وقتی طالبان بر کشور مسلط شدند، یک سوال کلان در پیش روی مردم قرار گرفت: «آینده آموزش، مشخصاً آموزش زنان چه خواهد شد؟» این سوال، از آنجا خلق شد که طالبان پیشینه مخالفت با آموزش مدرن را دارند و مشخصاً با آموزش دختران و زنان مخالفاند. طالبان هرچند در سخن به این سوال و نگرانی مردم پاسخی روشن نگفته، اما در عمل دست به برخی اقدامات زدهاند که به گسترش ناامیدی اجتماعی دامن زده است. اولین اقدام، ممانعت از آموزش دختران بالاتر از صنف ششم مکتب بود. پس از آن، دست به اعمال محدودیت بر پوشش زنان و دختران دانشآموز و دانشجو زدند. در کنار آن، معلمان زن را با شرایطی مواجه کردهاند که مجبور به ترک شغل شوند، از جمله تبدیل معلمان زن از مکاتب شهر غزنی به مکاتب دوردست، در حالی که به دلیل دوری راه، ناامنی، الزام محرم شرعی و اندک بودن معاش معلم، عملاً آنها مجبور به ترک وظیفه شدهاند. طالبان همچنان صنوف مختلط دانشگاهها را برحسب جنسیت تجزیه کرده و در برخی دانشگاههای خصوصی «پرده شرعی» میان دانشجویان پسر و دختر کشیدهاند. در همین راستا، ساعتهای درسی روزانه در دانشگاهها را افزایش داده و روزهای هفته را به زنانه و مردانه تقسیم کردهاند. از سوی دیگر، تلاشی جدی برای استخدام ملاها به جای استادان مکاتب و دانشگاهها صورت دادهاند. مساله مهم دیگر، تغییر نصاب درسی مکاتب و دانشگاهها است. در دانشگاهها طالبان براساس خوانش خود از شرع، مضامین اساسی را کاهش داده و به جای آن تعداد کریدتهای مضمون ثقافت اسلامی را افزایش دادهاند. اکنون روزنامه 8صبح به گزارشی از ملاحظات «کمیته تعلیم و تربیه و تحصیلات عالی» طالبان دست یافته است که نشان میدهد این کمیته در دو سال گذشته برای تغییر نظام آموزشی، مشخصاً نصاب درسی مکاتب، طرح ریخته و موارد زیادی را در کتب مکتب مشخص کرده است تا از نظام آموزشی حذف و برخی مسایل دیگر به آن اضافه شود. در این گزارش سعی شده با توجه به آن سند، نگاهی به عملکرد طالبان طی نزدیک به 16 ماه گذشته انداخته شود، برای اینکه مشخص شود این گروه تاکنون دست به چه اقداماتی در مورد آموزش زده و تا چه حد این طرح خود را عملی کردهاند.
ممانعت آموزش دختران بالاتر از صنف ششم
هنگامی که طالبان در 15 اگست 2021 کابل را در کنترل گرفتند، همهچیز عملاً از کار افتاد و تعطیل شد. چرخ زندهگی روزمره ایستاد، ادارات دولتی بسته شد و خدمات عامه متوقف گشت. طالبان بهزودی ادارات دولتی را میان مقامهای گروه خود تقسیم و دروازه این ادارات را باز کردند. در این میان، از سرنوشت مکاتب خبری نبود. پس از چندی، به تاریخ 17 سنبله 1400 اعلام کردند که دانشآموزان پسر و استادان مرد به مکاتب برگردند. در آن اعلامیه، هیچ اشارهای به مساله آموزش دختران نشد. پس از آن، در برخی از ولایتها دختران نیز به مکتب رفتند، از جمله کندز، بلخ و هرات. در نهایت، در تمام کشور مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم بسته شد. طالبان از آن زمان تاکنون دروازه مکاتب را به روی دختران بالاتر از صنف ششم بسته نگه داشتهاند. این گروه توجیهات مختلف و گاه متضادی را در این مورد مطرح کرده است. باری ذبیحالله مجاهد، سخنگوی این گروه، گفت که طالبان با آموزش دختران مخالفت ندارند، اما به برخی مسایل از جمله تشکیل صنوف جداگانه و چگونهگی لباس دانشآموزان دختر باید رسیدهگی شود؛ این شبیه سخنانی است که طالبان در دور اول در خصوص آموزش زنان میگفتند. پس از آن، «فرهنگ افغانستان» را مانع آموزش دختران دانستند که با واکنش مردم در سراسر کشور مواجه شد. یک بار هم گفتند که عالمان دین باید در این مورد تصمیم بگیرند و باری هم بر سر مباح بودن یا فرض بودن آن علیه هم گپ زدند.
