فصل دوم قانون اساسی 1384 به آزادی سیاسی و مدنی اختصاص یافته بود که حق حیات، حق کار، حق مالکیت، حق تعلیم، آزادی بیان و سایر آزادیها در چوکات قانون، منع تبعيض و امتياز بين اتباع افغانستان، منع تعذیب انسان، حق انتخاب کردن و انتخاب شدن اتباع، حق تاسیس جمعیتها و احزاب، مصون بودن آزادی و محرميت مراسلات و مخابرات، مصون بودن مسکن شخص از تعرض، حق سفر به هر نقطه کشور، حق اختیار کردن مسکن در هر نقطه کشور، حق سفر به خارج از افغانستان، منع تحميل کار اجباری، تامین وسايل وقايه و علاج امراض و تسهيلات بهداشتی رايگان برای اتباع از سوی دولت و حمایت دولت از خانواده بهعنوان رکن اساسی جامعه شامل آن بود.
در جریان گفتوگوهای صلح میان حکومت پیشین و طالبان، بسیاری به این باور بودند که طالبان تغییر کردهاند و این بار اشتباهات دفعه قبلی را تکرار نخواهند کرد. این خوشخیالی خیلی از کارشناسان و حتا دولتها بعد از 15 آگست با رویکارآمدن طالبان رنگ باخت. ادعای اینکه طالبان تغییر کردهاند و به حقوق اولیه و اساسی افراد احترام میگذارند، غلط از آب درآمد. طالبان برعکس این ادعا با تصاحب قدرت محدودیتهای شدیدی بر عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در افغانستان وضع کردند.
لغو قانون اساسی افغانستان
پس از سقوط جمهوریت، قانون اساسی دوره جمهوریت نیز از سوی طالبان لغو شد. قانون اساسی منبع اصلی سایر قوانین در یک کشور است و تمام امور قانونی و حقوقی براساس قانون اساسی تعریف میشوند. در یک سال و چند ماهی که از آغاز سلطه طالبان میگذرد، افغانستان شاید از معدود کشورهایی باشد که فاقد قانون اساسی مدون است. طالبان اخیراً اعلام کردهاند که کار روی تدوین قانون اساسی جدید را شروع کردهاند. اینکه طالبان با چه کارشیوه و سازکاری میخواهند قانون اساسی جدید بسازند، معلوم نیست؛ اما این واضح است که قانون اساسی طالبان، یک قانون اساسی بسته و فاقد هر گونه آزادی خواهد بود. براساس سندی که به روزنامه 8صبح رسیده است، طالبان خواهان حذف بخشهایی از نصاب معارف افغانستاناند که در آن به قانون اساسی و آزادی اشاره شده است. پیش از این نیز عبدالکریم حیدر، معاون وزارت عدلیه طالبان، گفته است که «افغانستان ضرورتی به قانون اساسی ندارد و مشکلات مردم در کشور بربنیاد فقه حنفی حل میشود.» لغو قانون اساسی از سوی طالبان به معنای نادیده گرفتن تمام حقوق و آزادیهایی است که در فصل دوم قانون اساسی افغانستان آمده بود. در نبود قانون اساسی و مشخص نبودن حدود قانونی، طالبان هر نوع ظلم و ستمی که دلشان خواسته است را در یکونیم سال اخیر بالای شهروندان افغانستان تحمیل کردهاند، از ممنوعیت فعالیتهای اجتماعی زنان گرفته تا مسدودیت مکتبهای دخترانه و وضع محدودیت بر رسانهها.
برخورد طالبان با زنان
یکی دیگر از مهمترین سوالاتی که در جریان گفتوگوهای صلح میان طالبان و حکومت پیشین افغانستان وجود داشت، این بود که آیا طالبان به رعایت حقوق و آزادی زنان پایبند خواهند ماند و این آزادی را به رسمیت خواهند شناخت؟
طالبان نهتنها حقوق اولیه زنان را به رسمیت نشناخته، بلکه در این یک سال و اندی حقوق اولیه آنان را بهصورت مداوم نقض و زیرپا کردهاند. این گروه در نخستین اقدام خود در 16 سنبله 1400، وزارت امور زنان را لغو و به جای آن وزارت امر به معروف و نهی از منکر را ایجاد کرد. این نخستین برخورد شدید طالبان با زنان در افغانستان بود. پس از آن درب مکاتب دختران را به روی دختران بالاتر صنف ششم بستهاند و به این زودیها هم قرار نیست از این تصمیمشان برگردند. طالبان از روزی که قدرت را به دست گرفتهاند، زنان را از رفتن به کار منع کرده و دلیل آن را مساعد نبودن محیط کاری خواندهاند.
براساس مصوبهای که از «کمیسیون تعلیم، تربیه و تحصیلات عالی» طالبان به دست روزنامه 8صبح رسیده است، این گروه تلاش دارد موضوعاتی که در مورد حقوق و آزادیهای زنان در نصاب تعلیمی افغانستان است را حذف کند. برداشت طالبان این است که آنچه بهعنوان حقوق زنان در کتابهای درسی آمده، مغایر ارزشهای «اسلامی و افغانی» است.
