دوونیم سال از حاکمیت طالبان بر افغانستان میگذرد. در این مدت طالبان بهگونه وسیع حقوق زنان را پایمال کردهاند. در اسلام طالبان، زنان حق تعلیم، تحصیل، کار و انتخاب ندارند و وظیفه آنها خانهداری، تربیه اولاد و خدمات جنسی میباشد.
شیخ عبدالحکیم حقانی، رییس دادگاه عالی طالبان و یکی از چهرههای مطرح این گروه دو سال پیش کتابی را در ۳۱۲ صفحه به زبان عربی زیر عنوان «الامارة الاسلامیة و نظامها» نشر کرده است. دکتر محمد صالح مصلح، استاد پیشین دانشکده شرعیات دانشگاه بلخ، این کتاب را بهنام «امارت اسلامی» در ۵۷۶ برگ به زبان پارسی برگردان کرده است. این نخستین کتابی به شمار میرود که بهگونه مفصل درباره نظام سیاسی طالبان نگاشته شده است. برخی از تحلیلگران این کتاب را منشور دولتداری طالبان خواندهاند.
این کتاب از چند لحاظ حایز اهمیت است:
یک: این کتاب با تاییدیه ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، به نشر رسیده است. این به این معناست که رهبر طالبان موافق محتوای موجود در این کتاب میباشد. در صفحه ۱ در تاییدیه رهبر طالبان میخوانیم: «برخی از جاهای این کتاب را که مسما به “الامارة الاسلامیة و نظامها” است، خواندم و این کتاب را درباب سیاست اسلامی بهعنوان کتاب مهم یافتم. سپس مطالعه آن را به بزرگان کرام، کسانی که در برخی از مسایل مهم در نزد ما تحقیق میکنند، سپردم تا بخوانند. آنها به دقت خواندند. ضمن این که تایید کردند، به تحسین آن نیز پرداختند. ازهمینرو، این کتاب در نزد من از دو جهت که هم خودم خواندهام و هم شیوخ بزرگوار خواندهاند، مورد تایید است.»[1]
دو: شیخ عبدالحکیم حقانی، چهره مطرح در میان طالبان است و به گفته آنها ریاست کمیسیون تهیه قانون اساسی طالبان را نیز بر دوش دارد. شکی نیست که دیدگاههای او از رویکرد طالبان نمایندهگی میکند و در تدوین قانون اساسی نیز تاثیر خواهد داشت.
سه: نشر این کتاب در مقطع حساس بوده است. انتخاب زمان مناسب نشان میدهد که طالبان با نشر این کتاب خط مشی نظام سیاسی مورد نظرشان را اعلان کردهاند.
چهار: در حالی که زبانهای رسمی در کشور پارسی و پشتو میباشد و اکثریت باشندهگان سرزمین ما به این دو زبان صحبت میکنند، رییس دادگاه طالبان این کتاب را به زبان عربی نگاشته است. به احتمال زیاد، مخاطب این کتاب عربها و یک بخش مردم افغانستان است؛ بخشی که فقط با زبان عربی آشنایی دارند.
در این کتاب به موضوعات مختلفی پرداخته شده است؛ اما من فقط آن بخشهایی را خدمت خوانندهگان تقدیم میکنم که به حقوق و جایگاه زنان ارتباط دارد، تا ببینیم در اسلام طالبان زنان چه جایگاهی دارند.
شیخ حقانی درباره شرایط امیرالمومنین مینویسد: «مرد باشد (زن نباشد)، چون به زنان دستور داده شده که در خانهها بمانند.»[2] از نظر رییس دادگاه عالی طالبان، زنان حق ندارند رهبری عمومی و زعامت ملتی را بر دوش گیرند. زن نمیتواند رییس جمهور، صدراعظم، وزیر و رییس شود. او مینویسد: «بدان که خداوند متعال جایگاه زن را محفوظ نگه داشته است. جایگاه زن در خانه است. جایگاه زن تربیه اولادها و نگهداری آنهاست. زن ضعیف است، او توان دفاع از خودش را ندارد تا موجبات آزارواذیت خودش را دفع کند چه رسد به اینکه پس از تصدی منصب حاکمیت، از دیگران دفاع کند. از همین جهت اهل علم اجماع کردهاند که زن نمیتواند در نقش امام )امیرالمومنین یا حاکم و رییس دولت) نقش ایفا کند.»[3] به وضوح مشاهده میکنیم که این مقام طالبان وظیفه زنان را خانهداری و تربیه اولاد میداند و زن را ضعیف میخواند و آن را ناقص عقل و دین میداند[4]. او باور دارد که زنان باید در خانههایشان بمانند.