طالبان در جدی سال گذشته اعلام کردند که مکاتب دخترانه در آغاز سال تعلیمی جدید بازگشایی میشود و بر این اساس قرار بود به تاریخ 3 حمل 1401 دختران بالاتر از صنف ششم نیز به صنفها حاضر شوند. در آن روز، دختران که حدود هفت ماه از آموزش محروم مانده بودند، با شور و شوق به مکاتب رفتند، اما با دروازههای بسته برخوردند. طالبان به آنها اجازه ورود ندادند و گفتند که سرنوشت آنان هنوز تعیین نشده است. وزارت معارف طالبان گفت که تا امر ثانی این مکاتب بسته میماند و بازگشایی آنها هم مشروط به فراهمسازی زمینه مطابق «رسمورواج افغانی» و «شریعت اسلامی» است. پس از آن، در اواسط سنبله 1401 رسانهها خبر بازگشایی مکاتب دخترانه در ولایت پکتیا توسط مردم را نشر کردند. این خبر، چند روز پس از بازگشایی مکاتب دخترانه در این ولایت، نشر شد. طالبان پس از نشر این خبر، دروازههای این مکاتب را بار دیگر تخته کردند. تاکنون اما به رغم فشارهای داخلی و بینالمللی، طالبان هیچ جدول زمانیای را برای بازگشایی مکاتب دخترانه تعیین نکردهاند و «امر ثانی» این گروه نیز مشخص نیست چه زمانی صادر خواهد شد.
گزارش «کمیته تعلیم و تربیه و تحصیلات عالی» طالبان به دو بخش تقسیم شده است که بخش اول آن گزارش عمومی در 26 بند است. بند 23 آن، با انتقاد از رویکرد کتابهای مکتب نسبت به آموزش زنان، گفته است: «در نصاب از موضوع تعلیم زنان نیز بهگونه تبلیغاتی استفاده سوء صورت گرفته است و در این مورد به شماری از احادیث نیز استناد میکند که گویا زنان مطلق حق تعلیم دارند و هیچگونه شرایط و قیودی به آن ذکر نشده است.» در ادامه این بند آمده است که معلمان باید به دانشآموزان در مورد نوعیت آموزش مجاز برای زنان معلومات بدهند. در عمل، تعدادی از طالبان آموزش زنان را مباح و برخی دیگر فرض میدانند؛ اما هیچکدام آن را بهعنوان حق نمیشناسند. با این حال، این گروه از روز ورود به کابل تاکنون دروازه مکاتب دخترانه را به روی دانشآموزان بالاتر از صنف ششم بسته و برخی از رشتهها از جمله انجنیری، زراعت، اقتصاد، ژورنالیسم و وترنری را از ورق انتخاب رشتههای دختران در آزمون کانکور حذف کرده است. همچنان براساس روزنامه 8صبح، طالبان پس از 15 ماه رایزنی، به این نتیجه رسیدهاند که مکاتب دخترانه بالاتر از صنف ششم را برای همیشه بسته نگه میدارند. از سوی دیگر، براساس جداگانه، طالبان تصمیم گرفتهاند که پس از پایان سمستر کنونی، اجازه آموزش به دختران دانشجو را نیز ندهند. وزارت معارف طالبان همچنان در یک اقدام عجیب، بهتازهگی کرده است که دختران صنف 12 بدون حتا یک روز آموزش، تمام 14 مضمون مکتب را در یک روز امتحان بدهند.
