ازدیاد نفوس در کشورهای در حال توسعه، یکی از بزرگترین چالشها است. این چالش اقتصاد این کشورها را با تهدید شدید مواجه کرده است. هرچند در اکثریت کشورهای در حال توسعه مشکل ازدیاد نفوس حل شده، اما در تعدادی از کشورها به شمول افغانستان تاهنوز لاینحل باقی مانده است. اکثریت مطلق خانوادهها در این کشورها با وجود مواجه بودن با گرسنهگی حاد، حاضر به کنترل زاد ولد نیستند. در خانوادههای افغانستانی بنا بر عقاید شدیداً سنتی و خرافاتی فرزندآوری بدون در نظر داشت هیچ معیار اجتماعی، صحی و سنی صورت میگیرد؛ اما بعداً بنا بر فقر و گرسنهگی به فروش آنها میپردازند.
در میان تمام ناهنجاریهایی که از افزایش بیرویه جمعیت ناشی میشوند، ناهنجاری اقتصادی برجستهترین آن است. این چالش تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم بر توسعه اقتصادی کشورها دارد و انواع چالشها مانند ایجاد فوج عظیم آلودهگی هوا، کمبود آب آشامیدنی، افزایش بیکاری، افزایش فقر، افزایش ناهنجاریهای امنیتی و کاهش دستیابی به محیط زیست سالم را در پی دارد. تمام این موارد به ایجاد مشکلات اقتصادی منجر میشود. بنابراین، رفع این چالشها مدیریت جدی میخواهد. این مدیریت وضعیت بایست تحت یک سیستم منظم و عملی از سوی دولتها طرح و با همکاری خانوادهها تعمیل شود.
دلایل اصلی افزایش سرسامآور جمعیت در افغانستان
اکثریت مطلق خانوادههای افغانستانی براساس باورهای سنتی خود، افزایش در تعداد فرزندان، خصوصاً فرزندان پسر را نوعی از غرور تلقی میکنند. آنها باور دارند که در بار خدا بیکران است و او همه را روزی میدهد. مساله دیگر، عدم دستیابی به امکانات صحی برای کنترل فرزندآوری است. در برخی موارد باورهای خرافی مردم مانع استفاده از امکانات صحی برای کنترل فرزندآوری میشود.
افغانستان اکنون با شدیدترین چالشهای اقتصادی دست به گریبان است و موج عظیمی از نفوس این کشور بنا بر فقر و بیکاری حاد دنبال راههای فرار از کشورند. عدم مدیریت جمعیت، چالشهای اقتصادی را بهشدت افزایش میدهد. هرچند در علم اقتصاد نیروی انسانی یکی از چهار عامل اصلی تولید است، اما واضح است که ازدیاد بیش از حد، موجودیت هر چیزی را کمارزش میکند. در اکثریت موارد رابطه میان ارزش و کثرت معکوس است؛ یعنی به هر پیمانهای که حجم یا تعداد یک چیز افزایش یابد، ارزش آن کاهش مییابد. نیروی انسانی در افغانستان نیز به اندازهای افزایش یافته و هم در حال افزایش است که ارزش آن را بهشدت کاسته است. در چارچوب علم اقتصاد تعادل اساسیترین معیار است که برمبنای آن تمام شاخصهای اقتصاد خرد و اقتصاد کلان به توسعه رسیده و حد مطلوب به دست میآید. مساله افزایش جمعیت در افغانستان بهکلی تعادل خود را از دست داده و تمام شاخصهای اقتصاد این کشور را به چالش کشیده است. بیکاری، فقر، کسر بلانس تجارت، آلودهگی محیط زیست، عدم دستیابی به آموزش و عدم دستیابی به رشد اقتصادی عمدهترین چالشهایی است که دراثر افزایش نفوس در خانوادههای افغانستانی تشدید یافته است. در ذیل به چند عامل این وضعیت اشاره میشود:
بیکاری
اکنون عرضه و تقاضای نیروی کار در بازارهای افغانستان بهشدت نامتعادل است. عرضه بهمراتب بیشتر از تقاضای آن است. نرخ بیکاری در افغانستان همهساله افزایش مییابد و ظرفیتهای ارگانهای موجود در مقایسه به نیروی کار خیلی اندک است. بنابراین، دیده میشود که دراثر افزایش جمعیت چالش بیکاری نیز افزایش مییابد.
فقر
بربنیاد آمارهای مختلف، افغانستان یکی از معدود کشورهایی است که بیش از 90 درصد خانوادههای ساکن در آن زیر خط فقر به سر میبرند. اکثریت مطلق خانوادههای پرجمعیت تمام عواید قابل تصرفشان را مصرف میکنند. بنابراین، دیده میشود که دراثر نبود پسانداز در خانوادهها، افزایش بیکاری و ازدیاد بیش از حد نفوس، دامنه فقر در کشور نیز گستردهتر میشود.
