عدالت بدون مستندسازی شواهد، دستنیافتنی است. مستندسازی تخلفات از طریق جمعآوری و بایگانی شواهد، باید در اولویت [برنامههای مدافعان حقوق بشر ایران] قرار گیرد.
نویسندهگان: کرم شَعار، گیسو نیا و سلیست کیموتیک
منبع: فارن پالیسی
مهسا امینی 22 ساله، به تاریخ 16 سپتامبر، دراثر جراحات وارده [ناشی از لتوکوب شدید] توسط پولیس به اصطلاح «گشت ارشاد» ایران جان باخت. از آن زمان، ایرانیان در سراسر کشور (و جهان) نهتنها در اعتراض به مرگ او، بلکه در برابر خود رژیم ایران به پا خاستهاند.
طبق ترفند همیشهگی دولت ایران، این کشور انترنت سراسری را قطع کرده و اعتراضات مسالمتآمیز را با نیروی قهریه، بازداشتهای خودسرانه و سایر موارد نقض حقوق بشر پاسخ داده است. به رغم قطع شدن انترنت، این تخلفات دولت بهطور گسترده در سایتهای خبری مستقل که اخبار ایران را پوشش میدهند، مانند ایران وایر، رسانههای خارجی و بینالمللی مانند واشنگتنپست و رسانههای اجتماعی توسط روزنامهنگاران، فعالان و غیرنظامیان مستند شده است.
مستندسازی اینگونه تخلفات با جمعآوری و بایگانی این شواهد، باید در اولویت [برنامههای معترضان ایرانی] قرار گیرد. نگهداری مدارک و شواهد برای پاسخگویی، تثبیت سوابق تاریخی و همچنین احترام به قربانیان و حمایت از خیزش مردمی بسیار مهم است. [در واقع]، مأموریتهای مکانیسمهای تحقیقاتی سازمان ملل بر همین اصول استوار است، بهویژه مکانیسم بینالمللی، بیطرف و مستقل مختص به سوریه و مکانیسم تحقیق مستقل برای میانمار، که هر دو بر تشکیل پرونده برای محاکمههای احتمالی متمرکزند.
عدالت بدون مدرک دست نیافتنی است. هر فرآیندی برای پاسخگو کردن، باید طبق استندردهای حقوقی بینالمللی انجام شود، صرفنظر از اینکه مقصر بودن رژیم ایران چهقدر آشکار است.
اعتراضات در ایران از نادرترین موارد در دهه گذشته است که مدافعان حقوق بشر در جریان جنبشهای مقاومت مدنی با ثبت و نگهداری شواهد و مدارک دستوپنجه نرم کردهاند. کارشناسانی مانند عبدالرحمان الحاج، که پروژه خاطره سوریه (Syrian Memory Project) را رهبری میکند و فاضل عبدالغنی، بنیانگذار و رییس شبکه حقوق بشر سوریه (Syrian Network for Human Rights)، این مهارتها را (با دشواری) توسعه داده و نظرات خود را در مورد روشهای ممکن در این زمینه به اشتراک گذاشتهاند تا معترضان در ایران بتوانند به بهترین وجه شواهدی را برای پیشبرد مبارزه به منظور پاسخگو کردن دولت جمعآوری کنند. نظرات آنها در مورد اصول زیر که باید راهنمای جمعآوری شواهد برای دعوای قضایی آینده باشد، با دیدگاه ما همخوانی دارد.
آن را به یک تلاش سازمانی تبدیل کنید
اولاً، گردآوری شواهد و سایر کارهای حاشیهای (از جمله بایگانی و تجزیه و تحلیل دادهها) نمیتواند بهصورت فردی یا تدریجی انجام شود؛ باید بهگونه سازمانی اقدام شود. مهم نیست که افراد چهقدر کارامد یا حرفهایاند، اسناد باید به جای تمرکز بر موضوعات یا مناطق جغرافیایی مجزا، نهادی باشد تا از جامعیت آن اطمینان حاصل شود. تنها با پوشش مناسب و جامع، میتوان مفهوم رویدادها را روشن کرد.
