طالبان با تسلط بر افغانستان، محدودیتهای گوناگونی بر مجریان برنامههای اجتماعی و خبرنگاران زن، وضع کردند. این بانوان مکلف شدند مطابق به میل طالبان لباس بپوشند، سخن بگویند و رویدادهای خبری را پوشش دهند. در صورتی که نوع لباس و یا سخنان این بانوان خلاف میل طالبان باشد، مسلماً با تهدید ناظران رسانهای این گروه روبهرو میشوند. با توجه به این محدودیتها، شمار زیادی از بانوان فعال در عرصه خبرنگاری و رسانهای، کشور را ترک کرده و راه مهاجرت در پیش گرفتهاند.
«دلیل اصلی ترک افغانستان برای من، از بین رفتن آزادی بیان و آزادی زنان بود؛ زمانی که ما دیگر نمیتوانستیم آزادانه عقاید و نظریات خود را فارغ از هر گونه محدودیت بیان کنیم و نمیتوانستیم واقعیتهای جامعه و حرف مردم را آزادانه نشر کنیم.»
این بخشی از سخنان یکی از گردانندهگان تلویزیون خصوصی «طلوع» است. طالبان بارها برایش تذکر دادهاند که در زمان اجرای برنامهها، باید نوع لباسش را طبق هدایت آنان تنظیم کند. چگونهگی لباس، یکی از مواردی است که برای همه دخترانی که در پرده تلویزیون ظاهر میشوند، گفته شده است. وضع این محدودیت سبب شده که شمار زیادی از مجریان برنامههای تلویزیونی افغانستان را ترک کنند.
یلدا علی و سهیلا یوسفی، دو بانویی هستند که در دو رسانه خصوصی جداگانه مشغول کار بودند؛ یکی گرداننده برنامههای اجتماعی و دیگری گزارشگر. این دو بانو برای رسیدن به محل کار همهروزه از یک مسیر عبور میکردند، اما پس از تسلط طالبان بر افغانستان تجربههای متفاوتی از وضع محدودیتها بر رسانههای خصوصی دارند.
هرچند برخی محدودیتهای وضعشده بر آنان شبیه هم است، اما در مواردی متفاوت. یلدا بارها مجبور شده در نوعیت لباس پوشیدنش تغییر بیاورد و سهیلا نیز همهروزه کارش را با سخنان تحقیرآمیز و توهینآمیز طالبان در دهن دروازه دفتر کاریاش آغاز میکرد. سهیلا روزهایی را تجربه کرده که زمان مرخصی از دفتر نیز مطابق به خواست طالبان بوده است.
تجربه نخست محدودیت در رسانه را یلدا با این عکس آغاز کرده است؛ اولین تجربه تلخ و دشوار. طالبان با فرستادن این عکس به مدیر بخش نشرات تلویزیون طلوع، دستور دادهاند که یلدا دیگر نباید از این پتلون در جریان اجرای برنامهها استفاده کند: «طالبان این عکس را به رییس نشرات فرستاده بود و تذکر داده بود که دیگر این پتلون را نپوشم.»
یلدا نهتنها در چگونهگی لباس، بلکه در تهیه پرسشها از مهمانان برنامه نیز باید محتاط میبود و پیش از آغاز هر برنامه برای مهمانان تذکر میداد که در جریان صحبتهایشان خلاف گروه طالبان سخنی به زبان نیاورند. او میگوید: «ما نباید بسیاری از واقعیتها را پوشش میدادیم. بسیاری از حرفهای مردم را باید سانسور میکردیم. به مهمانان قبلاً باید تذکر میدادیم که از گفتن چه الفاظ و چه نظریاتی خودداری کنند. باید در همه صحنههای کاری مواظب این میبودیم که عقاید و نظریات ما مخالف دیدگاه طالبان نباشد.»
از سوی دیگر، سهیلا یوسفی هر روز مجبور بود در دروازه ورودی دفتر کاریاش با طالبان روبهرو شود. بارها شاهد بهانهگیری، توهین و تحقیر طالبان بوده است. او میگوید: «در جایی که من کار میکردم، پیش از آمدن طالبان نیروهای امنیت ملی حضور داشتند، اما پس از اینکه طالبان آمدند، استخبارات طالبان در درب وردی حضور میداشتند. زمانی که میخواستیم داخل دفتر تلویزیون شویم، نیروهای طالبان آنجا حضور داشتند و هر روز بهانه میگرفتند که چرا لباستان رنگه است یا چادرتان چرا رنگه است و یا چرا ماسک نپوشیدهاید.»
طالبان در هفدهم ثور 1401 خورشید فرمانی را صادر کردند که براساس آن زنان حق ندارند روی پرده تلویزیون بدون ماسک ظاهر شوند. براساس این فرمان، زنان باید به جز چشمها، همه بدن و صورتشان را بپوشانند. یلدا مجبور بود در کنار آنهمه محدودیت در جریان اجرای برنامه، ماسک نیز استفاده کند و با چهره نیمهپوشیده روی صحنه ظاهر شود. یلدا علی توضیح میدهد: «در جریان کار ما مجبور به پوشانیدن صورت خود بودیم. در تمام مدت برنامه و صحبت کردن ما باید ماسک میپوشیدیم یا رویبند استفاده میکردیم. نمیتوانستیم صحبت کنیم؛ چون آزادانه نفس کشیدن برای ما ممنوع شده بود.»
