نزده سال پیش و همزمان با ورود جنگجویان طالبان به بامیان، ناگهان رعشه بر اندام دو مجسمهی بزرگ بودا افتاد. مجسمههایی که هرچند از پیش زخمهایی بر بدن داشتند، اما هنوز در دل صخرهها به پا ایستاده و خودنمایی میکردند. ۲۱ حوت ۱۳۷۹، مجسمههای باشکوه شهمامه و صلصال در حمله سازماندهیشده طالبان فروریخت. این رویداد روایتهای زیادی از بیتوجهی جامعه جهانی و حتی دست داشتن آنان در تخریب مجسمهها را مطرح کرد. اکنون هرچند سالها از این رویداد میگذرد، اما ترس از برگشت به همان نقطه نزد مردم همچنان باقی است.
حدود دو دهه از تخریب تندیسهای بودا میگذرد. افغانستان و شماری از کشورهای علاقهمند، گفتوگو و رایزنی برای بازسازی یکی از این دو مجسمهی بزرگ را آغاز کردهاند. به باور فرهنگیان، دوبارهسازی مجسمهها به هیچ وجه نمیتواند جذابیت و جایگاه اصلی این میراث قدیمی بشر را احیا کند، اما به عنوان گامی در راستای توجه به میراثهای فرهنگی، در نوع خود قابل ستایش و ارزشمند است. وقتی حرف از تخریب بودا به میان آمد، پس بهتر است به سراغ کسی بروم که در سال ۲۰۰۱ میلادی، شاهد تخریب مجسمههای بودا توسط طالبان بوده و آن صحنههای تکاندهنده را خودش از نزدیک دیده است.
با جستوجوی بسیار، آدرس او را پیدا میکنم. در گوشهای از شهر کهنهی بامیان مشغول ترمیم دوچرخه است. روز نخست موفق به دیدار وی نمیشوم. دکانداران همجوارش به من میگویند که او به مراسم عروسی پسرش رفته و چند روزی است دکان نمیآید. روز بعد دوباره سر زده به آنجا رفتم و این بار دروازهی غرفهگکِ کوچکش باز است. پس از سلام و احوالپرسی، تعارف کرد بنشینم. پرسیدم: «سید میرزاحسین احمدی، شما هستید؟» به لهجهی هزارگی جواب داد: «اری بیرار، امری باشه». در کنارش مینشینم و صحبتهای ما آغاز میشود.
سید میرزاحسین احمدی، از جمع ۱۱۰ مردی است که در زمان ورود طالبان به ولایت بامیان، به دست جنگجویان این گروه اسیر میشود. طالبان دستوپای او و همراهانش را بسته بودند تا آنها فرار نکنند. وی راوی و شاهد یکی از تکاندهندهترین رخدادهای فرهنگی در جهان است؛ انفجار مجسمههای بودا توسط گروه طالبان.
احمدی میگوید طالبان پس از کشتار مردم، هدفشان این بود که مجسمههای بودا را باید انفجار بدهند. آنان نمیخواستند بدون تخریب بودا بامیان را ترک کنند. زمانیکه نوبت به تخریب آن میرسد، طالبان اسیران جنگی را به بیگاری (کار بدون مزد) فرامیخوانند. دستوپای اسیران را باز کرده و مواد انفجاری را توسط آنها داخل مغارههای واقع در قسمت پایین بُتها، انتقال و جابه جا میکنند؛ کاری که به گفتهی احمدی، نمیخواست انجامش دهد، اما به زور میل تفنگ، مجبور به جابه جایی و کارگذاری مواد انفجاری مجبور میشود. تفنگداران طالب یکی از نزدیکان وی را که به علت بیماری نتوانست بستههای مواد انفجاری را انتقال دهد، در برابر چشمانش به گلوله میبندند و جنازهاش را در یکی از مغارههای اطراف بودا میاندازند.
سرانجام بودا با چند انفجار قوی و خوفناک، ظرف یک هفته ویران میشود. طالبان برای اظهار شادمانی، نُه رأس گاو را سر میبُرند و گوشت آن را بین افرادشان به عنوان «شیرینی موفقیت» توزیع میکنند. احمدی هیچ امیدی برای زنده ماندن و برگشتن به خانه نداشت، میگوید: «آن زمان احساس میکردم که دیگر هیچگاهی از اینجا زنده بر نمیگردم. در زمان جابه جایی مواد و انفجار تندیسهای بودا، حسی از رنج و ناامیدی به من دست داده بود. آن لحظه فکر میکردم که گویا افغانستان را با دستان خودم ویران میکنم. چارهای نداشتم، طالبان بالای سرم ایستاد بودند و با خشونت و اجبار بر ما تحمیل میکردند.»