چنین سازمانها، چه دانشگاهها، چه سازمانهای ناظر حقوق بشر یا اتاقهای فکر، میتوانند از داخل و خارج از کشور فعالیت کنند، اما باید در جایی امن (خارج از ایران) مستقر باشند. محققان باید سوابق متنوعی داشته باشند تا طیف وسیعی از تجربیات زیسته را در نظر بگیرند. از آنجایی که ارتباط مکرری بین فعالان داخل و خارج از ایران وجود دارد، استقرار در خارج از این کشور نباید مانع مشارکت بازپرسان در کار شود و در واقع ممکن است به محافظت از آنها در برابر ارعاب رژیم کمک کند و به حفظ بیطرفی آنها کمک کند.
علاوه بر این، دولت ایران در جریان اعتراضات از سرکوب دیجیتالی استفاده کرده است، از جمله مسدود کردن سایتهای خاص و اختلال در اتصالات انترنتی و شبکههای خصوصی مجازی (VPN) که اغلب برای دسترسی به سایتهای مسدودشده و پنهان کردن هویت کاربران استفاده میشود. با ادامه و تکامل وضعیت، محققان خارج از ایران ممکن است بهتر بتوانند بهطور قابل اعتماد به سایتها و ابزارهای تحقیقاتی خاصی دسترسی داشته باشند.
بازرسان باید از قوانین بایگانی و [روشهای] مستندسازی دقیق و صحیح پیروی کنند، مانند مواردی که در پروتکل برکلی در مورد تحقیقات منبع باز دیجیتال ( Berkeley Protocol on Digital Open Source Investigations) که در مورد موضوعاتی از جمله ملاحظات اخلاقی (مانند حفاظت از شرافت مشترکان)، ملاحظات امنیتی (مانند ارزیابی و مدیریت تهدید) و ملاحظات عملی (مانند بهترین شیوهها برای حفظ و نگهداری شواهد) راهنماییهای لازم را ارایه میکند. همچنین بازرسان باید برای جمعآوری شواهدی که در فرایندهای قانونی قابل پذیرش باشد، آموزش ببینند، از جمله مهارتهایی مانند تایید اعتبار شواهد و ایجاد زنجیرههای بازداشت. لازم نیست آموزشها در کلاسهای رسمی و حضوری داده شود، بلکه میتواند شامل کلاسهای آنلاین باشد.
جمعآوری شواهد و مدارک آنلاین
شواهد و مدارک آنلاین، میتواند اشکال مختلفی داشته باشد. این میتواند شامل محتوای رسانههای اجتماعی از شاهدان عینی، مانند عکسها، فلمها و شهادتها و همچنین مقالات خبری باشد. پژوهشگران باید حداقل یک پایگاه داده از رویدادهای روزانه را تهیه کنند تا بتوانند نشان بدهند که اعتراضات چگونه رخ داده است، تا از تحریف بافت رویدادها در آینده جلوگیری کنند و یک مخزن از اسناد جمعآوریشده ایجاد شود که در قضایای حقوقی آینده امکان استفاده از آنها وجود داشته باشد.
چنین شواهدی قبلاً در مکانهایی مانند لیبیا برای شناسایی مکانهای سربریدن توسط دولت اسلامی استفاده شده است. سوریه برای بررسی حملات شیمیایی، بریتانیا جهت بررسی تلاش برای ترور سرگئی و یولیا اسکریپال و اوکراین برای جمعآوری اطلاعات در مورد سرنگونی پرواز 17 خطوط هوایی مالزیا یا MH17.
