«ما پاکستان را به گورستان آنها مبدل میکنیم»

هزارهها در طی چهار موج از قرن ۱۹ بدین سو از افغانستان به دلایل مختلف سیاسی و اقتصادی، از جمله سیاستهای تبعیضآمیز دولتهای حاکم، کوچ اجباری و کشتار، به پاکستان، بهخصوص شهر کویته مهاجرت کردهاند. جمعیت فعلی هزارهها در پاکستان به ۹۰۰ هزار تن میرسد که ۶۰۰ هزار تن آنان در کویته و مابقی در شهرهایی چون اتک، پیشاور، لاهور، کراچی و اسلامآباد زندهگی میکنند. هزارهها در شهر کویته، مرکز ایالت بلوچستان، سومین جمعیت بزرگ بعد از بلوچها و پشتونها را تشکیل میدهند. هزارهها در کویته در دو منطقه مسکونی مریآباد و هزارهتاون مستقرند که فاصله میان این دو منطقه حدود ۱۳ کیلومتر است.
بسمالله علیزاده و میثم الطاف جدیدا در پژوهشی که تحت عنوان «ما پاکستان را به گورستان آنها مبدل میکنیم» برای موسسه مطالعاتی پرسش انجام دادهاند، حملات بر هزارهها در پاکستان را از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۲۲ به بررسی گرفتهاند. این تحقیق که چندی پیش منتشر شده است، حاوی اطلاعات تازه در مورد حملات تروریستی علیه هزارهها و خشونت فرقهای در پاکستان است.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که حداقل از سال ۱۹۹۸ به این طرف که خشونتهای فرقهای در پاکستان اوج گرفته، ۲۷۶ حمله علیه هزارهها در پاکستان صورت گرفته است. از این میان ۱۵ حمله در لاهور و کراچی صورت گرفته و ۲۶۱ حمله دیگر در ایالت بلوچستان به وقوع پیوسته است. از میان ۲۶۱ حملهای که در ایالت بلوچستان رخ داده، ۲۲۳ مورد آن در شهر کویته بوده است.
براساس آماری که این پژوهش ارایه میدهد، ۲۰۱۲ با دستکم ۷۵ حادثه تروریستی، خونینترین سال برای هزارهها در پاکستان بوده است و سال ۲۰۲۰ که شاهد هیچ حمله تروریستی نبوده، آرامترین سال شمرده شده است.
از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۷ میانگین حملات حدود چهار یا پنج حمله در سال بوده، اما از ۲۰۰۸ به بعد تعداد حملات دوچند شده است که افزایش جدی را نشان میدهد. قدرتگیری بیشتر گروههای افراطگرا و نفرتپراگنی علیه هزارهها از سوی جناحهای افراطی سنی، از عوامل موثر در افزایش این حملات است.
شروع عملیات ضربالعضب توسط ارتش پاکستان در ۲۰۱۴ علیه گروههای تروریستی و افراطی سبب شد که شمار حملات برای اولین پس از سال ۲۰۰۸ روند نزولی به خود بگیرد.
نمودار بالا تعداد مجروحان، کشتهها و حملات را پس از ۲۰۱۴ نشان میدهد که سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ خونینترین سالها برای هزارههای پاکستان در دو دهه اخیر بوده است. در سال ۲۰۱۷، ۱۵ حمله صورت گرفته که به موجب آن ۴۲ تن کشته و ۳۲ تن زخمی شدهاند. به همین ترتیب در سال ۲۰۱۹، چهار حمله رخ داده که ۲۴ کشته و ۶۸ زخمی به همراه داشته است.
بهصورت کلی از ۱۹۹۹ تا ۲۰۲۲ حداقل یک هزار و ۲۶۲ تن زخمی و یک هزار و ۴۶ تن دیگر کشته شدهاند که در ۸۳ درصد آن را آقایان و ۱۷ درصد آن را خانمها تشکیل میدهند. به عقیده پژوهشگران، این آمار حداقل حملات و تلفات را نشان میدهد و بسیار حادثات بنا بر هر دلیلی گزارش نشده و یا به فراموشی سپرده شده است.
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بیشترین این حملات بر مکانهای اجتماعی و تجمع هزارهها، محل کار، وسایل حملونقل، مارکیتهای محلی، مساجد و تکیهخانهها، محلات ورزش و شفاخانهها رخ داده است. بیشتر این حملهها زمانی به وقوع پیوسته که هزارههای کویته برای مراودات روزانه از مریآباد به سمت هزارهتاوان یا برعکس در حال رفتوآمد بودهاند. از سویی، محل کار هزارهها نیز یکی دیگر از اهداف گروههای افراطی بوده است. حمله بر کارکنان معدن زغالسنگ یکی از حملات خونین گروههای افراطی در سالهای پسین علیه هزارهها در ایالت بلوچستان بود که محکومیت منطقهای و جهانی را به همراه داشت.
