طالبان پس از به قدرت رسیدن، بیشترین محدودیتها را بالای زنان وضع کردهاند. روز چهارشنبه وزیر تحصیلات عالی طالبان ذریعه مکتوب رسمی، دانشگاهها به روی دختران بسته و حق تحصیل که ابتداییترین حق بشر است را از خانمها گرفته است. بستن مکاتب و دانشگاهها به روی دختران، چه تاثیری روی اقتصاد و اجتماع میگذارد؟ عواقب آن چه خواهد بود؟ این مقاله به پرسشهای فوق پرداخته است.
انسان و دانشگاه مهمترین زیرساختهای اقتصادی یک کشورند. برمبنای سطوح آموزش (لیسانس، ماستری، دکتورا و مافوق دکتورا) در دانشگاهها و نظر به تعریف تازه توسعه اقتصادی پایدار، دانشگاه ها نسل بندی شدهاند. دانشگاه های نسل اول آموزش محوری را دنبال میکنند، دانشگاه های نسل دوم آموزش و پژوهش را انجام میدهند، دانشگاههای نسل سوم علاوه بر آموزش و پژوهش، کارآفرین هستند و دانشگاههای نسل چهارم و پنجم ارزشآفرین و تمدنسازند.
سرمایه اجتماعی (انسانهای تحصیلکرده) یکی از معیارها و شاخصهای جامعه ایدهآل است. ساختارها و معیارهای اجتماعی یک زندهگی توام با امنیت و سلامت اجتماعی و فرصت رشد برای تمام اقشار را فراهم میکند. پس دانشگاه با معیارهای اجتماعی میتواند انسانهای مناسبتری را تحویل جامعه دهد. از طرف دیگر، این روشها به ایجاد یک نظام شخصیتی متناسب با رشد اقتصاد کمک میکند.
برای ایجاد رشد جامعه و اقتصاد پویا، باید یک نظام اجتماعی ایجاد کنیم. در گذشته این نظام اجتماعی در مساجد، خانوادهها و مکاتب شکل میگرفت، اما بهتدریج در طول بیست سال جمهوریت وارد دانشگاهها شد.
دانشگاه با آگاهیبخشی نقش مهمی در ایجاد اعتماد، اقتصادسازی، امنیت، مشارکت و همبستهگی اجتماعی دارد. رشد و توسعه اقتصادی به زیرساخت نیاز دارد و نیروی تحصیلیافته یکی از زیرساختهای توسعه اقتصادی است.
انسانها مهمترین زیرساخت برای یک کشورند. بسیاری از کشورها اکنون مهاجرپذیرند، زیرا برای توسعه و رشد اقتصادی در آینده به نیروی انسانی نیاز دارند. دانشگاه که یکی از زیرساختهای دیگر است، انسان خام را پرورش میدهند و تبدیل به نیروی مولد میکند. پس دانشگاه نیازمند توجه بیشتر برای تولید زیرساختها است. نیروی مولد مهارتمحوری که حاصل دانشگاهها است، فاصله دانشگاه و جامعه را کاهش میدهد.
در جریان بیست سال جمهوریت و سالهای قبل تکنولوژی و ماشینآلات به افغانستان وارد میشد، اما در سالهای اخیر دانشگاههای افغانستان توانستهاند آهستهآهسته به کارهای علمی و کاربردی برای تربیت نیروهای مهارتمحور موفق شوند. اگر اساتید و دانشجویان مورد حمایت مالی قرار میگرفتند، میتوانستند دانشگاه را با صنعتهای کوچک و حکومتداری خوب پیوند بدهند.
دانشگاهها و سیستم تحصیلات عالی تولیدکننده هنجاری است که سرمایه انسانی لازم را در اختیار نظام سیاسی حاکم، فرهنگ و اجتماع قرار میدهد؛ اما طالبان برعکس نمیخواهند از تولیدات بیست سال گذشته استفاده کنند. آنها برای تولیدات از این زیرساختها بهشکل موثر استفاده نمیکنند، بلکه دانشگاهها را هم به روی دختران افغانستان بستهاند.
یک بخش اساسی فعالیت دانشگاهها، پژوهش است. این بخش رکن اساسی رشد اقتصاد دانسته میشود و در تامین عدالت اجتماعی نقش خوبی دارد. در کشور ما طی سالهای اخیر به مساله و اهمیت پژوهش تا اندازهای پی برده شده بود. در تحقیق اساتید دانشگاهها برای کسب رتبه علمی و ارتقای درجه، چاپ کتاب و حتا پایاننامه بیشتر دانشجویان از جمله سند راهبردی علم، فناوری و کلید حل مشکلات اقتصادی، حکومتداری، تامین عدالت اجتماعی و رشد فرهنگ و همدیگرپذیری بود. دانشگاههای جان هاپکپنز، میشیگان و کالیفرینا در امریکاه سالانه هرکدام در حدود دو میلیارد دالر را هزینه تحقیق و انکشاف موضوعات فوق میکنند. فعالیتهای پژوهشی در سالهای اخیر جمهوریت، رویکرد مثبت بود. دانشگاهها برای شناسایی نیازهای جامعه از طریق طرحها، پایاننامهها و رسالهها، مستقیم و غیرمستقیم به رشد اقتصادی و تامین عدالت اجتماعی کمک میکردند.