این شواهد را میتوان بهصورت دستی از طریق سایتهای رسانههای اجتماعی و از طریق ابزارهای تخصصیتر، از جمله سرویسهای ماهوارهای مانند Google Earth Pro و ردیابهای حملونقل مانند Flightradar24 گردآوری کرد. با این حال، این فرایند همچنین میتواند تا حدی خودکار باشد. امروزه فناوریهای استخراج محتوا [عمل کپی کردن اطلاعاتی که روی یک صفحه نمایش دیجیتال نشان داده میشود تا بتوان از آن برای اهداف دیگر استفاده کرد] که در بدل پول کار میکنند، مانند Apify، Scrapingbee و Phantombuster به کاربران اجازه میدهند تا محتوا را براساس کلمات کلیدی در عنوان یا محتوا، فهرستی از نام شهرهای ایرانی و ابردادههایی مانند کشور بارگذاریشده شناسایی کنند.
امروز جمعآوری و بعداً تحلیل کنید
در حالی که تمام شواهد مرتبط باید جمعآوری و ذخیره شود، اغلب مشخص نیست که چه چیزی ارزش ذخیرهسازی را دارد. بهعنوان مثال، یکی از شواهد کلیدی برای حل معمای سرنگونی MH17 در سال 2014، از دوربین داشبورد موتری که اتفاقاً پرتابکننده موشک در حال حمله را نشان میداد، به دست آمد. این ویدیو در سال 2016 در یوتیوب آپلود شد (تنها ویدیویی که در حساب کاربر پست شد) و حدود یک هفته بعد توسط دو کاربر توییتر کشف شد و سپس بلافاصله توسط Bellingcat ارزیابی گردید.
روزانه هزاران فلم و عکس از رویدادهای ایران در فضای مجازی منتشر میشود و مرتبسازی و سازماندهی آنها فشرده و زمانبر است. علاوه بر این، فناوری هوش مصنوعی تشخیص زمان و مکان ویدیویی، روزبهروز در حال بهبود است. بنابراین، آنچه امروز از نظر تحلیلی امکانپذیر نیست، ممکن است بهزودی امکانپذیر شود. با توجه به این عوامل، قاعده کلی باید این باشد که هر چیزی که ممکن است از راه دور مفید باشد را در حال حاضر ذخیره و سپس آن را مرتب و تجزیه و تحلیل کنید.
شواهد آنلاین را به محض ظاهر شدن بایگانی کنید
شواهد آنلاین نیز باید بایگانی شود، زیرا سایتهایی که این محتویات را منتشر میکنند، ممکن است کار خود را متوقف کنند. حسابهای کاربران رسانههای اجتماعی ممکن است به حالت تعلیق قرار بگیرند یا حذف شوند و محتوا ممکن است بهعنوان خشونت گرافیکی (توسط سایر کاربران یا هوش مصنوعی) ریپورت و حذف شود. این نگرانی بهویژه پس از خرید و تغییر ساختار توییتر توسط ایلان ماسک، که اکنون در خطر ورشکستهگی و تعطیلی قرار دارد، ایجاد شده است. ماسک اعلام کرده است که در نهایت یک مدیرعامل جدید برای توییتر پیدا خواهد کرد، اما هیچ نشانه روشنی وجود ندارد که او چگونه با محتوای توییتر در صورت ورشکستهگی رفتار کند.
محتویات گرافیکی، بهویژه بیشتر برای دعوای قضایی مفید است؛ اما احتمال حذف آن نیز بیشتر است. چنین حذف محتوایی احتمالاً ادامه دارد، اما ممکن است بهطور ناگهانی نیز اتفاق بیفتد. بهعنوان مثال، صدها هزار ویدیوی آماتور، که برخی از آنها موارد سوءاستفاده شدید در سوریه را مستند کرده بود، در سال 2017 بدون اطلاع قبلی از یوتیوب ناپدید شد، ظاهراً به دلیل ریپورت شدن بهعنوان نقض سیاستهای یوتیوب در مورد خشونت گرافیکی.