«انجنیران خارجی طالبان را راهنمایی میکردند»
به نقل از راویِ تخریب بودا، او در زمان جابه جایی مواد انفجاری، شاهد حضور انجنیرانی بوده که لباسهای متفاوت به تن داشتند و به زبانهای بیگانه حرف میزدند. این افراد که در حوزهی کارگذاری مواد انفجاری آموزشدیده به نظر میرسیدند، طالبان را راهنمایی و همکاری میکردهاند. احمدی میگوید: «من آنها را نشناختم. با ما اصلاً حرف نمیزدند. اما همین قدر برایم مشخص بود که به زبانهای بیگانه صحبت میکردند و لباسهای متفاوت به تن داشتند. آنها خارجی بودند. در داخل بودا، آثار عتیقه هم مشاهده میشد که با خود به تاراج میبردند.»
در مورد این که برخی کشورهای بیرونی طرح تخریب بودا را به طالبان داده باشند، به گونهی مشخص سخنی گفته نمیشود، اما شماری از آگاهان و همچنان راویای که شاهد منهدم شدن بودا بوده، میگویند که بدون حمایت کشورهای بیرونی، ویران کردن این دو مجسمهی بزرگ ناممکن بود. احمدی انفجار تندیسهای بودا توسط طالبان را یک «جنایت هولناک» و نابخشودنی میداند. میگوید طالبان وسیلهی بیگانگان قرار گرفتند و بدون اینکه از اهمیت تاریخی، فرهنگی و اقتصادی این شاهکار بشریت چیزی بدانند، آن را منفجر کردند و از بین بردند.
در سالهای اخیر، نمایندگان و باستانشناسان برخی کشورها در حضور نمایندگان دولت، نشستهایی را به منظور بحث روی بازسازی و یا ترمیم مجسمههای بودا، در کشورهای مختلف برگزار کردهاند. اینکه بازسازی چگونه باشد، چقدر هزینه لازم است و کدام کشورها این هزینه را تأمین خواهند کرد، تاکنون روشن نیست. اسحاق عزیزی، سرپرست اداره اطلاعات و فرهنگ بامیان، به روزنامه ۸صبح میگوید که پیش از این چندین نشست دایر شده است؛ اما در سال جاری، شیوع ویروس کرونا مانع گردهمآیی نمایندگان نهادهای مربوطه شده و در حال حاضر هیچ بحثی در این مورد جریان ندارد.
از جملهی طرحهایی که چگونگی بازسازی بودا در آن شامل میباشد و ممکن مورد تأیید اکثر کشورها قرار گیرد، این است که یکی از مجسمهها بازسازی و مجسمهی دیگر به حال خودش باقی بماند؛ به عنوان بخشی از تاریخ و نماد از عملکرد طالبان. اما سید میرزاحسین احمدی که شاهد فرو ریختن بودای بامیان بوده است، با ابراز نگرانی میگوید در صورت بازسازی یکی از مجسمهها، طالبان دوباره آن را تخریب خواهند کرد.
به باور وی، طالبان حاضر به صلح نخواهند شد، زیرا این گروه در تصمیمگیری خود استقلالیت ندارد و اگر صلح هم کند، احیای دوبارهی تندیسهای بودا برایشان قابل پذیرش نیست. به عقیدهی او، یکی از دلایلی که طالبان با بازسازی بودا مخالفت میکنند، انگیزهی قومی دارد. اینکه آنان نمیخواهند باشندگان مناطق مرکزی کشور به ویژه بامیان، با رشد صنعت گردشگری صاحب اقتصاد خوب شوند. میگوید: «اگر بودا ساخته شود، باز هم گروه طالبان به هر طریق ممکن آن را ویران میکنند.»
میرزاحسین احمدی معتقدند، تا زمانیکه یک حکومت قوی، کارا و همهشمول روی کار نیاید، هزینه کردن برای بازسازی مجسمههای بودا عاقلانه نیست، زیرا هر آن ممکن است اغتشاش به وجود آید و طالبان دوباره آن را تخریب کنند. مسوولان اما میگویند که دستآوردهای فرهنگی دو دههی اخیر نباید قربانی صلح شود.