از بسته شدن مکتبهای دخترانه توسط طالبان، بیش از هزار روز میگذرد. شماری از نهادهای حقوق بشری، فعالان حقوق زن و چهرههای سیاسی و فرهنگی به مناسبت هزارروزه شدن مسدودیت مکتبهای دخترانه، واکنشهای متفاوتی نشان دادهاند. برخی از چهرههای سیاسی مطالبات بازگشایی مکتبهای دخترانه در رژیم طالبان را تقلیل به شر مطلق و پوشاندن بدبختیهای دیگر که این گروه بر مردم روا داشته، عنوان کردهاند. به گفته آنان، نسل جدید افغانستان باید قدرت فکر کردن فراتر از چارچوببندی گفتمان غربی را فرا بگیرد. آنان گفتهاند که نگاه طالبان به زنان، از بالا به پایین است و این گروه زنان را «منبع شر و فساد» میداند. شماری دیگر خواستار بازگشایی مکتبهای دخترانه و رفع ممنوعیتها علیه زنان شدهاند. با این حال، یونیسف گفته که دختران در هزار روز گذشته سه میلیارد ساعت درسیشان را از دست دادهاند. همزمان بسیاری از دختران بازمانده از آموزش گفتهاند که در این مدت رنجهای بیپایان کشیده و کاخ آرزوهایشان به کابوس مبدل گشته است.
شماری از چهرههای فرهنگی، سیاسی، فعالان حقوق زن و نهادهای حقوق بشری، به مناسبت هزارروزه شدن بسته شدن مکتبهای دخترانه از سوی طالبان واکنشهای متفاوتی نشان دادهاند. برخی از آنان بازگشایی مکتبهای دخترانه تحت حاکمیت طالبان را ترویج و نهادینه شدن بنیادگرایی عنوان کرده، گفتهاند که نصاب آموزشی تحت حاکمیت این گروه به جای آموزش مدرن، به گسترش تفکر طالبانیسم کمک خواهد کرد.
از سوی دیگر، برخی از چهرههای سیاسی، کارزارهای راهاندازی بازگشایی مکاتب دخترانه در حاکمیت طالبان را تقلیل مطالبات شهروندان به یک حق طبیعی دختران و زنان دانسته، گفتهاند که نسل جدید افغانستان فراتر از چارچوببندی گفتمان غربی و سفیدنمایی طالبان بیندیشد و هزار روز شر مطلق را به یک شر خلاصه نکند.
عبدالله خنجانی، معین وزارت دولت در امور صلح حکومت پیشین، در واکنش به هزارروزه شدن مسدودیت مکتبهای دخترانه گفته که هزار روز شر مطلق را نباید در حد مکتب نرفتن دختران تقلیل داد و روی سایر بدبختیها در کشور را پوشاند. آقای خنجانی افزوده است: «نسل جدید باید قدرت فکر کردن فراتر از چارچوببندی گفتمان غربی را بیاموزد. یکی از هزار مشکلی هزار روز، نرفتن دختران به مکتب است. طالب زن را موجود پست، حقیر، دومی و منبع فساد و شر میداند. نگاه طالب به زن، نگاه دومی و غیر برابر و از بالا به پایین است.»
این مقام حکومت پیشین تاکید کرده است که نباید اجازه داد مطالبات پایه در حد یک حق طبیعی دختران سقوط کند. او مدعی است: «این همان تله گفتمانی است که بر ذهنیت حاکم جامعه ما توسط سفیدگران طالب تحمیل شده است.»
صابره اکبری، یکی از زنان معترض، نوشته است: «به خاطر سیاستهای کثیف طالبان و کشورهای جهان، دختران در افغانستان هزار روز از مکتب رفتن محروم شدند.» او از شهروندان کشور خواسته که به عمق این فاجعه فکر کنن د و اینکه دختران مستحق چنین روزگار سیاهی نیستند.
نادر نادری، عضو هیات گفتوگوکننده صلح حکومت پیشین در دوحه، گفته است: «هزارویک روز سیاه، هزارویک داستان صد من بیانتهای از درد دختران سرزمین ما. هزار و یک کتاب درشت نفرین تاریخ، زبونی و نفرت این گروه از تمدن و دین بیخبر علیه دانش و مکتب را در خود با کراهت بیمثال درج خواهد کرد.»
با این حال، ایتلاف جنبشهای اعتراضی زنان افغانستان در واکنش به هزار روز مسدود شدن دختران، از جامعه جهانی و نهادهای حامی آموزش خواسته است که در کنار زنان و دختران افغانستان بایستند و روابط خود را با رژیم «زنستیز و بدوی طالبان» قطع کنند. این ایتلاف گفته است که جامعه جهانی هر گونه روابطشان را با گروه «زنستیز و بدوی حاکم در افغانستان قطع نمایند و زمینه ایجاد یک حکومت مردمی و دموکراتیک را فراهم نمایند تا همه اقشار جامعه بتوانند بهشکل برابر از تمامی حقوق و امتیازات انسانیشان بهرهمند شوند.»
همزمان سازمان عفو بینالملل خواستار بازگشایی فوری دروازههای مکاتب به روی دختران شده است. این سازمان تاکید کرده که دختران در افغانستان بهدلیل سیاستهای تبعیضآمیز و نا عادلانه طالبان از حق آموزش محروم شدهاند. به گفته این سازمان، سیاستهای طالبان خلاف قوانین بینالمللی است. این سازمان با راهاندازی کارزار «آموزش جرم نیست»، از طالبان خواسته که فورا تمام مکاتب متوسطه و لیسه را به روی دختران باز کنند.