ترورهای هدفمند بیشترین قربانی را در میان سایر حملات داشته است و حدود ۲۲۰ حمله از ایندست رخ داده است. حملات انتحاری در رتبه دوم قرار دارد که ۱۱ درصد حملات را تشکیل میدهد. انفجار بمبهای جاسازیشده در رتبه سوم قرار دارد.
از میان ۲۶۵ حملهای که به وقوع پیوسته است، مسوولیت ۱۳۳ حمله را هیچ گروهی برعهده نگرفته است. لشکر جهنگوی مسوولیت بیشترین حملات را به گردن گرفته است. جیش الاسلام، داعش خراسان، جیشالعدل و اهل سنت و جماعت به ترتیب در مراحل بعدی قرار دارند. این گروهها همه افکار ضد شیعه دارند/داشتند و همین موضوع سبب شده تا این گروهها بیشتر هزارهها را به دلیل مذهبشان هدف قرار بدهند.
براساس اطلاعات موجود تا قبل از دهه ۱۹۸۰ تمام گروههای نژادی و مذهبی در بلوچستان زندهگی مسالمتآمیز داشتند و هیچ نوع خشونتی در میان این گروهها وجود نداشته است؛ اما بعد از دهه ۸۰ میلادی با آغاز جهاد در افغانستان و بنیادگرایی در دوران حکومت ضیاءالحق، خشونتهای فرقهای در پاکستان افزایش یافت.
«جهنم در روی زمین»
ایمون مورفی در کتابش با عنوان «اسلام و خشونت فرقهای در پاکستان» میگوید که در پاکستان اقلیتهای زیادی وجود دارند، اما در این میان هزاره تنها اقلیتی است که قربانی خشونت فرقه شده است. به گفته ایمون مورفی، لشکر جهنگوی مسوول درجهیک کشتار هزارهها در پاکستان است. باری رهبران این گروه با اشاره به هزارهها گفته بودند که «ما پاکستان را به گورستان آنها مبدل میکنیم». ایمون مورفی میگوید که لشکر جهنگوی زمین را برای هزارهها مبدل به جهنم کرده است و هزارهها تا اکنون هرگاه در بیرون از محدوده محلیشان قرار دارند، ترس نیز همراهشان است. این حملات تاثیر روانی مخربی روی وضعیت روانی هزارهها در کویته گذاشته است و بازماندهگان آن حوادث دچار مشکلات روحی و روانی شدهاند.
در قدم دوم این حملات سبب گشته است تا هزارهها محدود به دو محله اصلی بودوباششان شوند. این امر هرچند به آنها امنیت نسبی داده است، اما باعث شده که آسیبپذیریشان بیشتر شود. تجمع در یک مکان مشخص سبب میشود که گروههای افراطی بهراحتی محل هدف را شناسایی کنند و حمله را راحتتر اجرا کنند.
مردم هزاره در نیمه دوم قرن بیستم نقش برجسته در سیاست، فرهنگ، تعلیم و اقتصاد کویته بازی کردهاند. آنان از سطح تعلیم نسبتاً خوب برخوردار بوده و حضورشان در ادارات، بازار و مشاغل رو به افزایش بود. احتمالاً رقابتهای محلی بر سر بازار و سیاست نیز در شعلهورتر ساختن تنشهای فرقهای نقش داشته است. اکنون نیز مناطق هزارهنشین کویته از نظر فرهنگی، تعلیم و فعالیتهای ورزشی پیشتازند. با وجود چالشهای بسیار، برخی سیاستمداران و روشنفکران جامعه هزاره پاکستان تلاش دارند با افزایش تماس و رابطه با سایر ساکنان آن شهر، زمینه همزیستی و صلح را برای باشندهگان آن شهر فراهم سازند. اما حملات تروریستی دو دهه اخیر، زخمهای عمیقی بر روابط هزارهها با سایر باشندهگان کویته بر جا گذاشته است که التیام آنها به تلاش و درایت سیاسی بسیار نیازمند است.
منابع:
- Bismellah, Alizada and Maisam Iltaf (2023). We will make Pakistan their graveyard. Porsesh Policy and Research Institute.
- Eamon, Murphy (2019). Islam and Sectarian Violence in Pakistan: The Terror Within. New York: Routledge.