همچنان زنان حق عضویت در شورای حل و عقد را ندارند؛ زیرا یکی از شرایط عضویت در آن مرد بودن میباشد. شیخ حقانی مینویسد: «همچنان زنان هیچگونه حقی در انتخاب حاکم ندارند.»[5]
رییس دادگاه عالی طالبان مخالف اشتغال زنان در امور سیاسی است. او میگوید: «مشغول شدن به سیاست مروجه برای زنان جواز ندارد؛ چون خداوند در فطرت زن کار مخصوصی را سرشته است و آن این است که دختران و پسران را در کودکی تربیه کنند و این از ویژهگیهای مخصوص زنان است و مردان هرگز به آن دخالت ندارند.»[6]
در شورای طالبان نیز زنان حق عضویت ندارند. شیخ حقانی مینویسد: «از جمله صفات اعضای شورا مرد بودن است؛ چون زن با مرد از لحاظ خلقت، قدرت و توانایی یکسان نیست…»[7]
از نظر رییس دادگاه عالی طالبان بیرون شدن زنان از خانه بدون ضرورت شرعی جواز ندارد. او مینویسد: «شارع زنان را از بیرون شدن خانه منع کرده است، مگر این که ضرورت شرعی در آن نهفته باشد. خداوند میفرماید: “وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ الْأُولَى” (و در خانههایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهاى خود را آشکار مکنید.” [سوره احزاب، آیت 33] صاحب روحالبیان گفته است: معنای آیه این است که ای زنان پیامبر! در خانههایتان بمانید و در جاهایتان مستقر باشید. خطاب آیه اگرچه به زنان پیامبر است، اما سایر زنان نیز در آن شامل میباشند.»[8]
او پس از بیان دیدگاههای علمای پیشین در مورد عدم جواز بیرون شدن زنان از خانه میگوید: «از این دانسته میشود که عزت زنان در بودن در خانههایشان است.»[9]
شیخ حقانی آموزش زنان را جایز میداند، اما این حکم را مقید به رعایت شرایط و فراگیری علوم دینی میسازد و مینویسد: «لزوم رعایت این اصول برای زنان در مقام آموزش علوم دینی است، اما درباره فراگیری علوم دنیوی چیزی که برای زنان مناسب است، خیاطی و علم طب است، اما آنعده علومی که برای زنان مناسب نیست، مانند کیمیا، هندسه و مانند اینها، نیاز به این نیست تا جهت فراگیری آنها از خانه بیرون شوند.»[10]
رییس دادگاه عالی طالبان کار زنان در وزارتخانهها را روا میداند، اما آن را به ضرورت شرعی و رعایت حجاب مورد نظر خودشان مشروط میکند: «زن نمیتواند بهخاطر کار در وزارت یا دفاتر از خانه بیرون شود، مگر این که ضرورت شرعی ایجاب کند که در آنصورت با رعایت حجاب شرعی و بدون خلوت و همنشینی با مرد بیگانه میتواند از خانه بیرون شود.»[11]
از آنچه تا این جا بیان کردیم، چند نکته را میتوان بیرون کرد:
۱ – رییس دادگاه عالی طالبان دیدگاههای خودش را با دلایل قرآنی، احادیث نبوی، سخنان علمای پیشین و استدلالات عقلی – البته به نظر خودش – تقویت میکند. سرچشمه دیدگاههای شیخ حقانی و دیگر همفکران او در میراث فکری مسلمانان وجود دارد و برای چنین دیدگاهها در این میراث فکری میتوان پشتوانههای زیادی پیدا کرد. میراث فکری مسلمانان در طول تاریخ شکل گرفته است و متاثر از زمان و مکان شکلگیری آن میباشد. در این میراث محاسن و معایب بسیاری وجود دارد. پس نیکوست تا این میراث بازنگری شود و از خوبیهای آن استفاده صورت گیرد و معایب آن به زبالهدانی تاریخ انداخته شود.
۲ – ضرورت شرعی و رعایت حجاب اسلامی دو نکته مبهم است که همیشه طالبان از آن سخن میزنند. نیاز است تا از ضرورت شرعی و حجاب اسلامی تعریف مشخصی صورت گیرد. تعریف کنونی طالبان از ضرورت شرعی و حجاب اسلامی تعریف قدیمی است و با نیازهای کنونی همخوانی ندارد.
۳ – غیرت افغانی با برداشت سطحی از شریعت اسلامی در سراسر این کتاب موج میزند. شیخ حقانی عنعنات افغانی را در پوشش شریعت اسلامی پیشکش میکند و به آن رنگوبوی اسلامی میدهد. او بارها مردان باغیرت افغان را مخاطب قرار داده و از آنها میخواهد تا از عزت و ناموسشان حفاظت کنند. ظاهراً از نظر او تحصیل دختران و بیرون شدن زنان از خانه بیناموسی است.
۱ – امارت اسلامی افغانستان، نویسنده: شیخ عبدالحکیم حقانی، مترجم: دکتر محمد صالح مصلح، ص ۱
۸- امارت اسلامی افغانستان ، نویسنده: شیخ عبدالحکیم حقانی، مترجم: دکتر محمد صالح مصلح، ص. ۴۷۱