بیکاری دوامدار و فقر روزافزون سبب شده است که بیشتر شهروندان مجبور به فروش خانه و ملکیتهایشان شوند. اکنون کارگران زیادی هستند که روزها نمیتوانند حتا یک نان خشک برای کودکانشان تهیه کنند و به همین علت شبها با اعضای خانوادههایشان گرسنه میخوابند. محرومیت زنان از کار، بیکاری نظامیان پیشین و سبکدوشی شماری از کارمندان توسط طالبان، بر صف طویل گرسنهگان در کشور افزوده است. شماری از باشندهگان در ولایتهای مختلف میگویند که در کره زمین «بدبختتر» از آنان کسی را نمیتوان پیدا کرد که از تهیه یک لقمه نان در زندهگی عاجز مانده باشد. این شهروندان میافزایند که خشکسالی، بیکاری و هراس از طالبان، زندهگی را برایشان به جهنم مبدل کرده است و از جبر روزگار دست به «لیلام» اموال خانههایشان زدهاند. طالبان اما در جریان دو سال گذشته برنامهای برای فقرزدایی و اشتغالزایی ارایه نکردهاند. آگاهان امور اقتصادی معتقدند که با تبلیغات دروغین و کمرنگ نشان دادن مشکلات اقتصادی، کشور به عمق فاجعه فرو خواهد رفت. پیشتر برنامه توسعهای ایالات متحده (USID) در گزارشی گفته است که از ۲۹.۲ میلیون نیازمند کمکهای بشردوستانه در افغانستان، ۱۵.۳ میلیون تن با ناامنی غذایی حاد روبهرویند.
پس از سقوط افغانستان به دست طالبان، بیشتر برنامههای توسعهای متوقف شده و شماری از سرمایهگذاران بزرگ و کوچک به دلیل هراس و بازجویی طالبان، کشور را ترک کردهاند. همچنان با خروج نیروهای خارجی و پیمانکاران داخلی آنان، هزاران تن بیکار شدهاند و فرصتهای شغلی زیادی از بین رفته است. اکنون خروج گروهی سرمایهگذاران داخلی و خارجی، لغو نهادهای دولتی و ناتوانی در سرمایهگذاری دولتی، باعث تداوم بیکاری و افزایش فقر شده است.
یک باشنده بلخ که نمیخواهد نامش در گزارش ذکر شود، میگوید که تداوم بیکاری باعث شده که او دست به فروش اموال خانهاش بزند. او میگوید: «نُه سر عیال دارم. یک دانه دکانک قصابی دارم. قبلاً خانمم آرایشگاه داشت، تقریباً ۸۰ درصد عاید زندهگی ما از آن طریق تامین میشد. حال روز نمیچلد. اجناس را فروختیم، حدود یک لک پسماند شدهایم. میرویم ایران، بلکه همانجا پرده ما شود. اینجا نمیشود، کار نیست.»
از سوی دیگر، زنان و نظامیان پیشین نیز میگویند که در بدترین وضعیت اقتصادی قرار دارند. شماری از آنان تایید میکنند که نه غذای کافی برای خوردن دارند و نه زمینه کار برایشان مساعد است و از همین رو مجبورند دست به خودکشی بزنند. شمایل (مستعار) باشنده ولایت جوزجان، یکی از زنانی است که به دستور طالبان خانهنشین شده است. او قبل از تسلط این گروه، کارمند رسانهای بوده و در دفترهای خارجی نیز کار کرده است. وی با نگاهی حسرتبار به گذشته، خاطرنشان میسازد که بیکاری و فشار زندهگی، او را به مرحله خودکشی رسانده است. شمایل میگوید: «بیکارم. شرایط بسیار دشوار است. گاهی که بالایم فشار میآید، گریه میکنم. زندهگی خیلی سخت تمام میشود. به مرحلهای میرسم که میگویم خودم را از بین ببرم.»
او از جمله هزاران زنی است که پس از دستورهای منعکننده طالبان، از کار برکنار شده است. شمایل تاکید میکند که شوهرش به دلیل نگرانی امنیتی او، سکته مغزی کرده و توانایی کار کردن را ندارد. وی میافزاید که در حال حاضر به شمول خانواده خسرش، مکلف است که برای ۱۲ تن از اعضای خانوادهاش نان تهیه کند، اما خودش نیز بیکار و درمانده است. شمایل میگوید که داستانهای سرکوب و خانهنشینی زنان توسط طالبان را از زبان بزرگان خانوادهاش شنیده بود، اما اکنون آن را تا مغز استخوان حس میکند. او میافزاید که روزگار خوبی داشته و در گذشته دست نیازمندان را گرفته، اما اکنون خودش نیاز به دستگیری دارد.