پوشش
پوشش زنان یکی از مواردی است که طالبان در دور اول و دوم سلطه بر کشور، بر آن محدودیتهای سختگیرانهای وضع کردهاند. این بار، به محض ورود به کابل، بهصورت پراکنده در موارد زیادی زنان را به دلیل پوشششان مواخذه کردند و شهروندان از برخورد خشن نیروهای این گروه با زنانی که حجاب مورد نظر طالبان را نداشتهاند، گزارش دادند. با این حال، وزارت امر به معروف و نهی از منکر طالبان به تاریخ 17 ثور 1401 طی یک طرح اعلام کرد که پوشیدن حجاب برای زنان بالغ اجباری است. براساس تعریف این وزارت از حجاب، پوشیدن «برقع» الزامی شد. پس از انتقادها، اندکی عقب نشست و سخنگوی این وزارت گفت که «زنان میتوانند چادر هم بپوشند» اما همچنان با تاکید گفت که ترجیح با پوشیدن چادری/برقع است. طالبان در این دستور، پوشیدن حجاب سیاه را هم پذیرفتند، به این شرط که چسب و تنگ نباشد. این وزارت همچنان گفت که زنان در مواجهه با مردان، باید تمام بدن خود، جز چشمان، را بپوشانند. این حجاب را برای زنانی که در ادارات عامه کار میکنند نیز الزامی کردند و نسبت به بیتوجهی به آن هشدار دادند. جزای زنان کارمند و بیتوجه به نوع پوشش طالبانی، انفکاک و اخراج تعیین شد و جزای باقی زنان، احضار و سپس زندانی کردن ولی یا سرپرست خانواده این زنان به مدت سه روز. گروه طالبان اندازه گشادی و تنگی لباس زنان و رنگ آن را نیز انتخاب و بر زنان و دختران تحمیل کرده است. رنگ لباس باید سیاه و اندازه آن دراز، گشاد و فراخ باشد.
دانشجویان و دانشآموزان دختر، در تمامی نقاط کشور برای حفظ حق آموزش، پوشش خود را مطابق خواست و سلیقه طالبان عیار کردند. با این حال مقاومتهایی هم صورت گرفت؛ از جمله سه روز پس از صدور فرمان حجاب اجباری، به تاریخ 20 ثور، زنان در کابل به خیابان رفتند و علیه این فرمان کردند. آنها با سردادن شعارهای «زنان افغانستان در گرو طالبان»، «زنستیزی برنامه است، لباس یک بهانه است» و «عدالت، عدالت، خستهایم از اسارت، مرگ بر این جهالت» خواستار رفع حجاب اجباری و پایان دادن به تبعیض علیه زنان از سوی طالبان شدند. فردایش (21 ثور) بار دیگر به خیابانهای کابل رفتند و این بار شعار «عدالت عدالت، برقع حجاب ما نیست» را با خود حمل کردند. این اعتراضها اما مانند بقیه اعتراضهای خیابانی توسط طالبان سرکوب شد. پس از آن، گروههای کوچکتری از زنان در اماکن سربسته به اعتراضها ادامه دادند.
