سلطه طالبان بر افغانستان برای پاکستان آنگونه که تصور میشد، شادی نیافرید. عامل آن، افزایش فعالیت هراسافگنانه تحریک طالبان پاکستان (تیتیپی) علیه منافع این کشور از خاک افغانستان است. خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان، در ۲۰ جولای سال روان گفت: «از زمانی که حکومت طالبان به افغانستان آمد، ما هم قدردانی کردیم که بعد از یک جنگ طولانی موفق شدند، خوشحال شدیم و به آنها تبریک گفتیم، اما نمیدانستیم که به دشمنان ما پناه و پناهگاه خواهند داد.» آصف درانی، نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان، در ۱۹ جولای در سفر سهروزه به کابل آمد و با مقامهای طالبان دیدار و گفتوگو کرد. گفته میشود که موصوف، حامل پیام مهم از سوی دولت پاکستان به طالبان در پیوند به سرکوب تیتیپی بوده است.
بهتازهگی جنرال عاصم منیر، رییس ستاد ارتش پاکستان، در ۷ آگست گفت: «تروریستان از خاک افغانستان به امنیت پاکستان صدمه زدهاند و برای سرکوب این گروهها در خاک افغانستان اراده مستحکم داریم.» ذبیحالله مجاهد، سخنگوی طالبان، در پاسخش گفت: «جلوگیری و کنترل حملات در داخل پاکستان بر عهده ما نیست.» مقامهای اسلامآباد در گذشته، تنها از تیتیپی نام میبردند، حالا از شهروندان افغان نیز نام میبرند که بهزعم آنان در حمله بر خاک این کشور دست دارند. شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان، در اول آگست سال روان مدعی شد که در حملههای اخیر در پاکستان، شهروندان افغان دست داشتهاند و از طالبان خواست تا مراقب عبور تروریستها از مرزها باشند. همینطور، حنا ربانی کهر، وزیر دولت در امور خارجه پاکستان، از دستداشتن افغانها در حملات هراسافگنانه در خاک این کشور خبر داد و مدعی شد که اسناد و شواهد موجود در زمینه را به گروه طالبان تحویل داده است. سخنگوی طالبان در جواب نگرانی مقامهای اسلامآباد، سخن همیشهگیاش را تکرار کرد: «از خاک افغانستان علیه منافع هیچ کشوری استفاده نخواهد شد.»
با توجه به نگرانی مقامهای اسلامآباد، گروه طالبان ناچار به انتخاب میان دو گزینه است: تیتیپی و دولت پاکستان. پرسش این است که آیا گروه طالبان دولت پاکستان را به تیتیپی ترجیح خواهد داد؟
۱- امارت طالب در هیچ زمینهای درخشش نداشته و نتوانسته رضایت دنیا را فراهم کند. تنها زمینهای که دنیا بهویژه کشورهای همسایه روی آن توافق دارند و زیاد حساسیت نشان میدهند، ضرورت مبارزه با تروریسم در افغانستان است. در این صورت، اگر گام موثری در زمینه از سوی طالبان برداشته شود [که هنوز نشده و نخواهد شد]، رویکرد دنیا نسبت به این گروه تغییر خواهد کرد. لذا، طالبان شاید تلاش کنند کاری انجام دهند که رضایت همسایهگان از جمله پاکستان را بهدنبال داشته باشد. پس از کشتهشدن ایمنالظواهری، رهبر القاعده در کابل بهجای آن که طالبان در معرض خشم دنیا قرار گیرند، دولت جو بایدن کاری کرد که دنیا تصور کند گروه طالبان همکار امریکا در مبارزه با تروریسم است. این امر، طالبان را بهنحوی از پناهدادن به گروه القاعده برائت داد. در حالی که انتظار این بود، طالبان به جرم پناهدادن به القاعده تادیب شوند که نهتنها نشدند، بل پاداش نیز گرفتند. اکنون، طالبان خاموشکردن منازعه با پاکستان بر سر تیتیپی را بزرگترین آزمون فراراه خود میدانند. لذا، میکوشند تا کاری کنند که دنیا به شعار مبارزه این گروه علیه گروههای تروریستی باور کند؛ چون چشم دنیا بهسمت فعالیت تیتیپی از خاک افغانستان علیه پاکستان دوخته شده و فغان مقامهای این کشور گوش فلک را کر کرده است.