شمسالدین (مستعار) یکی از نظامیان پیشین که پس از دو سال بهتازهگی از ایران برگشته، از هراس طالبان و بیکاری به مشکلات روانی مبتلا شده است. او میگوید: «ترس از دستگیری و بیکاری، روزگارم را خراب کرده است. وقتی به چهره دخترم میبینم، دردم دوچند میشود. او نیازهای زیادی دارد که باید برآورده شود، اما از فقر حتا نمیتوانم برایش دوا بخرم و این برایم کشنده است.»
در همین حال، آگاهان امور اقتصادی میگویند که با تبلیغات دروغین و کمرنگ نشان دادن مشکلات اقتصادی، افغانستان به عمق فاجعه فرو خواهد رفت. به گفته آنان، مردم از شدت فقر اعضای خانواده خود را میفروشند و اعضای بدنشان را به لیلام میگذارند. این آگاهان اقتصادی تاکید میکنند که قدرت خرید مردم به نصف تقلیل پیدا کرده و واردات که قبل از این سالانه بیشتر از ۱۰ میلیارد دالر بود، اکنون به کمتر از پنج میلیارد رسیده است.
این آگاهان خاطرنشان میسازند که در حال حاضر افغانستان از سیستم مالی اقتصاد جهان بیبهره است و از سیستم بانکی سویفت در مبادلات بانکی استفاده نمیتواند. به گفته آنان، استفاده از سیستمهای سنتی چون صرافی و حواله، هزینه زیاد دارد و در مبادلات پولی جهان استفاده لازم را ندارد. از نظر آنان، مشکلات اقتصادی در وضعیت موجود ناشی از مشکلات سیاسی است. آنان تصریح میکنند که بانکهای بزرگ بینالمللی و منطقهای، مرادوات بانکی با افغانستان ندارند و از دادن قرضه ابا میورزند.
آذرخش حافظی، یکی از آگاهان امور اقتصادی، میگوید که وضعیت اقتصادی افغانستان بحرانی است و اگر مدیریت نشود، فاجعه خلق خواهد شد. آقای حافظی میافزاید که بیکاری گسترده، افزایش روزافزون فقر، نبود برنامههای توسعهای و افزایش مالیات در شرایط بحرانی، وضعیت اقتصادی را بحرانی کرده است. او تاکید میکند که در وضعیت بحرانی افزایش و حصول مالیات تاخیرشده، بار سنگین بالای سرمایهگذاران کوچک وارد میکند و آنان مجبور میشوند دست از فعالیت بکشند و یا فرار کنند.
این آگاه امور اقتصادی تصریح میکند که اقتصاد افغانستان در گذشته کاذب و متکی بر کمکهای خارجی بود. به گفته او، با رفتن خارجیها از کشور، اقتصاد متکی بر کمکها نیز فروریخت و مردم در وضعیت بحرانی قرار گرفتهاند. از نظر موصوف، اقتصاد کنونی افغانستان نیز متکی بر بستههای کمکهای نقدی هفتهوار سازمان ملل متحد است. او تاکید میورزد که تنها استفاده از منابع داخلی با تکیه بر مالیه، عواید گمرکات و فروش معادن، آینده روشن ندارد و باید سرمایههای بزرگ جلب شود. آقای حافظی خاطرنشان میسازد که سرمایهگذاری در افغانستان وقتی مطابق با معیارهای بینالمللی و سیستم اقتصاد جهانی به پیش میرود که در کشور نظام مشروع و قابل احترام به میان بیاید. به گفته او، گذار از وضعیت موجود، نیاز به یک رستاخیز اقتصادی دارد که خطوط فکری و اولویتهای آن تعریف شده باشد.
این در حالی است که طالبان در دو سال گذشته هیچ برنامهای برای اشتغالزایی و فقرزدایی ارایه نکردهاند که نتیجه ملموسی در قبال داشته باشد. این گروه همزمان با جمعآوری مالیات، از مردم بهگونه اجباری عشر و زکات نیز گردآوری کردهاند. طالبان علاوه بر دستور منع کار زنان، شماری از نهادهای دولتی را نیز لغو کردهاند و بیشتر کارمندان بیکار شدهاند.
این نگرانیها در حالی مطرح میشود که بهتازهگی برنامه توسعهای ایالات متحده (USID) گفته است که ۲۹.۲ میلیون تن در افغانستان به کمکهای بشردوستانه نیازمند شدهاند که در این میان ۱۵.۳ میلیون تن با ناامنی غذایی حاد دستوپنجه نرم میکنند. براساس این گزارش، ۲۱.۳ میلیون تن در اولویت کمکهای بشردوستانه قرار دارند.