معارف بلخ؛ کارمندان و آموزگاران از طالبانی شدن مکاتب شکایت دارند
۸صبح، بلخ

گشایش مکاتب به روی دختران، تعمیر مکاتب جدید و ترمیم ساختمان مکاتب موجود در سطح پایتخت و ولایتها و حضور بیش از ۱۰ میلیون دانشآموز در مکتبهای دولتی، یکی از دستاوردهای مهم نظام جمهوری در جریان دو دهه گذشته در افغانستان به شمار میرفت. در این میان بلخ نیز یکی از ولایتهای پیشتاز در بخش معارف بود که بیش از ۶۰۰ هزار دانشآموز دختر و پسر در ۷۰۰ باب مکتب دولتی و خصوصی توسط ۱۵ هزار آموزگار سرگرم آموزش بودند. براساس آمار ارایهشده از سوی ریاست معارف بلخ، ۵۷ درصد از آموزگاران این ولایت را بانوان شکل میدادند. این آموزگاران در مکاتب ابتداییه، متوسطه و لیسههای دخترانه و پسرانه مشغول تدریس بودند. پس از سقوط نظام جمهوری اما بیشتر آموزگاران زن خانهنشین شدهاند. کارمندان پیشین و کنونی ریاست معارف بلخ و آموزگاران میگویند که طالبان با برکناری کدرهای مسلکی، افزایش مضامین دینی، کاهش مضامین ساینسی و تقرریهای ناسنجیده، نظام معارف را بهگونه کامل طالبانی ساختهاند.
یکی از مقامهای پیشین ریاست معارف در بلخ در صحبت با روزنامه ۸صبح، میگوید که پس از حاکمیت طالبان همه کدرهای علمی و رهبری معارف بلخ به شمول رییس، معاونان، آمران ارشد و مدیران معارف در ولسوالیهای این ولایت که تجربه چندینساله داشتند و از طریق رقابت آزاد به این اداره راه یافته بودند، برکنار شده و افراد طالبان پستهای آنان را اشغال کردهاند. به گفته او، این امر سبب شده که معارف باکیفیت جایش را به معارف طالبانی خالی کند.
این مقام پیشین معارف بلخ که از ذکر نامش در این گزارش خودداری میشود، میافزاید: «نداشتن فهم علمی، دانش مسلکی، عدم رعایت سلسلهمراتب و عجله در تقرری افراد طالبان در بدنه معارف، شیرازه و سیستم امور معارف را تغییر داده است و برنامههای حذف شخصیتهای علمی و متعهد از معارف بلخ، این اداره را از آموزشهای مسلکی و علمی به سوی مسایل دینی و مذهبی کشانده است.»
این مقام پیشین معارف بلخ توضیح میدهد: «طرح خطرناک دیگری که سبب دلسردی خانوادهها شده، یکسانسازی آموزش مدرسههای دینی با مکاتب میباشد. طالبان در نزدیک به دو سال گذشته بیش از ۵۰۰ باب مدرسه دینی اعم از دختر و پسر را در ولایت بلخ بهگونه رسمی در تشکیلات معارف اضافه کرده و بودجه معارف را در مدرسهسازی مصرف میکنند. این کار سبب نگرانی خانوادهها شده و مانع آموزش فرزندانشان میشوند.»
به گفته او، در حال حاضر ساعتهای درسی مضمونهای دینی افزایش یافته و ساعتهای مضمونهای ساینسی کاهش یافته است. همچنان کنار زدن آموزگاران مسلکی از مکاتب و جذب ملاامامان زیر نام استاد مضامین دینی در بلخ بهسرعت ادامه دارد. جدال روی تقرری، مسایل مالی و تشکیلاتی و بیحرمتی به جایگاه معارف، از دیگر مشکلات است.