از سوی دیگر، نهادی موسوم به رواداری، کارزاری را برای رفع ممنوعیتهای آموزشی دختران تحت نام «اقراء» به راه انداخته است. این نهاد پرسیده است: «آیا هزار روز محرومیت از مکتب به چند هزار روز خواهد رسید و آیا مکاتب باز خواهند شد؟»
شهرزاد اکبر، رییس پیشین کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان و مسوول اجرایی این نهاد، با انتشار پیام ویدیویی گفته است که در این کارزار به قصههای دخترانی پرداخته میشود که از آموزش محروم هستند و برخی از آنان آرزو میکنند که کاش پسر بودند تا میتوانستند به درسهایشان ادامه دهند.
از سویی هم، صندوق حمایت از کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) گفته است که دختران بالاتر از صنف ششم از آموزش در افغانستان تحت سلطه طالبان، سه میلیارد ساعت درسیشان را از دست دادهاند. این سازمان گفته که محرومیت سیستماتیک ۱.۵ میلیون دختر از آموزش و تحصیل توسط طالبان، نهتنها نقض آشکار حق آموزش است، بلکه منجر به کاهش فرصتها و بدتر شدن وضعیت روحی دختران نیز شده است.
با این حال، ریچارد بنت، گزارشگر ویژه حقوق بشری سازمان ملل متحد برای افغانستان، گفته که با وجود ممنوعیتهای طالبان، دختران در افغانستان حاضر نیستند از رویاهایشان دست بکشند. او با انتشار بیانیهای گفته که به رغم تحمل هزار روز «غیرقابل قبول و غیرقابل تصور» ممنوعیت آموزش برای دختران، میلیونها دختر افغانستان همچنان به رویاهای خود ادامه میدهند. گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل گفته است: «همه با هم باید از حق آموزش برای هر دختر در افغانستان دفاع کنیم. آموزش نهتنها یک حق انسانی است که نمیتواند منتظر آنها باشد، بلکه یک کاتالیست قدرتمند برای جهان بهتر، برابر و مرفه است.» آقای بنت تاکید کرده است: «ما باید به همان اندازه در عزم خود برای ایستادن در کنار آنان محکم باشیم.» او از جهان خواسته که برای حق آموزش دختران افغانستان کار کند.
بنیاد ملاله یوسفزی، برنده جایزه صلح نوبل، به مناسبت هزار روز مسدود شدن مکتبهای دخترانه، ۱.۵ میلیون دالر را برای حمایت از آموزش دختران در افغانستان اختصاص داده است. ملاله یوسفزی گفته که دختران در افغانستان با تبعیض جنسیتی روبهرو هستند.
رینا امیری، نماینده ویژه امریکا در امور زنان و حقوق بشر افغانستان، گفته است: «هزار روز از رویاهای جوان درهم شکسته شده است.» او همچنان تاکید کرده که طالبان با این تصمیم، آینده افغانستان را نابوده کردهاند و سیاستهای افراطی در آن اعمال میشود.
این واکنشها در حالی نشان داده میشود که دختران بازمانده از آموزش در افغانستان میگویند که هزار روز از زندهگی خود را در رنج، تاریکی و درد سپری کردهاند و زخمهای ناسور بر روح و روانشان وارد شده است. این دختران میگویند که در هزار روز گذشته هر لحظه تیغ بر قلبهایشان فرو رفته و نمک بر زخمهای محرومیتشان وارد شده است. آنان هزار روز گذشته را بهمثابه یک قرن سکوت، انزوا و عقبگرد زنان در افغانستان میدانند و میگویند در این مدت هزاران فرصت طلایی برای کشور از بین رفته است.
مهرافزا، دانشآموزی که در نتیجه سیاستهای زنستیزانه طالبان از آموزش محروم شده، میگوید که کاخ امیدهایش شکسته و بر دیوار یأس و اندوهش افزوده است. او تاکید میورزد که فکر میکند دختران «مردهاند و دیگر صدایی ندارند». به گفته او، این هزار روز، کابوس بوده و صبح و شام را با گلوی لبریز از بغض و چشمهای سرشار از اشک، سپری کرده است. این دانشآموز بازمانده از آموزش تاکید میورزد که حالا بزرگتر شده و خانوادهاش نیز دیگر انتظار بازگشایی مکتبها را ندارد و زمزمزمه دارد که او باید به قول معروف در افغانستان «پای بختش برود»؛ اقدامی که به گفته او، تمام آرزوهایش را با خاک یکسان خواهد کرد.
در همین حال، شماری دیگر از زنان و دختران، بازگشایی مکاتب دخترانه تحت حاکمیت طالبان را زمینهساز ترویج تفکر طالبانی و رشد بنیادگرایی در افغانستان و منطقه دانستهاند. آنان گفتهاند که اطلاع دقیق از نصاب آموزشی تحت حاکمیت طالبان وجود ندارد و احتمال میرود که دختران نیز جذب آموزههای بنیادگرایی این گروه شوند.
این در حالی است که پیش از روزنامه ۸صبح در گزارشی از ولایت کندز به اطلاعاتی دست یافته بود که دختران در مدرسههای دینی طالبان تشویق به ازدواج با جنگجویان طالبان میشوند. در آن گزارش، برخی از دختران گفتهاند که برای خدمت به مردان آفریده شدهاند و نباید در امور سیاسی و حکومتداری دخالت داشته باشند.