با حمل بوجی مملو از زباله برای زنده ماندن برادران و خواهرش تقلا میکند. این کودک وضعیت خانوادهاش را شرح میدهد: «پس از اینکه مادرم فوت شد، پدرم که هیچ کاری کرده نمیتواند و معتاد است، خواهرم که از من کوچکتر است آشپزی یاد ندارد. من شامها هنگامی که به سوی خانه برمیگردم، با خود نان میبرم.»
احسانالله توضیح میدهد: «وقتی شام میشود، میروم. چیزهایی که جمع کردهایم را میفروشم. بعضی روزها ۱۵۰، بعضی روزها ۲۰۰ میشود. میروم از شهرنو یا دروازه ملک یک برنج یکبار مصروف میگیرم با چند دانه نان خشک، تا ساعتهای 8:00 یا 9:00 شب خانه میرسم و همراه با خواهر و برادرکهایم میخوریم.» احسانالله پول گردآوریشده را به خواهر کوچکش میدهد تا برای غذای چاشت، مصارف اعتیاد پدرش و کرایه خانه گردآوری کند.
با این حال، احسانالله سیزدهساله تنها کودکی نیست که با گردآوری زبالهها زندهگی خود و خانوادهاش را میچرخاند؛ صدها کودک دیگر همانند او در جادهها و پارکهای تفریحی هرات مشغول بوتپالشی، گردآوری زباله و تکدیگری هستند تا برای خانوادههای خود غذا تهیه کنند.
صندوق حمایت از کودکان در گزارش تازهاش سوءتغذیه کودکان در افغانستان را یک معضل طولانیمدت دانسته است. گزارشهایی به این سازمان رسیده که شماری از خانوادهها در افغانستان برای زنده ماندن به فروش فرزندان خود متوسل شدهاند. در بخشی از این گزارش به نقل از خانم نورا حسنین، سرپرست صندوق حمایت از کودکان در افغانستان، آمده است که کودکان در حدی با گرسنهگی شدید مواجهاند که آنچه را در مکتب آموختهاند، نمیتوانند به خاطر بیاورند.
تن دادن به ازدواجهای اجباری، محرومیت از آموزش و دوران کودکی، آینده ناروشن و انجام کارهای شاقه از پیامدهای منفی گرسنهگی حاد در افغانستان خوانده شده است. اینهمه در حالی است که طالبان بهعنوان زمامداران امور، برنامه مشخصی برای بهبود وضعیت اقتصادی کشور روی دست ندارند و روزی مردم را به خدا حوالت میدهند.