معضل تحریک طالبان پاکستانی (تیتیپی) جدیتر از پیش شده و ظاهراً روی رابطه گرم طالبان و پاکستان نیز بیشتر سایه افکنده است. طوری که به ازای هر حمله مسلحانه تیتیپی در خاک پاکستان، تنش لفظی میان مقامهای این کشور و گروه طالبان اوج میگیرد. حتا منیر اکرم، نماینده دایم پاکستان در سازمان ملل، که به حمایت از طالبان شهره است، چندی پیش در نشست شورای امنیت که درباره افغانستان برگزار شده بود، با لحن صریح علیه این گروه موضع گرفت؛ اظهارات غریبی که همه را به شگفتی انداخت. اگر فعالیت تیتیپی برای پاکستان دردسرساز نمیبود، بعید بود که طالبان از سوی منیر اکرم گروهی خطاب شوند که به تروریستها آزادی عمل میدهند.
پاکستان در همسویی با طالبان در چند نوبت برای مهار تیتیپی تلاش جدی به خرج داد، ولی ناکام ماند. تلاشهای اسلامآباد پس از آن تشدید شد که عمر توافقنامه آتشبس میان این کشور و تیتیپی به پایان رسید؛ توافقنامهای که با پادرمیانی سراجالدین حقانی، وزیر داخله طالبان، در نوامبر ۲۰۲۱ امضا شده بود. نقض توافقنامه منجر به افزایش حملههای تیتیپی در خاک پاکستان شد که تا هنوز ادامه دارد.
پاکستان به منظور اقناع طالبان برای سرکوب تیتیپی یک هیات عالیرتبه دولتی را در فبروری سال گذشته به کابل فرستاد که در راس آن خواجه آصف، وزیر دفاع پیشین و جنرال ندیم، رییس سازمان استخبارات (ISI) آن کشور، قرار داشتند. این دو نظامی بلندرتبه پاکستانی با مقامهای رده اول طالبان دیدار و گفتوگوی مفصل داشتند که نتیجه آن، افزایش تحرکات تیتیپی بود، نه کاهش و توقف آن.
همینطور حنا ربانی کهر، عضو وزارت خارجه پاکستان، در راس هیات بلندرتبه دولتی در نوامبر ۲۰۲۲ با تشریفات ظاهراً ویژه به کابل آمد و با مقامهای طالبان دیدار کرد؛ دیداری که به دلیل پوشش ضد طالبانی او خیلی هم خبرساز شد. حضور و فعالیت رهبران و جنگجویان تیتیپی در سایه امارت طالبان در صدر آجندای طرفین قرار داشت، ولی حاصلی نداشت جز افزایش حملههای هراسافگنانه در خاک پاکستان.
گام دیگری که اسلامآباد به قصد مهار تیتیپی برداشت، معرفی نماینده ویژه برای افغانستان بود: آصفعلی درانی. قبل از وی دیپلمات دیگری به نام محمدصادق این مسوولیت را به پیش میبرد. گماشتن آقای درانی در پُست نمایندهگی ویژه در راستای اقناع طالبان مبنی بر مبارزه علیه تیتیپی بود؛ چون ادعا میشود که وی پشتون است و نبض طالبان را بهتر از دیگران خوبتر درک میکند. درانی در جولای و سپتامبر سال گذشته در دو نوبت در راس هیات دولتی به کابل آمد و با اعضای کلیدی طالبان دیدار و گفتوگو کرد. خواست مقامهای اسلامآباد از ملا هبتالله آخوندزاده برای صدور فرمان منع جهاد در خاک پاکستان زمانی خبرساز شد که درانی به کابل سفر کرد. دیدارهای درانی نیز نتیجهای در پی نداشت که منجر به حصول رضایت مقامهای پاکستانی شود.
پاکستان توقف نکرد و دست به دامن چین و امریکا نیز شد. اسلامآباد در می سال گذشته میزبان نشست سهجانبه با حضور نماینده چین و وزیر خارجه طالبان بود. چین در آن نشست سعی کرد در نقش میانجی برای حل معضل تیتیپی میان پاکستان و طالبان عمل کند؛ چون بر طرفین تا جایی نفوذ دارد. این نیز کارگر نیفتاد و غوغای مقامهای پاکستانی همچنان ادامه یافت.
