بازنشستهگانی که یک عمر در نظامهای مختلف سیاسی افغانستان برای بهبود وضعیت زندهگی مردم و حکومتداری عرق ریختهاند، اکنون برای لقمهای نان در مظهر عام اشک میریزند. صدای گریههای ناشی از شدت گرسنهگی آنان، روح و روان جامعه فرورفته در بحران را میآزارد. کهولت سن، بیماری، گرسنهگی و بیکاری دوامدار تعدادی از متقاعدان را مجبور به تکدیگری کرده است. نوارهای دیداری و شنیداری زیادی پس از سلطه طالبان از وضعیت زندهگی بازنشستهگان در رسانههای جمعی به نشر رسیده که بازتابدهنده درماندهگی و فروافتادهگی آنان است. طالبان در بیش از دو سال گذشته حقوق بازنشستهگان را پرداخته نکرده و گفتهاند که حقوق تقاعدی، معاش نیست. بازنشستهگان تاکید میورزند که پرداخت هزینه تقاعدی حق قانونیشان است که در جریان خدمت از معاششان کم شده است. آنان میگویند که بارها به ریاست خزینه تقاعد و سایر نهادهای مربوط مراجعه کرده، اما مأیوسانه به خانه برگشته و سر سفره خالی کودکان خود، اشک ریختهاند. بازنشستهگان میگویند که اگر به وضعیت آنان توجه نشود، اکثریت آنها در زمستان پیشرو از بین خواهند رفت.
بحران بشری و اقتصادی در افغانستان بر سایر جنبههای زندهگی شهروندان کشور نیز سایه افکنده است. شمار زیادی از گروههای اجتماعی میگویند که رنج و اندوه آنان در لایههای بحران انسانی فراموش شده است. در این میان، بازنشستهگان کشور که بیش از دو سال میشود که حقوق بازنشستهگی خود را دریافت نکردهاند و از شدت گرسنهگی و وضعیت دشوار زندهگی خود شکایت دارند. آنان میگویند که در بحبوحه بحرانهای متعدد فراموش شدهاند و نهادهای کمککننده نیز توجه لازم به آنها ندارند.
شماری از بازنشستهگان در کشور میگویند که از وضعیت بد اقتصادی رنج میبرند. آنان تاکید میورزند که بیکاری، بیماری، گرسنهگی و بیسرنوشتی زندهگی را برای آنها به زخم ناسور مبدل کرده که هر لحظه روح و روانشان را میآزارد. به گفته آنان، هر چند حقوق بازنشستهگی کفاف زندهگیشان را نمیکند، اما برای زنده ماندن، این مقدار کم اگر بهصورت دوامدار برسد، از مرگ نجات خواهند یافت.
شکیلا (مستعار) میگوید که اکنون پیر شده و کسی دستش را نمیگیرد. او تصریح میکند که قبل از تسلط طالبان با دریافت حقوق بازنشستهگی شوهرش روزگار را میگذراند، اما دو سال میشود که توشوتوان ادامه حیات برایش نمانده و در آخر عمر وضعیت دشوار و تلخ را پشت سر میگذارد.
دادالله، متقاعد، که بیش از ۴۰ سال مصروف کار در ادارههای مختلف دولتی بوده است، حدود پنج ماه قبل از سلطه طالبان، بازنشسته شده است. او میگوید: «کسی به ما خیرات نمیدهد؛ از پول ما وضع شده و در خزانه دولت ذخیر شده است. ما حق خود را میخواهیم. پول خود ما را به ما پس بدهند.»
عبدالحی خطیبی، سخنگوی والی غور در حکومت پیشین و یکی از متقاعدان کنونی، در صفحه فیسبوکش از عدم پرداخت حقوق بازنشستهگی شکایت کرده است. او نوشته که متقاعدان توانایی کار فزیکی را ندارند و محتاج یک لقمه نان خشک و یک قرص تابلیتاند. او افزوده است که در سابق پسوند اسم کارمند دولتی «خان» بود، اما اکنون «خان جای خود را به گدا و گرسنه» بدل کرده است.
از سوی دیگر، نوارهای تصویری از بازنشستهگان در رسانههای اجتماعی منتشر شده که نشان میدهد برخی از آنان از فقر و گرسنهگی شدید شکایت دارند و فرزندانشان را به فروش گذاشتهاند. این بازنشستهگان میگویند که از بیکاری و ناداری مجبور شدهاند دست بهگدایی نیز دراز کنند. آنان تاکید میورزند که در جریان خدمت از معاششان کسر میشد تا بتوانند در هنگام پیری احتیاجات ضروری خود را رفع کنند، اما طالبان از پرداخت حق قانونی آنها ابا میورزند.