راههایی برای کاهش احتمال حذف محتوا وجود دارد، مانند درخواست تأیید حسابهای فعالان و تلاشهای مستمر توسط قانونگذاران ایالات متحده و سازمانهای جامعه مدنی، تا سایتهای رسانههای اجتماعی هر محتوایی را در پلتفرمهای خود بایگانی کنند که میتواند شامل شواهد باشد. با توجه به نقض حقوق بشر، شواهد آنلاین باید به محض ظاهر شدن ذخیره شود.
مدارک باید بهصورت آنلاین از طریق یک سرویس ابری امن با استفاده از VPNها ذخیره شود تا محدودیتهای انترنت را دور بزند. بهعنوان مثال، مایکروسافت OneDrive به یک ترابایت فضای ذخیرهسازی اجازه میدهد و به اطلاعرسان اجازه میدهد که بدون توجه به موقعیت مکانی، مستقیماً ویدیوهای خود را در همان مکان آپلود کند. پس از بارگذاری شواهد، ابردادهها نیز باید به شیوهای استندرد بایگانی شود. تمام شواهد علاوه بر این، باید روی یک سرور آفلاین ذخیره شود تا از هر گونه آسیب احتمالی به محتوا در ابر/کلود جلوگیری شود. پس از بایگانی شدن شواهد، ویدیوها میتواند از طریق سرویسهای پولی مانند خدمات موجود در Vimeo پخش شود.
گاهی، یک عکس یا ویدیو میتواند یک ابهام را رفع کند. هر قطعهای، مهم است. این موضوع بارها به رسمیت شناخته شده است که دولتها برای حمایت از پاسخگویی در قبال جنایات (از تحقیقات نظامی متفقین قبل از محاکمه نورنبرگ تا تأسیس کمیسیون تحقیق برای بررسی جنایات وحشیانه در اوکراین) به رسمیت شناخته شدهاند. این بار هم فرقی نمیکند و به نفع دولتها است که از گردآوری شواهد و طرح دعوای قضایی حمایت کنند تا به دولت ایران و همه رژیمهای ناقض حقوق بشر نشان دهند که مقامهای آنها از هنجارهای بینالمللی مستثنا نیستند.
یکی از راههای واضح و مشخص برای حمایت از فرایندهای پاسخگویی در مورد نقض حقوق بشر و جنایات وحشیانه در ایران، این است که کشورهای عضو سازمان ملل از فراخوان سازمانهای جامعه مدنی و کارشناسان حقوق بشر سازمان ملل برای ایجاد مکانیسم تحقیقی سازمان ملل در نشست ویژه آتی شورای حقوق بشر سازمان ملل حمایت کنند.
راههای معدودی وجود دارد که از طریق آن مقامهای ایرانی میتوانند پاسخگو باشند. قابل ذکر است که ایران یکی از طرفین دادگاه کیفری بینالمللی نیست و بعید است که شورای امنیت سازمان ملل متحد با توجه به اتحاد ایران با اعضای دارای حق وتو، روسیه و چین، مایل به ارجاع موضوع به دادگاه باشد.
با این حال، مانند عاملان سوری، هنوز گزینههایی وجود دارد. صلاحیت جهانی، اصلی است که به موجب آن برخی از کشورها میتوانند جنایات جنگی، جنایات علیه بشریت و نسلکشی را حتا زمانی که در کشور دیگری مرتکب شدهاند، تحت پیگرد قانونی قرار دهند. اگرچه این نوشدارویی چندان کارساز نیست، اما این امکان را برای اولین محاکمه علیه یک مقام عالیرتبه سابق سوری فراهم کرد که در ماه جنوری در آلمان محکوم شد؛ جایی که مکانیسم بینالمللی، بیطرف و مستقل تأیید کرده است که از حوزههای قضایی در پروندههای مربوط به سوریه حمایت میکند. تنها شش ماه بعد، یک مقام سابق ایرانی پس از اولین تعقیب کیفری برای قتلعام زندانیان ایران در سال 1988 که طی آن پنج هزار زندانی سیاسی کشته شدند، محکوم شد.
عدالت بدون مدارک و شواهد دستنیافتنی است. آن را جمعآوری و نگهداری کنید.