گروه طالبان در ۹ نوامبر ۲۰۲۱ مدت یک ماه میان دولت پاکستان و تیتیپی آتشبس برقرار کرد. نقش سراجالدین حقانی، سرپرست وزارت داخله طالبان، در این خصوص پررنگ بود که این امر، نشان از نفوذ طالبان بر تیتیپی دارد. ولی دیری نگذشت که تیتیپی طرح آتشبس را شکست و به حملاتش علیه منافع پاکستان آغاز کرد. میانجیگری طالبان برای آتشبس را میتوان نوعی تندادن به اعمال فشار از سوی پاکستان خواند، ضمن آن که به اصطلاح حسن نیت این گروه را برای برقراری صلح در پاکستان نشان میدهد. گام دومی که طالبان برای کسب رضایت پاکستان برداشت، انتقال اعضای تیتیپی به مناطق شمال و غرب افغانستان بود. سخنگوی طالبان صحت این اقدام را تایید کرد و گفت: «تصمیم در این زمینه براساس منافع مشترک افغانستان و پاکستان گرفته شده است.» اقدامی که بهتازهگی از سوی طالبان برای خشنودی پاکستان صورت گرفته، صدور فرمان منع جهاد علیه منافع این کشور از سوی ملا هبتالله آخوندزاده، رهبر طالبان، است. صحت این خبر را گفتههای مولوی محمد یعقوب، سرپرست وزارت دفاع طالبان، تایید میکند: «اگر کسی به خارج از افغانستان با نیت جهاد میرود، جنگ او جهاد نامیده نمیشود.» گفته میشود که آصف درانی در سفر به کابل بر مقامهای طالبان فشار وارد کرده است تا فرمان منع جهاد در خاک پاکستان را صادر کنند؛ چون اعضای تیتیپی به رهبر طالبان بیعت کردهاند و از فرمان وی تبعیت میکنند. پاکستان میخواهد که این فرمان علنی شود، اما مقامهای طالبان از ترس افکار عمومی نمیتوانند آن را علنی کنند.
نکات فوق نشان میدهد که طالبان بهجای تیتیپی، پاکستان را انتخاب میکنند. حالا، تنها گزینه باقیمانده از سوی طالبان علیه تیتیپی جنگ مسلحانه است که به نظر نمیرسد این گروه بهسادهگی آن را عملی سازد. طالبان بهشکل پراکنده با جبهه مقاومت ملی و جبهه آزادی درگیر است. همچنان مزاحمتهایی از سوی داعش وجود دارد. گشودن جبهه جدید علیه تیتیپی حتا با حمایت پاکستان برای طالبان فعلاً میسر نیست. در صورتی که طالبان چنین کنند، ممکن است اعضای تیتیپی به داعش نزدیک شوند که این به زیان طالبان است. تلاش طالبان معطوف به این است که خطر تیتیپی خاموشانه و از راه غیرمسلحانه شبیه آتشبس، انتقال به سایر مناطق و صدور فرمان منع جهاد مرفوع شود نه لزوماً با جنگ مسلحانه.
۲- پاکستان علیه طالبان ابزار فشار در اختیار دارد. چه ابزار فشاری بهتر از این که پاکستان خالق طالبان است. بدیهی است که خالق بر مخلوق تسلط و کنترل دارد. به نظر نمیرسد شاهد لحظهای باشیم که گروه طالبان علیه پاکستان گردنکشی کند. تا این دم، طالبان به مطالبات هیچ کشوری بهپیمانه پاکستان پاسخ مثبت ندادهاند. جهاد که برای طالبان خط سرخ است، برای کسب رضایت این کشور حکم بر منع آن صادر میشود. موثریت صدور این حکم کمتر از موثریت سرکوب تیتیپی بهواسطه توپ و تانک نیست؛ چون تهدید تیتیپی را شاید بتوان با توپ و تانک در کوتاهمدت نابود کرد، ولی با صدور فرمان شرعی از جنگ این گروه علیه پاکستان برای ابد خلع مشروعیت میشود. این بزرگترین خدمتی است که طالبان به این کشور انجام میدهند.
