افغانستان پس از تسلط طالبان بیشتر از هر زمان دیگر نام آن با فقر، گرسنهگی و بیکاری گره خورده است. عمق فقر را میتوان در چشمهای کودکان کارگری دید که با انبوهی از مشکلات دستوپنجه نرم میکنند. هزاران کودک در بدخشان از سرپناه، زندهگی با مصونیت و رفاه محرومند و با کارهای شاقه مواجه هستند.
کودکان کار در بدخشان از نبود سرپناه و عدم حمایت قانونی و دوامدار شکایت دارند. به گفته آنان، فقر و تنگدستی خانوادههایشان باعث شده که آنان روزها در خیابانها و در معدنکاریها مصروف کارهای شاقه باشند.
احمدالله، کودک ۱۱ سالهای است که در معدن طلای روستای «شاهیخرد» در ناحیه هشتم شهر فیضآباد، مرکز ولایت بدخشان، کار شاقه میکند. معدنکاری که یکی از کارهای شاقه و طاقتفرساست، زندهگی این کودک کار را با تاریکی و ناامیدی مواجه کرده است.
این کودک که از روزگار سخت و چالشهای فراوان زندهگی شکایت دارد، میگوید که پدرش پس از سقوط جمهوریت برای تامین مخارج زندهگی به ایران رفته بود، اما در آن جا از ساختمانی که کار میکرد، افتاد و جان باخت.
احمدالله که اکنون با یک برادر ۱۷ سالهاش نانآور خانواده شش نفریشان است، ناگزیر شده ترک مکتب کند. او میگوید: «صنف شش بودم که مکتب را ترک کردم و سه سال میشود که در این معدن کار میکنم. کار معدن سخت و من از تونل ۵۰ متری بند کش [بوری/بوجی که با ریسمان از داخل تونل] میکنم.»
محرومیت و سرنوشت ناروشن تنها چالشی نیست که دامنگیر احمدالله و برادرش شده باشد، بلکه فقر و بیکاری سبب شده است تا خانوادههای زیادی در بدخشان کودکانشان را برای تامین مخارج زندهگی به کارهای شاقه بفرستند. کودکانی که بهجای آموزش و سپری کردن دنیای کودکانهشان از آغاز درگیر مشکلات سخت روزگار و کارگری شدهاند، اکنون زیر بار زندهگی شانههای ضعیف کودکانهشان فرو افتاده است.
عبادالرحمان، یکی دیگری از کودکان کار در بدخشان است. او میگوید که تنها نانآور خانواده است که مجبور شده بار سنگین تامین مصارف زندهگی را بر دوش بکشد.
او میگوید: «روزگار ما خراب بود و صنف ششم مکتب را ترک کردم. اما بهخاطر تامین هزینه خانواده قسمت نبود که درس بخوانم و در آینده داکتر شوم.»
افزایش کودکان کارگر در بدخشان پس از تسلط طالبان، نگرانیهای جدی را میان باشندهگان و فعالان حقوق کودکان در این ولایت در پی داشته است. آنان آینده کودکان کارگر در بدخشان را تاریک بیان میکنند. آنان از رژیم طالبان میخواهند که زمینه آموزش و برنامههای حمایتی را برای کودکان فراهم سازد.
سیار ملکزاده، فعال حقوق کودکان و یکی از باشندهگان بدخشان، در صحبت با روزنامه ۸صبح با ابراز نگرانی از افزایش آمار کودکان کارگر، مقامهای محلی طالبان در این ولایت را متهم به ناتوانی در مدیریت این وضعیت میکند.
این فعال حقوق کودکان میگوید: «مسوولانی که در ادارههای بدخشان مسوولیت دارند توان مدیریت بحران پیشآمده برای کودکان را ندارند و با گذشت هر روز کودکان کارگر بیشتر میشوند. این وضعیت در درازمدت میتواند یک جنجال بزرگ باشد.»
آقای ملکزاده میافزاید که سرنوشت ناروشن کودکان کارگر و نبود یک طرح منظم جهت آموزش، آسیبهای جدی را روی جامعه و بهخصوص کودکان کار در بدخشان خواهد داشت.
با این حال، ریاست کار و امور اجتماعی بدخشان تحت کنترل طالبان، مشکلات اقتصادی مردم و افزایش کودکان کارگر را میراث بهجامانده از حکومت قبلی میداند. این نهاد اما از تلاشها برای جمعآوری کودکان کارگر و فراهمسازی زمینههای آموزشی برای آنان خبر داده است.
خیر محمد صفدر، رییس کار و امور اجتماعی طالبان برای ولایت بدخشان، میگوید که آنان با هماهنگی نهادهای مختلف داخلی و بیرونی میکوشند تا فرصت آموزش را برای این کودکان ایجاد کنند.
همزمان برخی از مسوولان در ریاست کار و امور اجتماعی بدخشان تحت کنترل طالبان میگویند که در جریان یک سال گذشته آمار کودکان کارگر در این ولایت ۸۰ درصد افزایش داشته است.
عبدالصبور فولادی، مدیر عمومی تامینات اجتماعی ریاست کار و امور اجتماعی طالبان برای بدخشان، میگوید که بررسیهای این اداره نشان میدهد که هم اکنون بیشتر از هشت هزار کودک در معادن و جادههای شهر فیضآباد، مرکز این ولایت، مصروف کارهای شاقه هستند.
براساس آمارهای رسمی این اداره، در سال گذشته رقم کودکان کارگر در بدخشان هشت هزار و ۴۵۰ کودک بود، اما بهدلیل فقر و بیکاری این رقم در حال افزایش است.
به گفته او، بیشتر این کودکان که به علت فقر و تنگدستی خانوادههایشان از بام تا شام روی جادهها و در معدنی که در پنجاه کیلومتری شهر فیضآباد موقعیت دارد در زیر برف و باران کار شاقه میکنند، از آموزش و رفتن به مکتب محرومند.
او میافزاید که از میان این کودکان به حدود ۳۰۰ تنشان از سوی یک نهاد امدادرسان زمینه آموزش فراهم شده است.
هرچند کار شاقه توسط کودکان از سالهای متمادی به این طرف در افغانستان وجود داشته است و کودکان زیادی مجبور هستند برای تامین مخارج خانوادههایشان دست به کارهای شاقه بزنند؛ اما به گفته باشندهگان بدخشان، در پی به قدرت رسیدن طالبان به شمار کودکان کارگر بیشتر از پیش افزوده شده است. براساس ادعای آنان، طالبان مسوول از بین رفتن فرصتها و افزایش بیکاری در کشور هستند.