طالبان همچنان بر پوشش زنان محدودیتهای شدیدی وضع کردهاند. براساس گزارشها، نیروهای این گروه در چند مورد دختران را به دلیل نداشتن پوشش مورد نظر آنها از ورود به دانشگاه منع کردهاند. کمیسیون فوق همچنان تاکید کرده است که باید تمام تصاویر زنان از کتابهای درسی حذف شوند. در توضیح آن آمده است که وجود تصویر زنان باعث ترویج «ارزشهای غربی و تشویق به بیحجابی» میشود. در آخرین مورد طالبان زنان را از رفتن به مکانهای تفریحی و ورزشی نیز منع کردهاند. در چندین جای این سند آمده است که آموزگار به دانشآموزان توضیح بدهد «که زنان باید تنها در صورت نیاز با پرده و حجاب از خانه بیرون شوند». این به معنای حذف کامل زنان از صحنه روزگار در افغانستان زیر اداره طالبان است.
براساس آماری که از سوی دانشگاه جورج تاون – ایالات متحده منتشر شده است، افغانستان در میان 170 کشور جهان که براساس شاخصهایی چون اشتغال، استفاده از تلفنهای همراه، وضعیت اقتصادی زنان، حضور زنان در پارلمان و دسترسی زنان به محاکم و عدالت مورد مطالعه قرار گرفتهاند، در رتبه 170 قرار دارد. این یعنی افغانستان بدترین کشور برای زنان در جهان است. زنان افغانستانی حتا دسترسی به سادهترین حقوقشان را ندارند. در حال حاضر زنان افغانستانی از حق آموزش، حق کار و حق سفر و… محروماند.
طالبان در مواجهه با هنر و فرهنگ
براساس فیصله کمیسیون تعلیم، تربیه و تحصیلات عالی طالبان، مضامین تعلیمات مدنی، هنر و فرهنگ باید از نصاب معارف افغانستان حذف شوند. این کمیسیون گفته است که این سه مضمون غیرضروری و مضرند. بیشتر عناوین این مضمونها در مورد حقوق زن، مردمسالاری و دموکراسی، حقوق بشر، فرهنگ، نوروز، موسیقی، مجسمهسازی و قانون اساسی است. تمام این موارد در تضاد با ایدیولوژی طالبان قرار دارد. در این سند آمده است، تمام درسهایی که در مورد موسیقی است و تصاویر آلات موسیقی در آن دیده میشود، باید حذف شود؛ چون به گفته کمیسیون تعلیم، تربیت و تحصیلات عالی طالبان، این کار ترویج فرهنگ غرب و بیگانه است و باعث گمراهی جوانان میشود. از نظر طالبان، گوش دادن به موسیقی حرام است و شنونده آن باید مجازات شود. طالبان در موارد متعددی وسایل موسیقی شهروندان را شکستانده و صاحب آن را مجازات و توهین کردهاند. خیلی از هنرمندان و نوازندهگان میگویند که مجبور شدهاند وسایل خود را بفروشند یا مخفی کنند. فضل (نام مستعار) هنرمند محلیخوان که بهتازهگی از کابل بیرون شده است، میگوید که در پاکستان او مجبور شده برای مشق و تمرین خودش و پسرش، دوباره وسایل موسیقی بخرد. او میگوید که شنیدن موسیقی به صدای بلند در افغانستان جرم تلقی میشود و اجرای موسیقی در محافل شادی نیز ممنوع شده است.
طالبان همچنان در این سند تذکره دادهاند که جشن نوروز و میله سمنک از نگاه اسلام ناروا است و آموزگار باید به دانشآموزان در این مورد معلومات بدهد. بر همین مبنا، این گروه رخصتی نوروز را از تقویم افغانستان حذف کرده و آن را رسم مجوسی و زردتشتی خوانده است.
طالبان در حکومت قبلیشان نیز میلههای نوروز و گل سرخ را ممنوع کرده و دروازه روضه شریف (حرم منصوب به علی ابن ابوطالب ـ امام اول شیعیان) در شهر مزارشریف را بسته بودند. حالا هم بر رفتوآمد در این روضه محدودیت وضع و تقسیماوقات تعیین کردهاند. براساس این تقسیماوقات، در روزهای معین زنان اجازه رفتن به روضه شریف را دارند.