تطبیق این فرمان، برای محتسبان طالبان و دختران دانشجو دردسرهایی داشته است. طالبان برای اعمال حجاب مورد نظر خود، همهروزه محتسبان خود را به دروازههای ورودی دانشگاهها میفرستند تا نوعیت پوشش دختران دانشجو را بررسی و از ورود دختران بیتوجه به پوشش مورد نظر طالبان به دانشگاه جلوگیری کنند. محتسبان طالبان شلاق به دست به این ماموریت میروند. در این جریان، چندین بار دختران را به دلیل نوعیت پوشششان، از جمله پوشیدن لباس رنگه (به غیر از سیاه) اجازه ورود به دانشگاه ندادند. این اتفاق از دانشگاه کابل، دانشگاه تعلیم و تربیه کابل، دانشگاه بامیان و دانشگاه بدخشان گزارش شد. به تاریخ 28 ثور طالبان به دخترانی که چادر رنگه داشتند، اجازه ورود به دانشگاه تعلیم و تربیه کابل را ندادند. به تاریخ 6 سنبله از بدخشان گزارش شد که محتسبان طالبان حتا به دخترانی که چادر و لباس سیاه و دراز پوشیده و صورت خود را با ماسک پوشانده بودند، نیز اجازه ورود به دانشگاه بدخشان را ندادند و به آنها گفتند که باید نقاب بزنند. دختران در آنجا به نشانه اعتراض، دروازه بسته را تکتک کردند، اما با خشونت طالبان مواجه شدند. در نشرشده دیده میشود یک طالب دخترانی را که برای ورود به دانشگاه تقلا میکنند، با شلاق میزند. پس از آن دختران دانشجو در بدخشان گفتند که آنها حتا در خوابگاه نیز از سوی طالبان تهدید شدهاند. به تاریخ 31 سنبله هم از دانشگاه بامیان شد که ماموران امر به معروف طالبان در هماهنگی با سالم فیضی، رییس گماشتهشده از سوی طالبان برای این دانشگاه، از ورود دختران به دانشگاه به دلیل نوع پوشش آنها جلوگیری کردهاند. یکی از دختران دانشجو به دویچهوله گفت که دختران پتلونپوش و کرمچپوش نیز اجازه ورود به دانشگاه نیافتهاند.
رفتار طالبان با دختران دانشجو و دانشآموز، بسیار زننده و غیراخلاقی توصیف شده است. یک دختر دانشجوی دانشگاه تعلیم و تربیه کابل، روایتش از وضعیت دانشگاه را از طریق روزنامه 8صبح کرد. به روایت او، زنانی که از سوی طالبان مامور بررسی حجاب دختران دانشجو در این دانشگاهاند، رفتار بسیار خشن، زننده و غیرانسانی دارند. از سوی دیگر، رسانه رخشانه به تاریخ 25 عقرب نشر کرد که محتسبان طالبان به یک مرکز آموزش زبان انگلیسی رفته و به دختران دانشآموز دستور دادهاند که دامنهای خود را بالا کنند تا آنها ببینند که زیر دامن پتلون نپوشیده باشند. دختری به نام سپوژمی به رخشانه گفته است: «طالبان در کورس آمده بودند. با بسیار خشونت دختران را گفتند دامنهایتان را بالا کنید که ببینیم زیر دامن پتلون کوبای و چسب نپوشیده باشید. همه شوکه شده بودیم.» سپوژمی پس از آن هرگز به آموزشگاه زبان انگلیسی نرفت.
حسام رونقی (مستعار) مدیر یکی از مکاتب خصوصی در غرب کابل، به روزنامه 8صبح گفت که رفتار هیاتهای بررسی طالبان بسیار خشن و نامناسب است. او گفت که تاکنون سه بار هیاتهای امر به معروف و وزارت معارف طالبان به مکتب آنها رفته و بار آخر بدترین رفتار را داشتهاند. او در رابطه به توصیههای طالبان در مورد پوشش گفت: «محتسبان طالبان گفتند که ما نمونه هستیم، هم در لباس و صورت، هم در علمیت و تفکر؛ باید دانشآموزان تشویق شوند که همینگونه باشند.» با این حال، رونقی افزود که محتسبان امر به معروف طالبان رفتار بهتری نسبت به هیات وزارت معارف این گروه داشتهاند.
کلثوم آستانی (مستعار) یک معلم در ولسوالی شکردره کابل، به 8صبح گفت که طالبان بارها با ارسال مکتوب رسمی به مکاتب، محدودیتهای سختگیرانهای بر پوشش معلمان زن و مرد و همچنان دانشآموزان وضع کردهاند. او گفت: «مکتوبهایی از وزارت [معارف] آمده است که شاگردان باید لنگی یا کلاه داشته باشند، لباس [افغانی] بپوشند و از بولوز، پتلون و یخنقاق استفاده نکنند.» خانم آستانی افزود که حتا بهصورت حضوری نیز ماموران طالبان از کوتاهی یا رنگ لباس استادان زن انتقاد کرده و استادان مرد را به داشتن لنگی یا کلاه توصیه کردهاند. به گفته این معلم، به آنها اخطار رسمی داده شده است که در صورت عدم رعایت پوشش مورد نظر طالبان، با تبدیلی، کسر معاش یا انفکاک مواجه خواهند شد.