سمیر تلاش (نام مستعار) مدیر یکی از بخشهای معارف بلخ که بهتازهگی بدون دلیل موجه از وظیفه برکنار شده است، میگوید: «تا زمانی که در معارف بودم، بارها شاهد بودم که یک مکتوب چند روز بین شعبه رییس و معاونان در رفتوآمد بود. مسوول پاسخگو به مراجعان ناگزیر میشد پیش از نوشتن مکتوب با هر دو معاون و رییس بهصورت جداگانه مشورت کند و سپس مکتوب را صادر کند؛ زیرا آنها (طالبان) به جای اینکه به سیستم فکر کنند، به اختلافهای درونی که از قبل داشتند، درگیر بودند.»
شیراحمد (نام مستعار) یکی از کارمندان کنونی ریاست معارف زیر کنترل طالبان در بلخ، به این باور است که وضعیت معارف این ولایت با گذشت هر روز بدتر میشود. او به روزنامه ۸صبح میگوید که هر ماه مکتوب جدیدی در پیوند به امور آموزشی، معیارهای استخدام و رعایت قوانین سختگیرانه علیه بانوان از مرکز به ریاست معارف مواصلت میکند. به گفته او، روزهای اول حذف دریشی و داشتن ریش و کلاه از اوصاف یک مامور و آموزگار خوب بود، اما اکنون داشتن ریش دراز و لنگی برای آموزگاران و مدیران مکاتب دولتی جبری شده است.
قوانین خودساخته و سختگیرانه طالبان در برابر زنان و دانشآموزان دختر سبب شده که دهها هزار دختر در بلخ از رفتن به مکتب محروم شوند. شکریه رونق (نام مستعار) مدیر یکی از مکاتب دخترانه در شهر مزارشریف، میگوید: «تا دو سال پیش وقتی وارد لیسه و صنفها میشدیم، صدها دختر خرد و بزرگ سرگرم آموزش و تفریح بودند و فضای مکتب خوشایند بود و با علاقه به تدریس میپرداختیم، اما حالا فرزندان ما از آموزش باز ماندهاند و همه ما ناامید هستیم.» این مدیر مکتب میافزاید: «هر روز مسوولان امر به معروف میآیند و ما را امر و نهی میکنند که لباس سیاه دراز بپوشید و پوزبند ببندید. حتا در داخل صنف زمان تدریس این موارد را جبری ساختهاند. این کار برای کودکان بسیار دشوار است، بهویژه در این هوای گرم نفسهایشان قید میشود؛ اما ما مجبور هستیم. نه برای دانشآموزان روحیه درس خواندن مانده و نه هم به آموزگاران روحیه تدریس. اگر تخطی کنیم، از وظیفه سبکدوش میشویم و بعد چه کار کنیم، مگر برای نفقه روزگار گدایی کنیم!»
بلخ از ولایتهای درجه اول کشور و مرکز حوزه شمال است که ویژهگیهای فرهنگی و روحیه علمدوستی و علمپروری دارد. پس از سقوط نظام جمهوری، لبخند بر لبان باشندهگان این ولایت خشکیده است. دروازههای معارف و آموزشگاههای خصوصی به روی دانشآموزان دختر بسته شده و باشندهگان آن از سختگیریهای طالبان شکایت دارند.
کارمندان ریاست معارف در بلخ، مدیران مکاتب و آموزگاران در حالی از طالبانی شدن معارف شکایت دارند که طالبان به این باورند که آموزش مضامین ساینسی یک امر مباح است. سرپرست وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان باری بهصراحت گفته است که از لحاظ دینی رفتن به مکتب یک امر الزامی نیست. از همین رو، این گروه آموزش دختران را در نزدیک به دو سال گذشته به گروگان گرفته است. آنچنانی که از سخنان و موقفگیری مقامهای طالبان برمیآید، تا زمانی که رژیم این گروه بهعنوان حکومت مشروع از سوی جامعه جهانی شناخته نشود، درب مکاتب به روی دختران بازگشایی نخواهد شد.