احزاب و طالبان
احزاب سیاسی در یک جامعه دموکراتیک در حقیقت نقش تسهیلکننده بسیج ایدیولوژیهای متنوع را دارند که در صورت نبود یا عدم سهمگیری فعال آنها، جامعه با فقدان مراجع تمثیل آرای جمعی مواجه شده و افراد جامعه ناچار با چالش فردسالاری و شخصیتپرستی دچار میشوند که ماهیتاً صرف در خدمت منافع جمعی قلیل بوده و در درازمدت حتا منجر به تضعیف اصل حاکمیت و مردمسالاری میشود. پس بایست در یک جامعه آزاد، به احزاب سیاسی مجال فعالیت فراهم شود تا افراد و گروههای مختلف زمینه سهمگیری در حیات سیاسی را از مجاری قانونی و بهشکل صلحآمیز و به دور از خشونت داشته باشند. به عبارت دیگر، احزاب نقش رهنمای جامعه را دارند و زمینه آن را میسر میسازند تا اعضای جامعه با دیدگاههای متنوع، خود و آرایشان را در آیینه احزاب پیدا کرده و از حزب مورد علاقه خویش حمایت کنند. از سویی، تشکیل انجمن، حزب و سندیکاهای کارگری یک حق بشری است.
طالبان در حمل سال 1401، ریاست احزاب سیاسی وزارت عدلیه را لغو کردند. عبدالکریم حیدر، معاون وزارت عدلیه طالبان، در نشست سالانه گزارشدهی این وزارت گفت که در حال حاضر نیاز به احزاب سیاسی در افغانستان نیست. ممنوع کردن فعالیت احزاب، به معنای خفه کردن صدای مخالف رژیم طالبان است؛ به عبارت دیگر، طالبان با ممنوع کردن فعالیت احزاب تلاش میکنند هر نوع نیروی مخالف خود را سرکوب کنند و جامعه را از تنوع فکری و ایدیولوژیکی به سمت یکدستسازی پیش ببرند. نبود احزاب و ممنوعیت فعالیت آنها دال دیگری بر استبدادی بودن رژیم طالبان است. از سویی، نبود احزاب به این معنا است که دیگر هیچگونه نظارتی بر اعمال طالبان وجود نخواهد داشت. در زمان جمهوریت، بیش از 100 حزب سیاسی در افغانستان بهصورت حضوری فعالیت داشتند که از این میان تنها ٧٣ حزب در وزارت عدلیه افغانستان بهصورت رسمی ثبت بودند. احسان نیرو، سخنگوی حزب جنبش ملی به رهبری مارشال دوستم، در واکنش به ممنوع کردن فعالیت احزاب گفته است که «موجودیت احزاب در افغانستان و جهان یک اصل است و باید به این اصل احترام گذاشته شود.»
طالبان و آزادی بیان
براساس آمار سازمان گزارشگران بدون مرز (RSF) در 20 سال گذشته افغانستان بالاترین مقام و امتیاز را در میان کشورهای منطقه به لحاظ آزادی بیان داشت.
آمار و نمودار فوق نشان میدهد که افغانستان در سالهای 2020 و 2021، بلندترین مقام و بالاترین امتیاز را در میان کشورهای منطقه کسب کرده است. اما در سال 2022 زیر حاکمیت طالبان، این امتیاز به پایینترین سطحش در چند سال گذشته رسیده است. دلیل این، بیشتر به عملکرد طالبان برمیگردد. طالبان در یک سال گذشته محدودیتهای شدیدی بر رسانهها وضع و در مواردی کارمند رسانهها را لتوکوب و زندانی کردهاند.
سازمان گزارشگران بدون مرز اعلام کرده است که در جریان یک سال گذشته ۲۱۹ رسانه در افغانستان از فعالیت باز ماندهاند. به گفته این سازمان، از میان ۵۴۷ رسانه فعال در افغانستان در سال ۱۴۰۰ خورشیدی، تنها ۳۲۸ رسانه پس از تصرف قدرت توسط طالبان، به فعالیت خود ادامه دادهاند. به نظر میرسد که با ادامه وضعیت و اعمال محدودیتهای بیشتر، تعدادی دیگر از رسانهها نیز فعالیتشان را متوقف کنند.
جامعهای فاقد آزادی، جامعهای مرده
براساس فیصله کمیسیون تعلیم، تربیت و تحصیلات عالی طالبان، این گروه در تلاش است تا عناوین و درسهای با محتویات آزادی را تغییر بدهد یا حذف کند. تغییر مضامین و اصلاح متون درسی در نصاب آموزشی، نقطه شروعی برای تغییر نسلی عمده و شگرف در افغانستان است که نسلهای بعدی را بنیادگرا و افراطی تربیت میکند. تمام گروههای ایدیولوژیک، تندرو و توتالیتر نگاهی خاص به آموزش دارند و آن را بهعنوان وسیلهای برای دستیابی به اهدافشان میبینند. هدف آنها، تربیت نسلی بنیادگرا، جهادی، مطیع، خاموش و عاری از قوه تحلیل و نقد است؛ نسلی که باید برای ارزشهای کهنه و افراطی این گروه بجنگد. مهمترین پیامد این تغییر در نظام آموزشی، تربیت نسلی فاقد از تفکر آزادی و عاری از پرسشگری و مطلبهگری است.
بیشتر بخوانید:
ترجمه فارسی گزارش کامل هیأت طالبان از بازنگری نصاب آموزشی