طالبان با دریشی و نیکتایی مخالفاند و آن را پوششی غیراسلامی میدانند. این گروه در بدو ورود به کابل در سال گذشته، برخی از مردان پتلونپوش و دریشیپوش را لتوکوب کردند و امسال دو بار استادان یک دانشگاه و یک انستیتوت را در غزنی به دلیل پوشیدن دریشی و بستن نیکتایی بازداشت کردند. در گزارش کمیته تعلیم و تربیت و تحصیلات عالی این گروه نیز در ملاحظات مربوط به ریاضی صنف هفت آمده است: «در صفحه 51 تصویر فرد نیکتاییدار است که مفکوره نیکتایی را به کودکان میدهد. باید محو و بدیهای نیکتایی و تصاویر به دانشآموزان بیان شود.»
بهزاد (مستعار)، معلم در یک مکتب خصوصی در شهر کابل، به 8صبح گفت که یونیفورم آنها در زمان جمهوریت شامل دریشی و نیکتایی میشد، اما حالا به دلیل ترس از طالبان نیکتایی را حذف کردهاند. او گفت که وقتی طالبان به مکتب میآیند، آنها پیشاپیش ظاهر خود را مطابق خواست این گروه تغییر میدهند. او افزود: «بارها از سوی آنها بهصورت مستقیم و غیرمستقیم تاکید صورت گرفته که باید ما ملبس به لباس افغانی که نماد فرهنگ افغانستان است باشیم ـ پیراهنوتنبان منظور آنها است ـ ولی تاهنوز بهصورت جدی با ما برخورد نکردهاند.» او میگوید که در مکتب آنها استادان زن نیز لباس مورد نظر طالبان را میپوشند و زمینهای برای انتقاد نگذاشتهاند.
یک دانشآموز مکتب از ولسوالی سیوری ولایت زابل به 8صبح گفت که طالبان به آنها گفتهاند لباس سبز و کلاه سفید بپوشند. او از من خواست که نامش را در گزارش ذکر نکنم.
پایگاهسازی مکاتب
طالبان در برخی مناطق کشور، مکاتب و کتابخانهها را به مراکز نظامی تبدیل و جنگجویان خود را در آنجا مستقر کردهاند. به تاریخ 30 اسد 1401 روزنامه 8صبح داد که براساس یافتههای یک نهاد معتبر تحقیقی بینالمللی، در یک سال گذشته طالبان 32 باب مکتب را در پنجشیر به پایگاه نظامی تبدیل کردهاند. براساس اطلاعات این نهاد که 8صبح از گرفتن نام آن خودداری کرده، طالبان از صنفهای درسی بهعنوان انبار اسلحه، خوابگاه و آشپزخانه استفاده میکنند. همچنان یک دختر دانشآموز با ارسال به رسانهها، مدعی شد که در زمان ضبط ویدیوی او، طالبان در «لیسه بیبیآمنه» در پنجشیر، مستقرند و از چوکیهای این مکتب بهعنوان چوب سوخت استفاده میکنند. در جدی سال گذشته نیز گزارش شد که طالبان دانشگاه پنجشیر را به آتش کشیدهاند. تصاویری از چوکیهای سوخته این دانشگاه، نشر شد.
پایگاهسازی مکاتب فقط به جغرافیای پنجشیر محدود نمانده است. از مناطق دیگر نیز گزارشهای مشابه در مقاطع مختلف زمانی به نشر رسیده است. به تاریخ 13 سرطان 1401 منابع محلی به روزنامه 8صبح که طالبان برای جلوگیری از حمله احتمالی مولوی مهدی، نیروهای نظامی بیشتری در ولسوالی بلخاب ولایت سرپل جابهجا کردهاند. این منابع گفتند که طالبان مساجد، خانههای شخصی مردم، حسینیهها، کلینیکها و مکاتب را به پایگاه نظامی تبدیل کردهاند.
