تعلیق کار زنان؛ خانوادهها با چه چالشهایی دچارند؟
۸صبح، نیمروز

برگشت طالبان به قدرت تلاشهای چندینساله شهروندان، کشورها و نهادهای بینالمللی برای حاکمیت دموکراسی و برابری در افغانستان را نابود ساخت. زنانی که در جریان دو دهه گذشته توانسته بودند در میدان سیاست، اقتصاد و اجتماع حضور معنادارشان را ثابت کنند و دستاوردهایی کسب کرده بودند، به یکباره از صحنههای سیاسی، اجتماعی و آموزشی جامعه حذف شدند. طالبان نیز با وضع محدودیتهای تدریجی زنان را خانهنشین ساختند. هرچند بیشتر زنان افغانستان به نحوی از محدودیتهای طالبان متأثر شدهاند، اما در این میان زنانی که نانآور خانواده بودند، بیشتر از دیگران با چالشهای فزاینده روزگار مواجهاند. مشکلات اقصادی، اختلالهای روانی و نگرانی از آینده، دردسرهایی است که خانوادهها با آنها دچار شدهاند.
سهیلا فرید (نام مستعار) یکی از استادان دانشگاه دولتی در نیمروز است. او یگانه نانآور خانوادهاش هست، اما پس از صدور فرمان رهبری طالبان مبنی بر تعلیق تحصیل دختران، خانهنشین شده است. نبود کار و قطع شدن تنخواه ماهانه، زندهگی این استاد دانشگاه و خانوادهاش را با چالش مواجه کرده است. سهیلا فرید در صحبت با روزنامه ۸صبح میگوید که نزدیک به چهار ماه میشود، وظیفهاش را از دست داده و در این مدت تنخواه نیز دریافت نکرده است. سهیلا فرید میافزاید: «پس از سالها تلاش استاد دانشگاه شدم. تازه میخواستم سر پای خود ایستاد شوم، اما طالبان من را از کار منع کردند. شوهرم بیکار است و خانه را کرایه میدهیم. طی این چند ماه کرایه خانه و پول صرفیه آب ۲۵ هزار افغانی شده، حالا حیران هستیم که این بدیهیها را چطور پرداخت کنیم.»
این استاد دانشگاه که تلاشهای چندینساله، مشقتهای روزگار و بیخوابیها را برای استاد شدن در دانشگاه به جان خریده، هنوز لذت حاصل زحماتش را نچشیده بود که وظیفهاش تعلیق شد و آرزوهایش دفن خاک شدند. او علاوه میکند: «تلاش کردم، شبها نخوابیدم تا به رویای استاد شدنم در دانشگاه برسم، اما تا هنوز شیرینی این دوره به کامم نرسیده بود که طالبان سایه تاریکی را بر ما حاکم کردند. حالا طعم تلخ تلاشهایم را میچشم و امیدی که داشتم، از بین رفت و مانند من، همنسلانم نیز آرزوهایشان دفن خاک شد. این است سرنوشت یک استاد دانشگاه در افغانستان.»
تسلط طالبان بر کشور، زندهگی را به کام شهروندان افغانستان، بهویژه برای زنان بیشتر از همه تلخ کرده است. زنان در افغانستان زیر حاکمیت طالبان نگران حال و آیندهشان هستند. زنان شاغل بیشتر از همه به فکر بیرون شدن از کشورند؛ زیرا ادامه حیات برایشان در افغانستان ممکن نیست. فریبا، یکی دیگر از زنانی است که پس از صدور فرمان اخیر طالبان مبنی بر تعلیق کار زنان در موسسههای داخلی و خارجی، وظیفهاش را از دست داده است. او در بخش داخلی یکی از موسسهها در هرات وظیفه اجرا میکرد و با معاش ماهوار، زندهگی خانواده خود و خواهرش را به پیش میبرد.
فریبا آموزشهای مرتبط به قابلهگی را فرا گرفته و کارمند یک موسسه داخلی بوده است. تعلیق کار زنان در موسسهها زندهگی او و خانوادهاش را با چالش مواجه ساخته است. شوهر فریبا، افسر نظامی در حکومت پیشین بوده است. فریبا و شوهرش با سقوط نظام جمهوری به دلیل تهدیدهای امنیتی مجبور شدهاند به هرات کوچ کنند. فریبا برعلاوه اینکه نانآور خانواده شش نفری است، مکلف بوده از معاش ماهانه مخارج خانه خواهر بیوهاش که خانم یک نظامی پیشین بوده است را نیز پرداخت کند. او توضیح میدهد که با معاش ماهانه مصارف زندهگی خود و خانواده خواهرش را تأمین میکرد، اما تعلیق کار زنان در موسسهها و نبود درآمد منظم او را نگران ساخته است.
فریبا علاوه میکند: «شوهر خواهرم نیز یک نظامی بود، اما توسط طالبان کشته شد. خواهرم را بهدلیل این که سرپرست نداشت، با خود آوردم و معاشی که از موسسه میگرفتم، ماه ۲۰ هزار افغانی بود. کرایه خانه هم میشد و خرج و خوراک من و خواهرم که هفت نفر هستند نیز میشد. حالا پس از اینکه بیکار شدم، حیران هستم چطور زندهگی کنیم.»
این کارمند خانهنشین موسسه اضافه میکند که شوهرش به دلیل اینکه قبلاً در نظام جمهوری وظیفه داشت، در کنار اینکه از خانه بیرون نمیشود، به سبب بیکاری و نبود درآمد به افسردهگی دچار شده است. نبود درآمد، کرایه خانه، پول برق و آب و مخارج خانه از چالشهای بزرگی است که فریبا اکنون با آنها دستبهگریبان است. فریبا خودش برای چندین سال در شفاخانههای دولتی و موسسهها وظیفه اجرا کرده است. او خاطرنشان میسازد که هرچند کارمندان زن در شفاخانهها و بخشهای صحی به کارشان ادامه میدهند، اما او بهعنوان کارمند صحی یک موسسه داخلی، از ادامه کار منع شده است.
این همه در حالی است که پس از تسلط طالبان بر افغانستان، زندهگی برای زنان این کشور دشوار شده است. طالبان با صدور فرمانهای زنستیزانه، زنان زیادی را از حوزه اقتصادی حذف کردهاند. قیود سختگیرانه طالبان بر کار و فعالیتهای اقتصادی زنان، زندهگی هزاران شهروند را با تهدید مواجه ساخته است. مشکلات اقتصادی در بیش از یکونیم سال گذشته از علتهای اصلی نزاعهای خانوادهگی، ازدواجهای اجباری و اقدام به خودکشی زنان بوده است. در تازهترین مورد، در هفتههای گذشته طی یک شبانهروز سه دختر جوان در ولایتهای بادغیس، غور و کندز خودکشی کردهاند.