جمعی از فرهنگیان، نویسندهگان و ادیبان در تبعید با میزبانی هفتهنامه نیمرخ از رمان «چار دختر زردشت» اثر منیژه باختری، در دانشگاه کلگری کانادا نقد و رونمایی کردهاند. شماری از نویسندهگان در مورد عناصر داستانی و شیوه روایت این رمان صحبت کردهاند. به گفته آنان، این داستان شباهتهای زیادی با وضعیت امروزی افغانستان دارد. به باور منتقدان، «چار دختر زردشت» خرد و خاطره جمعی زنان را روایت میکند و در لابهلای ناامیدی به زنان امید میدهد. گفته میشود این رمان به سبک واقعگرایی جادویی نوشته شده است. نویسنده تلاش کرده در این اثر، از فرهنگ و زندهگی مردم افغانستان، تصویری در قلمرو ذهنی به نام سرزمین زردشتآباد، ارایه کند. خانم باختری خودش نخستین رمان خود را تلفیقی از سه مکتب «ریالیسم، سورریالیسم و ریالیسم جادویی» دانسته است. او گفته که دانستهها و ناگفتههایش را دو سال سلطه طالبان که به نوعی خشم و اعتراض است، در قالب این رمان بیان کرده است. رمان چار دختر زردشت در ۲۵۴ صفحه در قالب سه فصل طولانی از سوی نشر نبشت منتشر شده است.
شماری از نویسندهگان، فرهنگیان و ادیبان کشور با میزبانی هفتهنامه نیمرخ در دانشگاه کلگری کانادا، از نخستین رمان منیژه باختری، نویسنده و سفیر افغانستان در اتریش، نقد و رونمایی کردهاند. منتقدان که کتاب خانم باختری را به نقد و بررسی گرفتهاند، تاکید کردهاند که این اثر شباهتهای زیادی با وضعیت امروزی دختران و زنان در افغانستان دارد. حضرت وهریز، شاعر و نویسنده، ماندانا جعفریان، نویسنده و منتقد و سرورسا رفیعزاده، استاد دانشگاه، از سخنرانان این برنامه ادبی بودهاند.
ماندانا جعفریان، نویسنده و از منتقدان این کتاب، به نشانهها و تکنیک نگارش در متن رمان اشاره کرده است. او افزوده که این کتاب، خرد و خاطره جمعی زنان را روایت میکند. خانم جعفریان تصریح کرده که صدای غالب در رمان «چار دختر زردشت»، صدای النگوهایی است که به زنان انگیزه و به کودکان نوید آمدن مادران را میدهد.
او لحن راوی این داستان را «مونوتونیک» توصیف کرده است. به گفته جعفریان، این رمان زندهگی دستکم پنج نسل از زنان زردشتآباد را روایت کرده، اما زبان محاوره شخصیتهای داستان، شبیه زبان راوی است. او کاربرد واژهها در این رمان را غمگینانه و ناشادمانه توصیف کرده، به رغم آنکه نسیم امید بر فضای زندهگی زنان در زردشتآباد همچنان میوزد و آنان بدون خودسانسوری از عشق و قدرت جنسی سخن میگویند.
حضرت وهریز، سخنران دیگر این برنامه، گفته که سرزمین زردشتآباد، قلمرو آفریده ذهنی نویسنده است، اما بهصورت تصادفی شباهتهایی با افغانستان دارد. آقای وهریز افزوده که سنت و دین، دو نیروی این سرزمین است. به گفته او، سنتگرایان در این رمان به زردشتآباد فخر میورزند، در حالی که چهار حلقه از النگوهای گمشده آنان نه آگاهی از خرد جمعی دارند و نه هم از تاریخ زردشتآباد چیزی میدانند.
این نویسنده تصریح میکند که نیروی دینگرای این رمان، حل گره همه معماهای زندهگی در زردشتآباد را به شریعت رجعت میدهد که شباهتهای فراوان با وضعیت امروزی افغانستان دارد. به گفته او، یکی از شباهتها این است که هر دو با حمایت قدرتهای بیرونی، قدرتمندتر میشوند. آقای وهریز اشاره میکند که بافتن چادر از پشم اژدها و موهای بز، تفاوت اقتصادی این دو نیرو در زردشتآباد است.
همچنان آقای وهریز به جریان ناکارایی جبنش روشنفکری در زردشتآباد و افغانستان پرداخته و تاکید کرده است که پیشگامان روشنفکری سطحی و دینگرایی در افغانستان کاری انجام ندادهاند؛ چیزی که در این رمان نیز شباهتهای زیادی با آن وجود دارد، اما حداقل زنان در این داستان امید خلق کردهاند. این نویسنده گفته که تقلای دختران زردشت شبیه مبارزه و اعتراض زنان و دختران در خیابانهای افغانستان است. او تاکید کرده که معماهایی در این رمان وجود دارد که برای رمزگشایی و تحلیل آن، به شناخت نویسنده از حوزه سیاسی و تفکرهای دخیل در ماجراهای افغانستان کمک میکند.
در همین حال، سرورسا رفیعزاده در این برنامه بهگونه آنلاین از ایالات متحده سخنرانی کرده است. او این رمان را روایتی تاریخی از سرزمینی خیالی و شبیه یک دهکده توصیف میکند. خانم رسا نیز داستان سرزمین زردشتآباد را مشابه به افغانستان کنونی دانسته است. به گفته او، در این اثر به مطالبی پرداخته شده که شبیه امروز با شعارهای حقوق بشری در پی پر کردن جیب خود هستند.
فاطمه روشنیان، مدیر مسوول رسانه نیمرخ، چاپ و نشر این رمان را تنلگری برای اعتراض و بیداری زنان خوانده و گفته است که زنان و دختران در افغانستان پرچم آزادی و مقاومت را برافراشته نگه خواهند داشت.
افزون بر منتقدان، منیژه باختری، نویسنده «چار دختر زردشت» نیز در این نشست سخنرانی کرده است. او اثر خود را تلفیقی از سه مکتب «ریالیسم، سورریالیسم و ریالیسم جادویی» خوانده است. خانم باختری گفته که دانستهها و ناگفتههایش را که تداعیکننده خشم و اعتراض در مقابل حاکمیت دوساله طالبان بوده، در این رمان ریخته است.