به تاریخ 3 عقرب 1401 نیز از ولسوالی جاغوری غزنی شد که طالبان یک مسجد را در روستای «المیتو» و یک کتابخانه را در روستای «داوود» این ولسوالی به پایگاه نظامی تبدیل کردهاند.
به دلیل وضع محدودیت بر گردش اطلاعات، ممکن موارد زیادی از ایندست اتفاقات در سراسر کشور وجود داشته باشد که رسانهها نتوانستهاند به آن دسترسی پیدا کنند.
ایدیولوژیک ساختن نصاب آموزشی
سخنگوی وزارت تحصیلات عالی طالبان، احمدتقی، کرد که این گروه ریاستی را برای تغییر نصاب آموزشی دانشگاهها ایجاد کرده است تا به گفته او، تغییراتی در وقت تدریس و محتوای مضامین اعمال شود. نتیجه کار این ریاست تاکنون مشخص نیست. از سوی دیگر، در اواسط حوت 1400 شد که طالبان با حذف برخی مضامین اساسی و اصلی رشتهها، تعداد کریدتهای مضمون ثقافت اسلامی را از هشت به 24 افزایش دادهاند. آن زمان یک استاد دانشگاه به تلویزیون افغانستان انترنشنال گفته بود: «طالبان نصاب درسی ایدیولوژیک خودشان را که برمبنای تکرار و تقلید اعتقادات جزماندیشانه استوار است، بر نصاب درسی دانشگاهها تحمیل میکنند.»
وزارت تحصیلات عالی طالبان اما به دلیل ناقص بودن این طرح، تدریس 24 واحد ثقافت در دانشگاهها را اجرایی نتوانسته است. یک استاد دانشگاه کابل که خواست نامش در گزارش ذکر نشود، به من گفت: «کریدت ثقافت زیاد شده، اما درس نمیدهند. به جایش در برخی دیپارتمنتها تجوید تدریس میکنند و همچنان حفظ آیات و حفظ حدیث؛ چون ثقافت قابلیت تدریس آنقدر کریدت را ندارد.»
علاوه بر نصاب دانشگاهها، طالبان همواره از تغییر نصاب آموزشی مکاتب نیز سخن گفتهاند، چه در رسانهها و سخنرانیهایشان و چه در مکاتب حین بررسی. براساس گزارش کمیته تعلیم و تربیت و تحصیلات عالی طالبان که به دست 8صبح رسیده، این کمیته طی دو سال کار، بیشتر مضامین مکتب از صنف اول تا دوازدهم را سطربهسطر بررسی و اشکلاتی را بر آن وارد کرده است. این کمیته موارد زیادی را مشخص کرده است که از نصاب حذف و به جای آن مسایل دیگر گنجانده شود، از جمله به جای معرفی شخصیتهای مشهور غیرمسلمان، یک شخصیت مسلمان معرفی شود یا اینکه تعریف از جنگ و جهاد تغییر کند. با این حال، تاکنون تغییرات زیادی ـ احتمالاً به دلیل کمبود وقت و منابع مالی ـ در نصاب آموزشی مکاتب وارد نکردهاند.
طالبان وقتی سال گذشته بر اریکه قدرت تکیه زدند، حذف برخی مضامین از نصاب معارف یکی از نخستین اقدامات آنها بود. با این حال، در اواخر سال از تصمیم خود برگشتند. محمدرحیم (مستعار) معلم در یکی از مکاتب دولتی ولسوالی فرسی هرات، به 8صبح گفت: «سال گذشته در ابتدا که اینها آمدند و تسلط پیدا کردند، مضامین تعلیمات مدنی، فرهنگ و هنر رسامی را حذف کردند و گفتند که به جای اینها شما باید تفسیر و دیگر مضامین دینی را درس بدهید و از این مضامین (حذفشدهها) امتحان هم نگیرید؛ اما در زمان امتحان گرفتن تصمیم خود را تغییر دادند. امسال مانند زمان جمهوریت نصاب تطبیق میشود.»