کسر بلانس تجارت
یکی از چالشهای بزرگ اقتصادی که افغانستان طی سالهای سال با آن دست و پنجه نرم میکند، کسر بلانس تجارت است. بربنیاد سالنامههای تجارت اداره ملی احصاییه، افغانستان بهگونه اوسط طی 10 سال اخیر سالانه به ارزش ۷.۸۵ میلیارد دالر واردات داشته، اما اوسط صادرات سالانهاش در همین مدت کمتر از یک میلیارد دالر امریکایی بوده است. بنابراین، دیده میشود که منابع موجود در افغانستان قادر به تهیه مایحتاج کمتر از 20 درصد نفوس کشور بوده و متباقی شهروندان مواد معیشتیشان را از خارج تهیه میکنند. عامل تهیه مایحتاج شهروندان افغانستانی از خارج، کمکهای بشردوستانه و قرضههای جامعه جهانی است. بنابراین، افزایش هرچه بیشتر جمعیت افغانستان کسر بلانس تجارت کشور را نیز افزایش میدهد و افغانستان را بهعنوان یک کشور مصرفی نگه میدارد.
آلودهگی محیط زیست
یکی از بزرگترین چالشهایی که تمام جهان را با تهدید جدی مواجه کرده، آلودهگی محیط زیست و تغییرات اقلیمی است. افغانستان نیز همهساله دراثر حوادث طبیعی که ناشی از تغییرات اقلیمی و آلودهگیهای زیستمحیطی است، خسارات هنگفتی را متحمل میشود. طوری که واضح است، همهساله حوادث طبیعی مانند سیل، زلزله، بارانهای بیوقت و غیره در جغرافیای افغانستان و اطراف آن در حال افزایش است. دراثر این حوادث خسارات مالی و جانی هنگفت بر شهروندان این کشور نیز وارد میشود. یکی از اساسیترین عوامل آلودهگی محیط زیست و افزایش درجه حرارت، افزایش نفوس است. دراثر افزایش بیرویه نفوس در کشور، آلودهگی محیط زیست و حوادث طبیعی نیز افزایش مییابد که در پی آلودهگی محیط زیست و حوادث طبیعی در کشور اقتصاد ملی نیز خسارات بزرگی را متحمل میشود.
عدم دستیابی به آموزش
براساس تحقیق علمی که در سال 1400 از آدرس دانشکده اقتصاد دانشگاه کابل صورت گرفت، کودکان خانوادههای کمجمعیت اکثراً باسواد بوده و به آموزش دسترسی داشتهاند. در مقابل کودکان خانوادههای پرجمعیت دراثر ضعف اقتصاد خانوارهایشان اکثراً به آموزش دسترسی نداشته و بیسوادند. خانوادههایی که کودکانشان به آموزش دسترسی ندارند، نیروی انسانی غیرمتخصص و بیسواد را تقدیم جامعه میکنند که چالشهای اقتصادی ملی را به وجود میآورند.
عدم دستیابی به رشد اقتصادی
بنا بر تحقیق متذکره، رشد اقتصادی نیز در خانوادههای پرجمعیت شهر کابل اکثراً منفی یا صفر بوده است. هیچ خانواده پرجمعیتی در این شهر وجود نداشته که در سال قبلی (۱۴۰۰) رشد اقتصادی مثبت را تجربه کرده باشد. اما در جمع خانوادههای کمجمعیت به رغم بحران شدید اقتصادی در افغانستان، خانوادههایی وجود دارند که رشد اقتصادی و پسانداز داشتهاند. بنابراین، به هر پیمانهای که جمعیت خانوادههای افغانستانی افزایش یابد، به همان پیمانه چالشهای اقتصادی در آنها مضاعف میشود. این خانوادهها که بخش بزرگی از نیروهای انسانی بیکار و مصرفی را وارد جامعه میسازند، نهتنها مشکلات اقتصادی برای خود به وجود میآورند، بلکه اقتصاد ملی را نیز دچار چالش میکنند. اما خانوادههای کمجمعیت اکثراً از عاید قابل تصرفشان پسانداز دارند و در صورت داشتن پسانداز، به رشد اقتصادی نیز دست مییابند.
عوامل متعددی وجود دارد که بحران اقتصادی جاری را در افغانستان را تشدید میکند. در جمع آنها، افزایش سرسامآور جمعیت در خانوادهها، یکی از اساسیترین عوامل است که تا هنوز لاینحل مانده و حتا در حال افزایش است. ازدیاد بیش از حد نفوس در افغانستان چالشهای بزرگ اقتصادی مانند فقر، بیکاری، کسر بلانس تجارت، آلودهگی محیط زیست، عدم دستیابی به سواد و عدم دستیابی به رشد اقتصادی را نیز افزایش میدهد. بنابراین، ضروری است که همه خانوادهها در این کشور برای نجات اقتصادشان و دستیابی به توسعه اقتصادی، زاد ولد را مدیریت کنند.
منابع:
- تحقیق عملی «مدیریت ازدیاد نفوس و تاثیرات اقتصادی آن در افغانستان»، تحقیقکنندهگان: امینالله احمدی و حسین سخیزاده.
- Numaan, Zakim, Turbulent population growth in developing countries, (2020) Islamabad.
- Mykel, Tudaro, economic development in third world countries(1989)