براساس گزارشها، در حال حاضر حدود ۱۵۰ هزار بازنشسته در کشور وجود دارند که از این میان ۱۰ هزار و ۵۸۶ تن آنان را زنان و باقی را مردان تشکیل میدهند. همچنان انجمن متقاعدان گفته است که ۹۲ هزار و ۲۵۴ تن از بازنشستهگان، کارکنان خدمات ملکی و ۵۶ هزار و ۶۲۷ تن آنان از قوای امنیتی سابق هستند.
این متقاعدان در حالی از عدم پرداخت حقوق خود شکایت دارند که رژیم طالبان در دو سال گذشته، موضعگیریهای متفاوت در قبال آنان داشته است. وزارت مالیه تحت کنترل این گروه قبلا گفته که چهار میلیارد افغانی را برای حقوق متقاعدان در بودجه سال جاری گنجانده و خواستههای آنان را با رهبر این گروه در میان گذاشته است، اما کابینه طالبان در ماه حمل ۱۴۰۲، در فیصله خود گفته است که حقوق بازنشستهگی، معاش شمرده نمیشود.
در فیصله کابینه این گروه آمده است: «فیصله گردید که حقوق تقاعد و معلولیت معاش شمرده نمیشود، اما تمام ارگانهای امارتی میتوانند آن عده متقاعدینی که توانایی انجام کار را دارند، بهطور بالمقطع و معلولان را بهگونه رسمی استخدام نمایند.»
این در حالی است که افراد دارای معلولیت نیز از بیکاری و بیسرنوشتی شکایت دارند. یکی از متقاعدان که در نتیجه انفجار ماین کارگذاریشده از سوی طالبان، معلول شده است، میگوید: «با انواع مشکلات مواجه هستم. نه پای رفتن دارم و نه توان کار کردن. معاشی را که حق قانونیام است، نمیدهند و هر روز یک بهانه میآورند. امید خود را قطع کردهام.»
این در حالی است که براساس قانون کار دولت پیشین، حقوق بازنشستهگی کارمندان محفوظ است و کسانی که در رأس ادارههای دولتی قرار میگیرند، مکلف به پرداخت حق قانونی متقاعدان هستند. طالبان اما میگویند که حقوق باز نشستهگی، معاش شمرده نمیشود و متقاعدانی که توانایی کار را دارند، کار کنند. طالبان در وضعیتی چنین از چنین طرحهایی سخن میگویند که هزاران جوان دانشآموخته و متخصص بیکارند. براساس آمار معینیت امور جوانان طالبان، بیش از یکونیم میلیون جوان دانشآموخته بیکارند.
بازنشستهگان کشور در دو سال گذشته در کابل و شماری از ولایتها بارها دست به اعتراض زدهاند. آنان از رژیم طالبان خواستهاند که حقوق تقاعدیشان را پرداخت کند، اما مقامهای این گروه، سرنوشت متقاعدان را به تصمیم رهبر خود واگذار کردهاند. در حال حاضر چشم بازنشستهگان به قندهار دوخته شده و روشن نیست که رهبر طالبان توجهی به وضعیت این بازنشستهگان میکند یا خیر.
از سوی دیگر، منابع میگویند که رییس انجمن متقاعدان و شماری از نمایندههای بازنشستهگان به قندهار رفتهاند و تلاش دارند صدای خود را به گوش رهبر غایب طالبان برسانند؛ اما روشن نیست که موفق به این کار میشوند یا نه.
بررسی و رسیدهگی به وضعیت حقوق متقاعدان در حکومت پیشین نیز یکی از چالشهای جدی به شمار میرفت. سوءاستفاده و اختلاس از ادعاهایی بود که پیوسته از سوی مردم و بازنشستهگان علیه حکومت قبلی مطرح میشد. اما کمیته مستقل مشترک نظارت و ارزیابی مبارزه علیه فساد اداری (میک) اعلام کرده بود که ۸۰ درصد بازنشستهگان ملکی و نظامی را بایومتریک کرده است که میتواند میزان تقلب و فساد در ادارات مربوط به خزینه تقاعد را کاهش دهد.