بهزاد نیز میگوید که بارها هیاتهای طالبان در هنگام بررسی مکتب خصوصی آنها، گفتهاند که سال آینده نصاب آموزشی تغییر میکند و «اسلامی» میشود. او میافزاید که طالبان حتا اگر سوالی هم میپرسند، اسلامی و دینی است. بهزاد میگوید: «وقتی [طالبان] صنفهای خود ما را مورد ارزیابی قرار داده، سوالهایی که صورت میگیرد، کلاً سوالهایی است که در حوزه اسلامی و دینی ـ مذهبی مطرح میشود. تلاش میکنند استادان را متقاعد بسازند که رویکرد آموزشی آنها رویکرد دینی ـ مذهبی باشد.»
کلثوم آستانی به 8صبح گفت که براساس دستور طالبان، آنها مجبورند حتا برای دانشآموزان صنف اول مسایل دینی بسیار پیچیده را بیان کنند و در هنگام امتحان نیز به آنهایی نمرات بیشتر بدهند که مسایل دینی را بیشتر فرا میگیرند.
استخدام ملاها و امتحان دینی
یکی از مواردی که همیشه از سوی استادان، دانشآموزان و دانشجویان مورد انتقاد قرار گرفته، کنار زدن استادان مسلکی و جایگزین کردن ملاها است. این جایگزینیها هم در بخش اداری دانشگاهها و مکاتب صورت گرفته و هم در بخش تدریس. باری از دانشگاه کابل در شبکههای اجتماعی نشر شد که نشان میداد یک ملای تازه استخدامشده برای تدریس در این دانشگاه، سواد خواندن متن ساده فارسی را ندارد.
یکی از اتهامات علیه طالبان، فساد اداری و قومگرایی است. طالبان در تمامی مراکز آموزشی تلاش کردهاند برخی اقوام را حذف کنند، از جمله هزارهها از رهبری ریاست معارف و دانشگاه بامیان بهکلی حذف شدهاند، در حالی که این یک ولایت با اکثریت هزارهها است. به تاریخ 17 عقرب 1401 روزنامه 8صبح طی از بامیان، اخبار کرد که مولوی اسلامالدین عثمانی، رییس معارف طالبان برای بامیان، در چند ماه ماموریت خود، هزارهها را از ساختار این ریاست حذف و به جای آنها 31 تن از خویشاوندان خود، از جمله کاکا، خسر، خسربره، پسر کاکا، پسر ماما، خواهرزاده، کاکای خسر، باجه و دیگر اقارب خود را استخدام کرده است. از ولایت غور نیز گزارش شد که طالبان در ریاست معارف این ولایت، برای حذف ماموران غیرطالب «خانهتکانی» راه انداختهاند. به تاریخ 8 قوس 1401 8صبح از غور داد که طالبان در یک سال گذشته حدود 80 درصد کارمندان ریاست معارف را برکنار و به جای آنها نیروهای خود را استخدام کردهاند. براساس این گزارش، از بهار تاکنون 51 تن از اقارب مولوی احمدشاه دیندوست، والی و حفیظالله محفوظ، رییس معارف طالبان در این ولایت، در ریاست معارف استخدام شدهاند. برمبنای اطلاعات منابع، اکثر قریب به اتفاق افراد تازه استخدامشده، ملاهایی با گرایش مذهبی افراطیاند. بنابراین، در استخدامها و انفکاکها، در کنار ایدیولوژیک کردن آموزش، فساد اداری و خویشخوری نیز بیداد میکند.