از زمان به قدرت رسیدن طالبان دانشگاهها در افغانستان از پژوهش دوباره به سمت عقب روی گرداندهاند. بیش از 300 استاد دانشگاه تا به حال کشور را ترک کردهاند. نبود امنیت شغلی، کاهش معاش استادان و تعیینات ملاها در راس دانشگاهها، سبب شده که آنها وظایفشان را ترک کنند. استادانی که برای ادامه تحصیل به بیرون از کشور رفته بودند، دوبار به کشور برنگشتهاند. بسته شدن دانشگاه به روی دختران، بخشی دیگر از استادان را واداشته است تا به رسم اعتراض از وظایفشان کنار بروند. هیچکسی در دانشگاه آماده نیست روی یک موضوع خاص تحقیق کند و به حل مشکلات بپردازد و برای انکشاف علم کار کند.
بیشتر کشورها برای رسیدن به توسعه اقتصادی، رشد پایدار، جهانی شدن تجارت، رشد فرهنگ و تامین عدالت اجتماعی نیازمند فناوری در همه ابعاد علمی و کشاورزیاند. یکی از باارزشترین منابعی که جامعه در اختیار دارد، دانشگاه است. کشورها حل مسایل و رفع نیازمندیها در راستای توسعه را به دانشگاه و دانشجویان میسپارند تا طرح معقول برای تطبیق آن ارایه شود. اما در افغانستان برعکس برای اثرگذاری نسلهای دانشگاهی (آموزشی، پژوهشی و کارآفرینی) در توسعه اقتصاد و اجتماع هیچ توجه نمیشود و حتا مانع رفتن آنها به دانشگاه میشوند. این امر عواقب جبرانناپذیری دارد. اینگونه، جامعه آهستهآهسته فرسوده میشود. دانشگاه نقش مهمی در پیشرفت دارد و باید سهم مهمی برای منابع انسانی تحصیلیافته قایل شویم؛ زیرا دولتها برای برنامهریزی جهت رشد اقتصادی به منابع انسانی نیاز دارند.
طبق نظریه سرمایه انسانی، تحصیلات بیشتر و هر نوع مهارت و آموزشی که فرد میبیند، در وی ظرفیت و قابلیتی ایجاد میکند که میتواند جریان درآمدی بیشتری را در آینده به وجود آورد. بنابراین، آموزش و افزایش توانایی و مهارت، در واقع بهمنزله سرمایههایی است که مانند سرمایه فزیکی دیگر بازدهی اقتصادی دارد. دیدگاه سرمایه انسانی که از سوی تئودور شولتز و گری بکر به رشته تحریر درآمد، ما را متوجه این حقیقت میکند که مسیر دستیابی به توسعهیافته، آموزش عالی است.
امروزه دنیا دانشگاههای آموزشمحور را کنار گذاشته و پژوهش و کارآفرینی را در دانشگاهها فعال کردهاند. دانشگاههای کارآفرین دانشجویان و رشتههای هدفمندی را تعریف و منابع انسانی لازم را به بازار کار تزریق میکنند؛ چون این نهادها بازیگران اصلی به شمار میروند. اما متاسفانه طالبان نتوانستهاند حتا دانشگاههای آموزشمحور را به روی شهروندان بهطور منظم فعال نگه دارند.
پیامد بستن دانشگاه به روی دختران
طبق گزارش وزارت تحصیلات عالی، در حدود 126 دانشگاه خصوصی و 39 دانشگاه دولتی در افغانستان فعالیت دارند. 25 تا 35 درصد استادان را در دانشگاههای دولتی زنان تشکیل میدهند. 35 تا 45 درصد دانشجویان را نیز دختران تشکیل میدهند. حتا در بعضی از دانشگاههای خصوصی بیش از 50 درصد دانشجویان، دخترند. با بسته شدن دانشگاهها، استادان زن وظایفشان را از دست دادهاند. ممانعت تحصیلات دختران سبب میشود که در طول یک سال آینده در حدود 70 تا 80 درصد دانشگاههای خصوصی فعالیتشان را توقف دهند. این یک ضربه محکم بر پیکر عدالت اجتماعی و اقتصادی است که پیامدهای جبرانناپذیری دارد. این امر، سرعت چرخه اقتصاد را کند میکند و فرار سرمایه و به تبع آن بیکاری و فقر را افزایش میدهد. مردم بیشتر مجبور میشوند به مهاجرت روی بیاورند. گسترش افراطگرایی در کشور، زمینهسازی برای سربازگیری گروههای مخالف طالبان، ترویج ازدواجهای اجباری و زیر سن و افزایش منازعات اجتماعی و خانوادهها از جمله پیامدهای دیگری خواهد بود که بستن دانشگاه به روی دختران با خود دارد.