نیتا کاشید زن 44 ساله و پر مشغله ای است که فرصتی برای استراحت ندارد. او کارمند بهداشت اجتماعی است. روزِ کاری او مملو از ساعتهای بازدیدیست که از زنان و کودکان در روستای محل زندگی اش دیدار میکند. ساعتهای کاری روزانه ای او پر است از کمک به وضعیت اضطراری صحی، ارائه حمایت به مادران و نوزدان، انجام سروی، و کمپینهای واکسیناسیون. او به عنوان نماد کارکرد بهداشت و سلامت دولت هند در این محل شناخته میشود.
افزون بر تمام این مشغلهها، او مجبور است به مرزعه ای کوچکش نیز رسیدگی کند. با آن که، نیتا کاشید تماموقت به عنوان کارمند بهداشت اجتماعی در خط مقدم مشغول وظیفه است، دستمزد ناچیزی دریافت میکند و مجبور است برای چرخاندن چرخه ای زندگی اش محصولات خودش را نیز بفروشد.
کاشید میگوید: “معاش که من دریافت میکنم، برای چرخاندن زندگ ام کافی نیست. دو فرزند دارم که به مکتب میروند. باید هزینه آموزش و پرورش شان را پرداخت کنم.”
کاشید یکی از تقریباً یک میلیون کارمند بهداشت اجتماعی است که زیر برنامه ای مشخص دولت هند استخدام شده است. این برنامه به عنوان رابط بسیار مهم میان روستا نشینان فقیر و نظام صحت عامه ای این کشور عمل میکند.
این کارمندان به خاطر نقش حیاتی شان در تضمین دسترسی به مراقبتهای اولیه در جریان همهگیری کرونا در کانون توجه عمومی قرار گرفتند، و برنده ای جایزه جهانی “رهبر سلامت” از سوی سازمان جهانی صحت معرفی شدند. این جایزه باعث شد که وضعیت کاری کارمندان بهداشت اجتماعی (CHWs) در سراسر جهان مورد توجه و بررسی قرار گیرند.
این برنامهها به عنوان روشی مقرون به صرفه برای کاهش مرگ و میر مادران و نوزادان، مرض ایدز، مرض سل و امراض مختلف دیگر در دهههای گذشته مورد تحسین قرار گرفته است. یکی از دلایل مقرون به صرفه بودن این برنامه، پرداخت دستمزد ناچیز یا رایگان بودن نیروی کار آن که عمدتاً زنان هستند، میباشد. در کشورهای زیادی بسیاری از این زنان دواطلبانه کار میکنند.
گزارشی از سال 2022 توسط سازمان زنان در سلامت جهانی، که یک سازمان غیرانتفاعی جهانی است، برآورد کرده بود که 6 میلیون کارمند زن در بخش بهداشت کار میکنند، که هیچ دستمزدی دریافت نمیکنند یا دستمزد شان بسیار ناچیز است. این سازمان به این باور است که این رقم به دلیل کمبود دادههای قابل استفاده چندان واقعبینانه نیست و بسیار کم است. تحقیقات این سازمان بر اساس مقاله ای در سال 2015 در لنست است، که ادعا دارد، کار بدون مزد توسط کارمندان بهداشت اجتماعی به طور بالقوه 1.4 تریلیون دالر به اقتصاد جهانی کمک میکند. این مسئله نشان میدهد که نیروی کار بدون مزد که اکثراً زنان کارمند بهداشت اجتماعی هستند، تقریباً 2.5 درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی را در آن زمان به گونه ای اعانه میدادند.
روپا دات، که داکتر است و همچنان مدیر اجرایی سازمان زنان در سلامت جهانی است، میگوید: “چرا برای این گروه خاص نیروی کار ارزش کاری مشخص تعیین نمیکنیم، و آن را در هزینه این برنامهها لحاظ نمیکنیم؟” و ادامه میدهد: “این استثمار است و باید در برابر آن سخن گفت.”
سال گذشته، کارمندان بهداشت اجتماعی در سراسر کشور هند دست به اعتصاب زدند و خواستار دستمزد بهتر شدند و همچنان از دولت خواستند که وضعیت شغلی شان را رسمی کند. آنها بخشی از جنبش رو به رشد سازماندهی کارمندان بهداشت اجتماعی و کارشناسانی هستند که خواستار دستمزد مناسب است که بشود با آن زندگی کرد.
مادلین بالارد، مدیر اجرایی ائتلاف تأثیر سلامت جامعه، که یکی از مدافعان رسمی سازی حرفهی کارمند بهداشت اجتماعی در سرتاسر جهان است، میگوید: “کارمندان بهداشت اجتماعی به عنوان اهداکنندگان گمنام، خیرین بینام و نشانِ هستند که مجانی برای دیگران کار میکنند.”