معلمانی که پس از سقوط جمهوریت استخدام شدهاند، نیز اکثراً ملاهای افراطیاند. وزارت معارف طالبان با تغییر سوالات و شیوه امتحان کاریابی، عملاً زمینه ورود غیرملا و غیرطالب به مکاتب را بستهاند. از سوی دیگر، به هزاران ملا، از جمله در تخار، با برگزاری یک امتحان صوری، سندهای 12، 14 و لیسانس دادهاند تا زمینه جذب آنها بهعنوان کارمند و معلم فراهم شود. کلثوم آستانی به 8صبح گفت که در امتحان رقابتی برای استخدام معلم که سال گذشته از سوی طالبان راهاندازی شد «اولین شرط استخدام همان فراغت از بخشهای دینی یا مراجع دینی بود، یا هم داشتن اسنادی که مدار اعتبار باشد از مراجع دینی.» او افزود که این امتحان به زبان عربی گرفته شد و به همین دلیل کسانی که شرعیات و زبان عربی نخوانده بودند، از راهیابی به بستهای تدریس بازماندند. به گفته خانم آستانی، طالبان کسانی را بهعنوان معلم استخدام میکنند که هم ملا هستند و هم ارتباط طولانی و گسترده با طالبان داشتهاند.
عبدالرحیم از ولسوالی فرسی هرات گفت که اکثر معلمان تازه استخدامشده یا در گذشته طالب بوده یا با طالب همکاری داشتهاند. او افزود که در ارزیابی سالانه، معلمان طالب و همکاران این گروه نمرات بالاتر گرفتند و تقدیرنامه به دست آوردند، اما به گفته او معلمان لایق و زحمتکش مورد بیمهری قرار گرفتند. عبدالرحیم گفت: «استادی که بسیار لایق بوده اما طالب نبوده یا با طالب ارتباط نداشته، 55 یا 60 نمره گرفته، اما یک معلم مکتب که با طالب ارتباط داشته، 85 یا 90 نمره گرفته است.»
یک دانشآموز از ولسوالی سیوری ولایت زابل تایید کرد که یک ملا بهعنوان معلم در مکتبی که او درس میخواند، توظیف شده است. او گفت: «بله، در مکتب ما یک تن از علمای کرام برای مضامین دینی انتخاب (استخدام) شده است.»
طالبان علاوه بر اینکه در استخدام معلمان جدید تلاش میکنند ملاهای با گرایش طالبانی را جذب کنند، پروسه اخذ امتحان دینی از آموزگاران برحال را نیز روی دست گرفتهاند. این پروسه تاکنون در برخی از نواحی شهر کابل عملی شده است. معلمان میگویند که این یک طرح برای کنار زدن استادان مسلکی و استخدام ملاهای با گرایش طالبانی است. رونقی گفت: «به نظر من این پروسهها برای برکنار کردن استادان غیرطالب طراحی شده است تا طالبان و ملاهای طرفدار خود را به جای آنها استخدام کنند.»
برخی دیگر از آموزگاران، این پروسه را توهینآمیز میخوانند. یکی از آموزگاران لیسه قلعه بختیار شهر کابل اخیراً به روزنامه 8صبح گفت که «طالبان از ما امتحان نماز و وضو میگیرند. این یک توهین است به معلمی که سالها به اطفال افغانستان خدمت کرده است. مجبور هستیم. اگر امتحان ندهیم یا کامیاب نشویم، ممکن از وظیفه برکنارمان کنند.»
رونقی گفت که طالبان یک کتاب دینی از نویسندهای هندی را به معلمان دادهاند تا بخوانند و برای امتحان دینی آمادهگی بگیرند. به گفته رونقی، این کتاب مطابق فقه حنفی و گرایش دیوبندی نوشته شده و مسایل بهصورت سوال و جواب در آن آمده است.
تعدادی از سوالات امتحان دینی، مورد تمسخر معلمان و سوژه خنده شهروندان شده است، از جمله اینکه نام آمر حوزه چیست. مهسا (مستعار) آموزگار دیگر در شهر کابل، اخیراً به 8صبح گفت: «طالبان در این پرسشها سورهها را همراه معنای آن میپرسند. ششکلمه، دعای قنوت، التحیات، فرایض نماز و وضو و موضوعات دیگری چون نام آمر حوزه، نام مدیر مکتب، نام وزیر معارف، نام رییس معارف شهر.»
بیشتر بخوانید:
ترجمه فارسی گزارش کامل هیأت طالبان از بازنگری نصاب آموزشی