بهتازهگی عاصم منیر، رییس ستاد ارتش پاکستان، به امریکا رفت و با مقامهای این کشور دیدار و گفتوگو کرد. روشن است که معضل تیتیپی و میزبانی طالبان از آن در صدر آجندای دیدار طرفین قرار داشته است؛ چرا که واشنگتن اگر اراده کند، میتواند طالبان را طوری عیار سازد که وفق مراد اسلامآباد باشد.
نکته مهم این است که تلاشهای فوق نهتنها منتج به نتیجه مطلوب نشد، بل فعالیت جنگجویان تیتیپی بیش از پیش شدت گرفت، تا جایی که مقامهای اسلامآباد را این روزها دستپاچه کرده است. حالا به نظر میرسد توسل به مولانا فضلالرحمان، آخرین تلاشی است که پاکستان به کار میبندد؛ البته کارآیی آن نیز چون سایر تلاشها در هاله ابهام است. فضلالرحمان در پیشگاه دولتهای پاکستان جایگاه محکمی دارد و همینطور محبوب طالبان افغانستان است. برای همین است که طالبان از فضلالرحمان به کابل دعوت کرده و از آمادهگیها برای پذیرایی از او خبر دادهاند. این در حالی است که وزارت خارجه پاکستان سفر ملای خود به کابل را شخصی و کماهمیت خوانده است. واقع این است که فضلالرحمان از سوی اسلامآباد به کابل فرستاده میشود، نه اینکه از سفر وی اطلاع نداشته باشد. دولت پاکستان به این دلیل اظهار بیاطلاعی میکند که میخواهد ضعف خود را کتمان کند؛ به این معنا که ادعا نشود در برابر تیتیپی و طالبان افغانستان به پیمانهای عاجز شده که دست به دامن یک روحانی شده است. فضلالرحمان به نحوی تلاش میکند هر دو جناح را راضی نگه دارد: طالبان و دولت پاکستان. شوروشعف طالبان در میزبانی از وی، نشان میدهد که شاید این گروه را فدای پاکستان نکند.
طالبان نیز برای آنکه موازنه را حفظ کنند، قرار است ملا شیرین را به پاکستان بفرستند؛ ملایی که از یاران خاص رهبران قبلی و فعلی این گروه است. او فعلاً بهحیث والی طالبان در قندهار کار میکند. گفته میشود با مقامهای پاکستانی و رهبران طالبان پاکستانی نیز رابطه نسبتاً محکم دارد. هدف سفر ملا شیرین نیز کاستن از سردی رابطه طالبان و اسلامآباد است. دو ملای به ظاهر صاحبنفوذ به این دلیل از دو جناح وارد میدان شدهاند تا اگر فیصلهای حاصل میشود، سود طرفین در آن مساوی باشد، نه اینکه یکی سود و دیگری زیان کند.
به نظر نمیرسد ملای طالبان و ملای پاکستان بتوانند بر حل معضل تیتیپی فایق آیند. کاری که شاید بتوانند انجام دهند، کاستن از سردی رابطه طالبان و اسلامآباد، آن هم در کوتاهمدت است. آنچه روشن است، این است که طالبان افغانستان بهسادهگی طالبان پاکستانی را سرکوب، خلع سلاح و زندانی نمیکنند؛ چون هراس دارند که جنگجویان تیتیپی به سایر گروههای تروریستی بهویژه داعش و القاعده بپیوندند. روشن است که قوی شدن حضور داعش و القاعده در افغانستان، برای طالبان بهغایت زیانآور است؛ چون دنیا از این دو گروه هراس دارد، ولی پروای تیتیپی را ندارد. برای همین است که گوش طالبان برای شنیدن سخن اسلامآباد کر شده است؛ چون دنیا معضل تیتیپی را در زمره امور داخلی پاکستان میداند و برای سرکوب آن بر طالبان افغانستان فشار لازم وارد نمیکند.
طالبان در نهایت برای خرسندی اسلامآباد شاید دو کار را انجام دهند: 1- طالبان پاکستانی را به امضای توافقنامه آتشبس وادار کنند که این شدنی به نظر میرسد، ولی ظاهراً موافق طبع دولت پاکستان نیست؛ چون مبادا تعبیر به ضعف شود. 2- طالبان میتوانند حضور تیتیپی را در افغانستان حفظ کنند، ولی به آن مجال فعالیت علیه خاک پاکستان را ندهند. این نیز شدنی به نظر میخورد، ولی روشن نیست که اسلامآباد به این حد اکتفا میکند یا خیر.