طالبان چنان به پاکستان وابستهگی دارند که هنوز خانههای رهبرانشان در این کشور است. این ادعا را حسن عباس، نویسنده کتاب «بازگشت طالبان» در گفتوگو با رسانهها مطرح کرد. همچنان بهتازهگی منصور احمد خان، سفیر پیشین پاکستان در افغانستان، در گفتوگو با رسانهها بیان داشت که طالبان بهرغم آن که افغانستان را در کنترل دارند، هنوز خانههای مقامهای عالیرتبه این گروه در پاکستان است. او اظهار داشت که بهتازهگی دریافته است که ملا یعقوب، سرپرست وزارت دفاع طالبان، نیز خانهاش در پاکستان است.
همچنان، نقش پاکستان برای ترسیم تصویر مثبت از طالبان در آیینه دنیا را نمیتوان نادیده گرفت. این تلاشها، طالبان را بیشتر مطیع اسلامآباد میسازد. مقامهای اسلامآباد بهرغم حملههای لفظی علیه طالبان، در جامعه بینالملل بهمثابه مدافع و سخنگوی این گروه عمل میکنند. پاکستان، ستونی در جنوب آسیاست که سقف سیاست قدرتهای غربی بهروی آن استوار است. امریکا و بریتانیا بهمثابه دو قدرت بزرگ غربی، پاکستان را متحد کلیدیشان میدانند. قهر پاکستان نسبت به طالبان، قهر امریکا و بریتانیا را بهدنبال خواهد داشت.
پاکستان برای سرکوب تیتیپی جدی به نظر میرسد و این جدیت طالبان را وادار میکند تا به خواست این کشور لبیک گویند. تیتیپی با گذشت هر روز فربهتر میشود و فربهی آن به نگرانی اسلامآباد میافزاید تا مبادا به نیروی غیرقابل مهار تبدیل شود. مهمترین نگرانی اسلامآباد این است که تیتیپی بهمثابه نیروی نیابتی بهدست کشور دیگری چون هند تبدیل شود. یا ممکن است با گذشت زمان، طالبان از تیتیپی بهحیث اهرم فشار علیه پاکستان استفاده کنند. لذا، تلاش مقامهای اسلامآباد این است تا هرچه زودتر بهقول بلاول بوتو زرداری، وزیر خارجه پاکستان، این «فتنه» را بهواسطه «حقیقت» یا با مداخله نظامی در افغانستان نابود یا تضعیف کنند.
۳- ایالات متحده امریکا با پاکستان همنواست. اقدامات پاکستان در خصوص مبارزه علیه تیتیپی از سوی مقامهای امریکا همواره مورد استقبال قرار گرفته است. تیتیپی در کنار القاعده در لیست گروههای تروریستی زیر نظر ایالات متحده قرار دارد. همچنان گفته میشود که تیتیپی با القاعده رابطه گرم دارد. برای نمونه، ند پرایس، سخنگوی پیشین وزارت خارجه ایالات متحده امریکا، در ۳ جنوری سال جاری در حمایت از پاکستان گفت: «پاکستان حق دارد از خود در مقابل حملات تروریستی دفاع کند.» این در تایید گفتههای مقامهای اسلامآباد است که طالبان را به پناهدادن به تیتیپی در خاک افغانستان متهم میکنند. بهتازهگی پس از حملات خونبار در پاکستان، متیو میلر، سخنگوی فعلی وزارت خارجه امریکا، در ۹ آگست بیان داشت که امریکا به حمایت از عملیات ضد تروریسم پاکستان ادامه میدهد. وی گفت: «ایالات متحده عمیقاً به روابط خود با پاکستان از جمله در امر مقابله با تروریسم، ارزش قایل است.»
موارد فوق، حکایت از همراهی جدی امریکا با پاکستان در مقابله با آنچه از سوی این دو کشور تروریسم خوانده میشود، میکند. طالبان نمیتوانند تاثیر همراهی امریکا با پاکستان را نادیده بگیرند. وقتی قدرت بزرگی چون امریکا از حمله نظامی پاکستان بر خاک افغانستان علیه تیتیپی حمایت میکند، برای طالبان چارهای نمیماند جز این که به خواست پاکستان تن دهند. پاکستان اگر اراده کند، میتواند بهسادهگی رویکرد امریکا نسبت به طالبان را تغییر دهد و این را طالبان خوب میدانند. این که پاکستانِ حامی تروریسم خود را بهمثابه قدرت ضد تروریسم در چشم دنیا جا زده است، بحث جداست و به هنر و ظرافت کارگزاران این کشور برمیگردد.