سهیلا یوسفی، خبرنگار تلویزیون «یک» نیز در کنار پوشیدن ماسک در زمان تهیه گزارش و رفتن به نشستهای خبری، محدودیتهای دیگری را شاهد بوده است. خانم یوسفی به دلیل پوشش اعتراضهای زنان، تجربه یک بار رفتن به حوزه امنیتی طالبان را نیز در کارنامه دارد. طالبان پس از بازداشت، از او تعهد گرفتهاند که دیگر اعتراض زنان را پوشش ندهد. طالبان بارها به یوسفی و همسنگرانش تذکر دادهاند که نباید تظاهرات زنان را پوشش دهند.
خلاف این، طالبان به بیشتر خبرنگاران توصیه میکردند که راهپیماییهایی که به نفع این گروه است را پوشش دهند. خانم یوسفی توضیح میدهد: «وقتی تظاهرات میشد و زنان به خاطر دادخواهی حقشان از جمله آموزش و کار راهپیمایی میکردند، ما اجازه پوشش را نداشتیم. اینها ]طالبان[ برای ما هشدار داده بودند که شما حق ندارید تظاهرات زنان را پوشش دهید. اما وقتی تظاهرات میشد که به نفع خودشان بود، برای ما دعوتنامه رسمی روان میکردند و زنگ میزدند که حتماً در این تظاهرات بیایید. چند باری که خلاف میل آنان رفتار کردیم و تظاهرات زنان را پوشش دادیم، مرا بردند در حوزه و از من تعهد گرفتند که اگر بار دیگر تظاهرات زنان را پوشش بدهم، من را از بین خواهند برد.»
در کنار این دشواریها، خانم یوسفی به دلیل جنسیتش بارها از حضور در نشستهای خبری محروم شده است. او در چندین مورد نیاز داشته برای تکمیل کردن گزارشش نزد مسوولان مربوطه طالبان مراجعه کند، اما به دلیل زن بودنش نتوانسته مصاحبه مسوولان این گروه را ضبط کند. سخنگویان طالبان بارها به او وقت ندادهاند تا پاسخ پرسشهای خود را از آنان بگیرد: «ما بارها به خاطر تکمیل خبر یا گزارش خود به دیدگاه طالبان نیاز داشتیم، ولی وقتی ما میرفتیم پیش سخنگویان طالبان، آنان وقتی خبر میشدند که منِ خبرنگارِ زن آمدهام، میگفتند که نیستند، در حالی که به خبرنگاران مرد جواب میدادند. وقتی میفهمیدند که از این رسانه خبرنگار زن آمده، میگفتند که هیچ نیست و یا وقت ندارد.»
اکنون یلدا علی و سهیلا یوسفی، هر دو حدود دو ماهی میشود که مجبور شدهاند به دلیل محدودیتهای وضع شده از سوی طالبان و فشار بلند تهدیدهای امنیتی بر خبرنگاران زن، افغانستان را ترک کنند و به کشورهای دیگر پناهنده شوند. یلدا علی میگوید که به دلیل نبود آزادی برای زنان و بیان اندیشهها، افغانستان را ترک کرده است: «در کنار تمام این محدودیتها من یک زن بودم و بیشترین فشار محدودیتگرایانه از هر سو بالایم وارد بود.»
سهیلا یوسفی نیز به علت تهدیدات امنیتی که متوجه او و خانوادهاش بوده است، مجبور شده افغانستان را به مقصد یکی از کشورهای اروپایی ترک کند: «یگانه دلیلی که افغانستان را ترک کردم، نبود مصونیت شغلی و جانی بوده است.»
با این حال، سهیلا یوسفی و یلدا علی تنها کسانی نیستند که در پی وضع محدودیتهای روزافزون طالبان بر خبرنگاران و مجریان زن، افغانستان را ترک کردهاند. هستند صدها خبرنگار دیگری که اکنون با چالشهای زیادی در کشورهای همسایه به شمول پاکستان و ایران زندهگی میکنند و چشم به راه رسیدن به کشورهایی نشستهاند که بتوانند در آنجا به کارشان ادامه دهند.
این در حالی است که در بیش از دو دهه گذشته دختران و زنان در افغانستان چالشهای فراوانی را پشت سر گذاشتند تا بتوانند بهعنوان مجری یا خبرنگار به رسانهها راه یابند، اما پس از تسلط دوباره طالبان بر کشور، همه اهدافی که برای آینده خود داشتند و تجربههای کاری چندینساله آنان یکشبه از بین رفت. بیشتر آنان مجبور شدهاند خانهنشینی را برگزینند و شماری دیگر افغانستان را ترک کردهاند. نهادهای حقوق بشری بارها از سرکوب و تهدید خبرنگاران زن در افغانستان ابراز نگرانی کردهاند. این نگرانیها اما تاکنون نتیجه مثبتی در پی نداشته است. در کنار این، نهادهای حامی خبرنگاران نیز بارها از بازداشت و تهدید خبرنگاران خبر داده و از طالبان خواستهاند که به این روشهای سختگیرانه خود نقطه پایان بگذارند. طالبان اما به هیچیک از این خواستها بها ندادهاند.
اکنون دهها خبرنگار و مجریان زن در رسانههای افغانستان با عالمی از محدودیت روبهرویند و دامنه این محدودیتها با گذشت هر روز گستردهتر میشود. تا جایی که در تازهترین مورد، طالبان به دختران اجازه ندادهاند در آزمون کانکور رشته ژورنالیسم را برگزینند. دختران زیادی در افغانستان علاقهمند خبرنگاری و راهیابی به رسانههای دیداری هستند، اما طالبان مانع ورود آنان به دانشکدههای ژورنالیسم شدهاند. براساس گزارشها، شماری از این دختران از ادامه تحصیل انصراف داده و گفتهاند که علاقه ندارند در رشتههای دیگر به تحصیلات خود ادامه دهند.