“این روایت از جای به یک طنز مبدل میشود، که بسیاری از این برنامهها از سازمانهای بینالمللی که شعارهای توانمندسازی زنان سر میدهند، بودجه دریافت میکنند. و از این شعارها فقط برای پوشش اخلاقی این برنامهها استفاده میکنند که اساساً نیروی کار زنان ارزان در آن نقش اساسی دارد.”
کشور هند برنامه خود را در چاتیسگر، یکی از فقیرترین ایالتهای این کشور، در سال 2002 آغاز کرد و در سال 2005 در سراسر این کشور اتخاذ نمود. سوجاتا رائو، سکرتر سابق بخش سلامت در وزارت صحت و رفاه خانواده که در راه اندازی این برنامه مشارکت داشت، میگوید: “صد البته هدف اولیه این برنامه این بود که سطح مرگ و میر مادران و نوزادان را کاهش دهیم. چون مرگ و میر بسیار بالا بود.”
در شروع این برنامه، کارگران وظیفه ایجاد آگاهی، ارائه مشاوره، بسیج جامعه و ارائه برخی مراقبتهای اولیه صحی را داشتند. اما در جریان سالها، هم مسئولیتها و هم ساعات کاری آنها افزایش یافته است.
زمانیکه مرض همهگیری کرونا وارد شد، همه، کارهای کارمندان بهداشت اجتماعی را که در خط مقدم قرار داشتند، ستایش میکردند، اما خود این کارمندان از حمایت بسیار ناچیزی بهرمند بودند. نیتا کاشید خودش در جریان تطبیق قوانین قرنطین دولت هند توسط یکی از روستانشینان مورد حمله فزیکی قرار گرفت. یکی دیگر از کارمندان بهداشت اجتماعی به نام یوشا یادف که 43 ساله بود، دچار حمله قبلی شد و داکتران دلیل این حمله را بینظمی غذایی و استرس بالای کار گفتند.
بسیاری از کارشناسان بر این باورند اند که مشکلات که کارمندان بهداشت اجتماعی در طول همهگیری کرونا با آن دست و پنجه نرم میکردند، دروغ بودن یک شعار رایج را که برای توجیه دستمزد ناچیز این کارمندان استفاده میشد را آشکار نمود. و آن شعار این بود: “زنان ذاتاً انگیزه خدمت به جامعه دارند.”
مارگاریت اودرا، کارمند بهداشت اجتماعی است، که در شهر نایروبی زندگی میکند، و فعالانه برای ایجاد یک انجمن ملی برای کارمندان بهداشت اجتماعی در کشور کنیا تلاش دارد، او میگوید: “این کار سوء استفاده عاطفی است.” برای اثبات این ادعا، او روایتی را این گونه بازگو میکند؛ با مردمان که از آمریکا برای دیدن ما آمده بودند روبرو شدم که میگفتند: “کارمندان بهداشت اجتماعی شما واقعاً تحسین برانگیز هستند.”، و اگر ما در جواب شان میگفتیم: “پس به ما دستمزد میدهید؟” میگفتند: “نمیتوانیم! چون کار شما بسیار گران بهاست و نمیشود برایش قیمت تعیین کرد!”
مسئله پرداخت معاش برای اودرا بسیار روشن است. داکتران نیز از کارشان رضایت دارند و اما دستمزد دریافت میکنند و در سمت مقابل، کارمندان بهداشت اجتماعی نیز متخصصان صحت و سلامت هستند که خدمات حیاتی ارائه میدهند و باید نظر به کار شان معاش دریافت کنند.
او آمار بهداشتی و سلامتی را که برای آخرین گزارش خود به سرپرستانش جمع آوری کرده است، شرح میدهد: کودکانی که کرم زدایی شده اند، آمار کودکانی که در داخل و خارج از شفاخانه متولد میشوند، کودکانی که سوء تغذیه دارند؛ مادران باردار؛ افراد جامعه که مبتلا به بیماریهای غیر واگیر هستند و … . او همین گونه به خوانش لیست آمارش ادامه میدهد.
خانم اودرا زمانی را به یاد می آورد که پسرش از او پرسید: “مادر جان تو هر روز به شفاخانه میروی. به نظرم داکتر هستی. اما آخر ماه وقتی از تو میخواهم برای من چیزی بخری، میگویی که پول ندارم. نمیدانم چرا؟” و شما میدانید که در جوابش چیزی برای گفتن ندارم.
*این متن یک نسخه ویرایش شده از یک مقاله طولانیتر است که در وب سایت پروژه فولر موجود است.