حزب
واژهی حزب «Party» از Partir به معنای رفتن و قسمتکردن گرفته شده است. در قرون وسطی،Party معنای نظامی داشت و به دستهای که برای رفتن به صحنهی نبرد از دیگران جدا میشدند، اطلاق میشد. در قرن نوزدهم واژهی Party با گرایش فکری و طرز فکر مترادف بود؛ گرایشی که اندیشههای یک طبقه یا گروه اجتماعی را به نمایش میگذارد. (نقیبزاده، احمد، حزب سیاسی و نقش آن در جوامع امروز، ص ۱۳).
از احزاب بهعنوان «چرخ دندهی ماشین دموکراسی» و «ستون فقرات دموکراسی» نیز تعبیر شده است. (عالم، عبدالرحمان، بنیادهای علم سیاست، ص ۳۴۸-۳۴۵).
در اروپا، واژهی حزب از قرن 18 میلادی در ادبیات سیاسی متداول شد؛ چنانچه دیوید هیوم (رسالهی احزاب) را در سال 1760 میلادی منتشر کرد. اصطلاح سازمان سیاسی، مقدم بر حزب سیاسی بهکار رفته است. همچنان لیتره، لغتشناس فرانسوی، حزب سیاسی را اتحاد چندین نفر علیه افرادی دیگر تعریف میکند که دارای منافع و عقاید متفاوتاند.
حزب سیاسی به معنای گروهی از انسانها است، با اهداف مشترک که برای تحقق آن برنامه، طرح و تشکیلات خاصی را بهوجود میآورند و برای مشارکت در قدرت سیاسی و ادارهی جامعه مطابق به اندیشهها و اهداف خود مبارزه میکنند. یک حزب در مفهوم عام، گردهمایی پایدار گروهی از مردم است که دارای عقاید مشترک و تشکیلات منظم اند و با پشتیبانی مردم برای به دستآوردن قدرت سیاسی از راههای قانونی مبارزه میکنند.
اجزای احزاب سیاسی به شرح زیر است:
– توافق نظر در بارهی اصول بنیادی حزب سیاسی.
– داشتن تشکیلات منسجم و فلسفهی وجودی کاملاً مشخص.
– تلاش برای دستیافتن به اهداف از راههای مشخص و مشروع.
– کوشش در راه تعمیم و تأمین منافع ملی نه منافع محلی و یا منطقهای و سازماندهی در جهت اهداف حزبی.
برخی از رهبران سیاسی برای ایجاد حزب، این چهار شرط را لازم دانستهاند: وجود تشکیلات پایدار مرکزی، وجود شعباتی که با مرکز پیوند داشته باشد، حمایت مردمی و در نهایت کوشش برای دستیافتن به قدرت سیاسی.
عامل ظهور احزاب
خاستگاه اجتماعی، تاریخی، فکری و فرهنگی احزاب در جوامع مختلف یکسان نیست. اما میتوان ادعا کرد که نقش و کارکرد احزاب سیاسی در کشورهای مختلف دنیای امروز بسیار مشابه و بلکه یکسان و یکنواخت است و آن اینکه هدف اصلی هر حزب، کسب قدرت و یا مشارکت در قدرت از راههای مشروع و قانونی است.
از طرف دیگر مفهوم بسیار واضح «راه مشروع و قانونی»، شرکت در انتخابات و کسب آرای بیشتر مردم است و اصولاً در تعامل حقوقی و سیاسی امروز، غیر از شرکت در انتخابات و کسب آرای مردم، هیچ راه مشروع دیگری را نمیتوان پیدا کرد. چون تحقق حاکمیت ملی که حق اصلی مردم یک کشور و زیربنای دموکراسی است، تنها از این طریق میسر است و مردم تنها از طریق یک انتخابات آزاد، سری و عمومی میتوانند ارادهی خود را تبارز دهند و نماینده یا نمایندهگان خود را برای ادارهی کشور برگزینند.
مبارزات مردم در غرب عامل مساعد ایجاد بستر طبیعی و منطقی احزاب سیاسی بهشمار میآید. پیدایش دولت-ملت زمینهساز بروز احزاب سیاسی شده و احزاب سیاسی در بطن دولتهای مردمی شکل یافته است و دولتها نیز بستر مناسب را برای تکامل احزاب سیاسی بهوجود آوردهاند.
نخبهگان سیاسی، منشأ هستی حزبها را بسته به توسعهی دموکراسی، شرکت عام مردم در انتخابات و سهیمشدن آنان در مبارزات پارلمانی میدانند. از دیدگاه آنان، ظهور حزبهای سیاسی با شکلگیری گروههای پارلمانی و کمیتههای انتخاباتی رابطهی متقابل دارد. حزبهای سیاسی مبتنی بر عقلانیت و غریزه در اجتماع، منافع جمعی را بر منافع فردی ترجیح میدهند و برای آنان آنچه اصالت دارد، منافع جمعی است.
حزب سیاسی با چند مقوله و عنصر دیگر، از آن جمله «حکومت»، «دموکراسی»، «انتخابات»، «مردم»، «آزادی» و «رقابت» پیوند عمیق و تنگاتنگ دارد. به گونهای که تمام این عناصر یک ارتباط زنجیرهای با همدیگر دارد و موجودیت هر کدام بدون دیگری امکان پذیر نیست و از همینجا است که نقش فوقالعاده و مهم احزاب سیاسی در حیات ملی و سرنوشت سیاسی هر جامعه روشن میشود.
کارویژههای احزاب
اساسیترین کارویژهی احزاب اینگونه معرفی شده است:
– رقابت انتخاباتی با هدف پیروزی؛ از کارویژههای مهم احزاب گزینش نامزدهای انتخاباتی و تلاش برای کسب آرای مردم و پیروزی در جریان انتخابات است.
– تدوین سیاستهای عمومی؛ احزاب مجموع برنامهها و سیاستهای مورد نظر شان را برای اعضا و مردم تبیین مینمایند.
– آموزش سیاسی مردم؛ از کارویژههای مهم احزاب آموزش سیاسی مردم و بالابردن آگاهی سیاسی افراد است.
– برخورد و انتقاد از حکومت؛ احزاب با در نظرگرفتن عملکرد و رفتار دولتمردان، مجموعه عملکرد نظام سیاسی را زیر نظر میگیرند و رفتارهای نامناسب حکومت را مورد انتقاد قرار میدهند.
– واسطه میان حکومت و مردم؛ حزب پیوند دهندهی فرد و حکومت است.
– تسهیل کار حکومت پارلمانی؛ احزاب بهعنوان پشتوانه برای حکومت پارلمانی هستند.
– گردآوری همفکران؛ حزب همه همفکران و کسانی که دارای گرایش فکری و سیاسی نزدیک به هم هستند را گردهم میآورد. (بیتهام، دموکراسی چیست، ترجمهی شهرام نقش تبریزی، ص ۲۷).
ادامه دارد…